The effectiveness of acceptance and commitment therapy on dyadic adjustment in women

Document Type : Original

Authors

1 MA., Family Counseling, Department of Psychology, Faculty of Humanities, Islamic Azad University, North Tehran Branch, Tehran, Iran

2 Assistant Professor, Department of Psychology, Faculty of Humanities, Islamic Azad University, North Tehran Branch, Tehran, Iran.

Abstract

The quality of marriage depends upon the adjustment among couples, in which by managing the content of thoughts and emotions and also raising the awareness and commitment the marital satisfaction would increase. Along the same line, the present study aimed to determine effectiveness of acceptance and commitment focused therapy on marital adjustment in married women. The method of this research was a semi trial study, with pre-test, post-test design, and a follow up re-test in 5 months and the study population consisted of married females who attended to Dabestan & Majidieh community center located at district 7 of Tehran city from April to May of 2017. Based on calling –up the volunteers in the community and after completing the questioners followed by a preliminary interview, 30 married women with marital maladjustment problem were recruited, using convenience sampling method and then they were randomly allocated into two equal groups of 15 people in each. The research instrument was Dyadic Adjustment Scale, a 32 items self-reported tool developed by Spanier. The outcome of the covariance matrix showed that the acceptance and commitment focused therapy had statically significant effect on marital adjustment (P<0/05 & F=32), and its sub-scale scores as; dyadic satisfaction (P<0/05 & F=14/2), dyadic cohesion (P<0/05 & F=32/2), dyadic consensus (P<0/05 & F=6/1), and affection expression )P<0/05 & F=18/9). This effect remained sustained within the follow up assessment in 5 months’ time) P<0/05 & F=10/9). The finding indicates that acceptance and commitment therapy approach can help married women with marital maladjustment to learn effective strategies for managing their negative feelings and emotions and committing themselves to act upon it, increasing their flexibility and marital adjustment.

Keywords


مقدمه

کیفیت ازدواج به مفهوم سازش یافتگی زوجی[1] وابسته است و رضایت زوج­ها را فراهم می­آورد (Mutlu, Erkut, Yildırım, and Gündoğdu, 2018). ضمن اینکه، سلامت خانواده و احساس شادمانی را افزایش می­دهد (Hossain, Siddique, and Habib, 2017)؛ اما در حالت نامطلوب، موجب بروز رفتارهای منفی شده (Mutlu et al, 2018) و کانون گرم خانواده را با تنش و آشفتگی مواجه می­سازد. درنتیجه، روابط میان زوجین عاری از صمیمت خواهد شد (Yalcin and Karahan, 2007). بر همین اساس، به‌منظور پایداری صمیمت زوجین و افزایش احساس رضایت آن­ها (Szymanski and Hilton, 2013) بهبود ارتباط زوجین ضرورت می­یابد. چراکه آمار طلاق در جهان در حال افزایش است و پژوهشگران بسیاری را بر آن داشته تا بر عوامل مؤثر بر استحکام و سازش یافتگی زوجی متمرکز شوند (Bois, Bergeron, Rosen, McDuff, and Grégoire, 2013). درنتیجه، با تکیه بر پژوهش‌های اخیر و همچنین اهمیت این موضوع در جامعه، این مطالعه با هدف تعیین تأثیر درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجی زنان متأهل شهر تهران صورت گرفته است. در تبیین این مسئله و اهمیت آن، طبق آمار سازمان ثبت‌احوال کشور[2] (1396) بیشترین میزان طلاق از استان­ تهران گزارش و ثبت‌شده است. وضعیت یادشده می­تواند ریشه در تحولات عمیق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یک جامعه بزرگ­تر داشته باشد که از نوع نگاه به خانواده و انتظارات آن­ها پدید آمده است (جهانی­دولت­آباد و حسینی، 1393).

