یادداشت های مدیر مسئول

نوع مقاله : یادداشت های سردبیر


عنوان مقاله [English]

Manager Notes

یادداشت مدیر مسئول مجله

خدای را سپاس می‌گزاریم که به ما فرصت داد تا بتوانیم، برگ زرین و شماره اول در سال پنجم (پیاپی شماره 16، بهار 94) از مجله وزین مشاوره و روان درمانی خانواده را که حاصل تلاش دست اندرکاران مجله و نتایج تحقیقات محققان و خانواده درمانگران عزیز کشور است، به حضور خانواده‏های محترم و درمانگران خانواده و محققان علاقه‏مند به تحقیق خانوادگی تقدیم کنیم. چنانکه در شماره قبل (شماره پیاپی 15) ملاحظه شد، بحث کوتاهی را در مورد اینکه خانواده درمانی ومشاوره خانواده بوونی چیست؟ شروع کردیم و بنا را بر این نهادیم که در شماره‏های آتی این بحث را ادامه دهیم و اکنون دنباله بحث را پی می‌گیریم:

 

نظام عاطفی بوون درمانی در خانواده

بوون شش مفهوم را قبل از سال 1963 تدوین کرد و بیان داشت که این مفاهیم در خانوادة هسته‏ای و گسترده وجود دارند و دو مفهوم بعدی را درسال 1975 اضافه کرد که راجع به فرآیند عاطفی بین نسل‏ها در یک خانواده یا جامعه می‏باشد. بوون بیان داشت که این هشت نیرو کارکرد خانواده را شکل می‏دهند (به نقل از؛ مایکل، نیکلوز- ریچارد، و شوارتز، 1387، ترجمة دهقانی، گنجوی، نجاریان، و همکاران). این هشت مفهوم عبارتند از:
1-تفکیک خویشتن (متمایزسازی)؛ 2- مثلث‏ها؛ 3- نظام‏عاطفی خانوادة هسته‏ای؛
4-فرآیند فرافکنی خانواده؛ 5-گسلش عاطفی (برش عاطفی)؛ 6- فرآیند انتقال چند نسلی؛ 7- جایگاه همشیره‏ها و 8- واپسروی اجتماعی(کِر و بوون، 1988).

در ادامه بحث در مورد این مفاهیم به تفصیل بحث خواهد شد. 1- تفکیک خویشتن.2- مثلث‏ها. 3- نظام عاطفی خانوادة هسته‏ای. 4- فرآیند فرافکنی خانواده. 5-گسلش عاطفی (برش عاطفی). در شماره‏های پیش به این موضوع ها پرداخته شد و در این شماره در مورد مفهوم فرآیند انتقال چند نسلی از دیدگاه بوون بحث می‏شود.

 

فرآیند انتقال چندنسلی

طبق دیدگاه بوون (1978) فرایند انتقال چندنسلی[1] به این مفهوم اشاره دارد که تمامی نسل‏ها، قسمتی از یک فرایند طبیعی هستند (پاپیرو، 1990). در این فرایند، اختلال شدید عملکردی محصول سیستم عاطفی خانواده در طی چند نسل تصور می‏شود. یعنی در این فرایند بدکاری شدید خانواده، نتیجة عملکرد نظام خانواده در طی چند نسل می‏باشد (برای، هاروی و ویلیامسون[2]، 1987). مثلا دو خانواده ای که کمترین سطح تفکیک را داشته‏اند، با هم ازدواج کرده‏اند، حداقل یکی از فرزندان آنها (بر اثر فرایند فرافکنی) دارای سطح تمایز یافتگی پایین‏تر از والدینش می‏شود و در ازدواج این فرزندان باز هم سطح تفکیک آنها کم می‏شود، که آن دلیلی بر انتقال چند نسلی خواهد بود (برای، ویلیامسون، مالون[3]، 1984). این انتقال طی نسل‏های دیگر هم ادامه می‏یابد، الگوهای امروزی، همان الگوهای سال ها پیش هستند و این انتقال بعد از حدود 8 تا10 نسل به بدکاری خانواده می‏انجامد (کِر و بوون 1988). این «حلقه های ضعیف» به مراتب در برابر اضطراب و آمیزش عاطفی آسیب پذیرترند و شاید پس از 8 تا10 نسل در آنها اختلالات شدیدی مثل اسکیزوفرنی، الکلیسم مزمن، و حتی بیماری جسمی مزمن پدیدار شوند (بوون، 1972). حال اگر دو نفر با سطح تفکیک بالا ازدواج کنند، چی می‏شود؟ این فرایند در سازگاری و رضایتمندی درازمدت بسیار مؤثر است، زیرا همیشه افراد به سوی همکف خود می‏گردند (فرایند انتقال چند نسلی بوون ازدواج کبوتر با کبوتر و باز با باز را در ذهن تداعی می‏کند). بسیاری از اشخاص با کسانی جور می‏شوند (جذب کسانی می‏شوند) که سطح تمایز یافتگی آنها کما بیش مثل خودشان است (کوسک[4]، 1998)، خانواده‏ای که تنش بیشتر را تجربه می‏کنند (اعم از تنش جسمی و روانی) بیشتر تحت تأثیر انتقال چند نسلی هستند (کار، 2000، هاروی، کوری و برای[5]، 1990، تاوسون و فریدلاند[6]، 2000).

 

دکتر ناصر یوسفی

سردبیر و مدیر مسئول فصلنامه مشاوره و روان درمانی خانواده

مدیرگروه مشاوره دانشگاه کردستان

خرداد 1394