در همین راستا و به‌منظور افزایش سازش یافتگی زوجی، رویکردهای درمانی گوناگونی وجود دارد که ازجمله می‌توان به درمان‌های موج سوم اشاره کرد. رفتاردرمانی دیالکتیک[3]، درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد[4]، طرح‌واره درمانی[5]، روان‌درمانی سیستم تحلیل شناختی-رفتاری[6]، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی[7] و درمان فراشناختی[8] ازجمله این درمان‌ها هستند. به عبارت دقیق‌تر، می‌توان گفت که درمان شناختی-رفتاری[9] اصطلاحی فراگیر برای یک مجموعۀ کلی از درمان‌هاست و درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد یکی از اشکال متعدد آن است (Twohig, 2012). همچنین، جریان سازش یافتگی عبارت‌اند از: حرکت به‌سوی هدف، برخورد با مانع، کوشش برای برطرف کردن مانع، کشف راه فائق آمدن بر مشکل (سنبلی بیگدلی، 1392).

درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر کنترل محتوای تفکرات و عواطف تأکید دارد (Zhang, Leeming, Smith, Chung, Hagger, and Hayes, 2018) و بر آن است تا افراد آگاهی بیشتری نسبت به تصمیمات خود ا داشته و بر آن متعهد باشند (Forman and Butryn, 2015; Eifert, Forsyth, Arch, Espejo, Keller, and Langer, 2009). ازاین‌رو، این شیوه درمانی به مراجع کمک می­کند تا به یک زندگی ارزشمندتر و رضایت‌بخش‌تر از طریق افزایش انعطاف‌پذیری روان‌شناختی دست یابد.Hayes et al, 2006)) نیز شش فرایند مرکزی که به چنین انعطاف­پذیری روان­شناختی در درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد منجر می­شود را پذیرش[10]، گسلش شناختی[11]، ارتباط با زمان حال[12]، خود به‌عنوان زمینه[13]، ارزش‌ها[14] و عمل متعهدانه[15] معرفی کرده­اند.

پژوهشگران مختلفی بر درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد متمرکزشده‌اند که به تعدادی از آن­ها در این پژوهش اشاره می‎شود. به‌عنوان‌مثال، (سبوحی و همکاران، 1395) در پژوهش خود به بررسی تأثیر مشاوره با رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی زنان مراجعه­کننده به فرهنگ­سراهای شهر اصفهان پرداختند. نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش نشان داد که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی و نیز ابعاد آن (رضایت، ارتباطات، حل تعارض، تحریف آرمانی) به‌صورت معنی­دار مؤثر بود. (امان­اللهی و همکاران،1393) نیز بر اثربخشی این رویکرد درمانی برکاهش پریشانی میان زوج­های مراجعه­کننده شهرستان دزفول صحه گذاشته­اند. 

همچنین، (نصیری­دشتکی و همکاران، 1394) در پژوهشی به بررسی اثربخشی رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجی همسران جانباز شهر تهران پرداختند. این پژوهش بر روی 28 نفر از همسران جانباز منطقه 5 تهران به انجام رسید؛ نتایج نشان داد که این رویکرد درمانی موجب سازش یافتگی زوجی در همسران جانبازان شهر تهران شده است. مشابه پژوهش مذکور، (موسوی، رشیدی و گل محمدیان، 1394) نیز در مطالعه‌ای که با هدف بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی همسران جانباز و آزاده شهر کرمانشاه انجام دادند، نشان دادند که این رویکرد درمانی بر افزایش رضایتمندی زناشویی به‌جز در خرده مقیاس‌های مدیریت مالی، فرزند پروری، جهت‌گیری مذهبی و دوستان مؤثر است. همچنین، (پیرانی و همکاران، 1394) در پژوهش خود تحت عنوان تأثیر درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر عزت‌نفس جنسی، ناگویی خلقی و سازش یافتگی زوجی در همسران جانبازان به  مطالعه پرداختند و به این نتیجه دست یافتند که رویکرد مذکور بر عزت‌نفس جنسی همسران جانبازان مؤثر بود.

همچنین، پژوهش (کاوسیان، حریفی و کریمی، 1395) نیز با موضوع اثربخشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی نشان داد که بین نمرات میانگین پس‌آزمون دو گروه در زیر مؤلفه‌های رضایتمندی زناشویی، ارتباطات و تحریف آرمانی تفاوت معنی­دار وجود دارد. به‌عنوان‌ مثالی دیگر، (اصلانی و فاتحی زاده، 1393) نیز در پژوهشی به بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر بهبود طرح‌واره‌های ناسازگار در زنان شهر اصفهان پرداختند. نتایج حاکی از آن بود که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد، باعث کاهش معنی­دار طرح‌واره‌ها در مراحل پس­آزمون و پیگیری شد.

در میان پژوهشگران خارجی نیز (Carson et al, 2004) در پژوهشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی را بر روی 44 زوج در دو گروه آزمایشی و کنترل موردبررسی قراردادند. ابزار اندازه‌گیری در این پژوهش شامل شاخص کیفیت زناشویی، پرسشنامه استدلال و وابستگی، شاخص پذیرش همسر، مقیاس آشفتگی گلوبال و شاخص تجارب معنوی بود. نتایج نشان داد که مداخلات، سبب غنی‌سازی ارتباطات زوجین و سلامت روانی فردی گردیده بود. همچنین، نتایج مطالعه Peterson et al, 2009)) که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد را در درمان زوج‌های پریشان بکار بردند، حاکی از آن بود که زوجین پس از پایان درمان، سازگاری خوب و مداومت در بهبود را نشان دادند. همچنین در مطالعه آن‌ها پریشانی بین فردی کاهش یافته  و تا پایان درمان به بهبودی ادامه دادند.(Christensen et al, 2011) نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که زوجین ناسازگاری که زوج‌درمانی رفتاری تلفیقی مبتنی بر درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد دریافت کرده بودند، در مقایسه با همتایان خود در گروه کنترل، رضایتمندی زناشویی و سلامت روان بالاتری را در پیگیری سه‌ماهه نشان دادند. به‌عنوان‌مثالی دیگر، Baruch, Kanker & Busch, 2012)) دو شیوه زوج‌درمانی سیستمی و پذیرش و تعهد را روی آشفتگی زناشویی زوج‌های 20 تا 30 ساله مورد مقایسه قراردادند و چنین گزارش کردند که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد تمام متغیرهای ارتباطی را بیش از زوج‌درمانی بهبود بخشیده بود. Lashani et al, 2013)) نیز طی پژوهشی، اثربخشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد را بر رضایتمندی زناشویی همسران جانبازان ضایعات نخاعی مورد آزمایش قراردادند و به این نتیجه رسیدند که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد همراه با ذهن آگاهی بر رضایت‌مندی زناشویی همسران جانبازان ضایعات نخاعی مؤثر بوده و رضایت زناشویی آن‌ها را افزایش داده است.

با توجه به مطالعات انجام‌شده و همچنین، متناسب با هدف پژوهش مبنی بر تعیین تأثیر درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجی زنان متأهل شهر تهران، فرضیه­های پژوهش این‌گونه مطرح شدند:

1- درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر افزایش سازش یافتگی زوجی زنان متأهل مؤثر است.

2- درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر افزایش ابعاد سازش یافتگی زوجی زنان متأهل مؤثر است.

2-1 درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل مؤثر است.

2-2 درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر افزایش همبستگی زوجی زنان متأهل مؤثر است.

2-3 درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر افزایش توافق زوجی زنان متأهل مؤثر است.

2-4 درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر افزایش ابراز عاطفی زنان متأهل مؤثر است.

 

روش­

روش حاضر، به تبعیت از روش نیمه آزمایشی (پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه گواه) و آزمون پیگیری با گروه آزمایش و گواه انجام‌گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه‎کننده به سرای محله دبستان و مجیدیه در منطقه 7 تهران در بازه‌ زمانی فروردین و اردیبهشت 1396 بودند؛ که ابتدا از آن­ها خواسته شد تا به گویه­های مقیاس سازش یافتگی زوجی پاسخ دهند. سپس، طی مصاحبه اولیه و با توجه به ملاک‌های ورود به پژوهش (شامل رضایت زنان برای مشارکت در جلسات تا انتهای آموزش، فقدان اختلالات سایکوتیک و اختلالات شدید روانی، عدم وابستگی به مواد پژوهش مخدر (داروهای روان‌گردان)، داشتن حداقل مدرک دیپلم، فقدان خشونت فیزیکی، فقدان ارتباط فرا­ زناشویی، عدم دریافت سایر درمان‌های دارویی و روان‌درمانی در حین آموزش و زنان دارای روابط آشفته‌ زناشویی)، 30 زن متأهل دارای ناسازگاری به‌عنوان نمونه‌ پژوهش به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند.

بعد از انتخاب نمونه‌ها، به‌صورت تصادفی 15 زن در گروه آزمایش و 15 زن در گروه گواه به‌صورت تصادفی کاربندی شدند. پیش از شروع درمان، از هر دو گروه پیش‌آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه، تحت رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه هیچ نوع درمانی را در این مدت دریافت نکرد. در پایان، از هر دو گروه مقیاس سازش یافتگی زوجی گرفته شد.

 

ابزار

 در این پژوهش به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات از مقیاس سازش یافتگی زوجی[16]  گراهام بی.اسپانیر[17] ، برای ارزیابی کیفیت رابطه‌ زوج­ها استفاده شد؛ که توسط اسپاینر در سال 1976 با 32 گویه تألیف شده است. این مقیاس چهار بُعد رضایت زناشویی[18]، همبستگی زوجی[19]، توافق زوجی[20] و اِبراز عاطفی[21] را می‌سنجد (Spanier, 1976). شایان‌ذکر است که گویه­های 16-17-18-19-20-21-22-23-31-32 مربوط به بُعد رضایت زناشویی، گویه­های 24-25-26-27-28 مربوط به بُعد همبستگی زوجی، گویه­های 1-2-3-5-8-9-10-11-12-13-14-15 نیز مربوط به بُعد توافق زوجی و گویه­های 4-6-29-30 مربوط به بُعد ابراز عاطفی است. نمره‌ کل مقیاس با آلفای کرونباخ 96/0، از همسانی درونی خوبی برخوردار است.  همسانی درونی خرده مقیاس‌ها بین خوب تا عالی است: رضایت زناشویی 94/0، همبستگی زوجی81/0، توافق زوجی 90/0 و ابراز عاطفی 73/0 (ثنایی و همکاران، 1387).  این مقیاس با روش‌های منطقی روایی محتوا چک شد. مقیاس سازش یافتگی زوجی با قدرت تمیز دادن زوجین متأهل و مطلقه در هر سؤال، روایی خود را برای گروه‌های شناخته‌شده نشان داده است. این مقیاس از روایی هم‌زمان نیز برخوردار است و با مقیاس سازش یافتگی زوجی لاک والاس[22] همبستگی دارد)ثنایی و همکاران، 1387). در ایران نیز این مقیاس در سال 1374 توسط آموزگار و حسین نژاد هنجاریابی شده است. همچنین،  با روش باز آزمایی و بافاصله‌ 10 روز روی نمونه‌ای متشکل از 120 نفر از زوج­ها )19 مرد و 19 زن)  اجرا گردید و برای میزان همبستگی از روش گشتاوری پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی بین نمرات زوجین، طی دو بار اجرا در کل نمرات 86/0،  مقیاس رضایت زناشویی 86/0، مقیاس همبستگی زوجی 75/0،  مقیاس توافق زوجی 71/0 و مقیاس ابراز عاطفی 61/0 به‌دست‌آمده است. مقیاس نمره‌گذاری زن و شوهر، سه نوع مقیاس متفاوت رتبه‌بندی به دست می‌دهد. محدوده نمرات بین 151 تا صفر است و نمرات بالاتر نشان‌دهنده‌ رابطه بهتر و سازگارتر، نمرات پایین‌تر نشان‌دهنده ناسازگاری در روابط است.

 

شیوه اجرای پژوهش

پیش از شروع مداخلات، هر دو گروه (آزمایش و گواه) به گویه­های مقیاس سازش یافتگی زوجی پاسخ دادند. سپس، گروه آزمایش در 8 جلسه به مدت 90 دقیقه به‌صورت هفتگی تحت درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله‌ای را دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات، هر دو گروه (آزمایش و گواه) مجدداً به گویه­های مقیاس سازش یافتگی زوجی پاسخ دادند. پس از گذشت 5 ماه، اندازه‌گیری مکرر با عامل درون موردی، نمره کل سازش یافتگی زوجی در 3 بار متوالی و عامل بین موردی گروه (آزمایش و کنترل) نیز انجام شد. 

پروتکل جلسات از کتاب‌های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ایزدی و عابدی، 1392)، درمان پذیرش و تعهد با عشق تألیف Harris, 2015))، ترجمه دوستی و همکاران و کتاب درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد و نظریه چارچوب ارتباطی[23] در روابط صمیمی زوجین تألیف (Kaplan, Martell, Stewart, Dahl, 2014)، ترجمه (نوابی نژاد، سعادتی و رستمی) و نیز جزوات کارگاه آموزشی (خلعتبری) تنظیم و طی 8 جلسه 90 دقیقه‌ای در 8 هفتۀ پیاپی با نظارت استاد راهنمای این پژوهش برگزار شد. محتوای هر جلسه به شرح زیر بود:

جلسه اول. برقراری رابطه درمانی، آشنا نمودن افراد با موضوع پژوهش، پاسخ به گویه­ها و بستن قرارداد فی­مابین.

جلسه دوم. کشف و بررسی روش­های درمانی مختلف و ارزیابی میزان تأثیر آن­ها، بحث در مورد موقتی و کم اثر بودن درمان­ها با استفاده از تمثیل، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف.

جلسه سوم. کمک به مراجع برای تشخیص راهبردهای ناکارآمد کنترل و پی بردن به بیهودگی آن­ها، پذیرش وقایع شخصی دردناک بدون کشمکش با آن­ها با استفاده از تمثیل، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف.

جلسه چهارم. توضیح در مورد اجتناب از تجارب دردناک و آگاهی از پیامدهای آن، آموزش گام­های پذیرش، تغییر مفاهیم زبان با استفاده از تمثیل، آموزش تن آرامی، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف.

جلسه پنجم. معرفی مدل رفتاری سه­بعدی به‌منظور بیان ارتباط مشترک رفتار/ احساسات، کارکردهای روان­شناختی و رفتار قابل‌مشاهده و بحث در مورد تلاش برای تغییر رفتار بر اساس آن، انجام تمرینات عملی برخی از تمثیل­ها، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف.

جلسه ششم. توضیح مفاهیم نقش و زمینه، مشاهده خویشتن به­عنوان یک بستر و برقراری تماس با خود با استفاده از تمثیل، آگاهی از دریافت­های حسی مختلف و جدایی از حس­هایی که جزء محتوای ذهنی هستند. تمرینات آرام­سازی، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف.

جلسه هفتم. توضیح مفهوم ارزش­ها، ایجاد انگیزه برای تغییر و توانمند نمودن مراجع برای زندگی بهتر، تمرین تمرکزی، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف.

جلسه هشتم. آموزش تعهد به عمل، شناسایی طرح­های رفتاری مطابق با ارزش­ها و ایجاد تعهد برای عمل به آن­ها، جمع­بندی جلسات، ارائه پمفلت­ها و نمایش فیلم ویدئویی تمثیلات، اجرای پس­آزمون.

سپس، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در بخش توصیفی از فراوانی، درصد، شاخص‌های گرایش مرکزی (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار) و در بخش استنباطی با توجه به نرمال بودن داده‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. پس‌ازاین، آزمون پیگیری برای دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر با عامل درون موردی نمره کل سازش یافتگی زوجی در 3 بار متوالی و عامل بین موردی گروه (آزمایش و کنترل) انجام شد. لازم به ذکر است که داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 23 ، مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.

اخلاق پژوهش

به‌منظور رعایت اخلاق پژوهش، پیش از هرگونه مداخله، رضایت زنان متأهل شرکت­کننده در جلسات درمانی به‌صورت شفاهی دریافت شد. ضمن اینکه به ایشان آگاهی داده شد که در طول مدت درمان، می­توانند عدم تمایل خود را به ادامه مشارکت به محقق اعلام کنند. همچنین، در مورد محرمانه ماندن نتایج پژوهش نیز اطمینان خاطر داده شد.

یافته‎ها

توزیع سنی آزمودنی­ها در گروه آزمایش و کنترل، بیشتر بین گروه سنی 41-45 سال قرارگرفته‌اند. همچنین، بیشترین فراوانی تحصیلات در هر دو گروه مربوط به تحصیلات دیپلم بود. در ادامه، ابتدا در جدول 1، شاخص‌های توصیفی نمره کل و خرده مقیاس­های سازش یافتگی زوجی در دو گروه نمونه آزمایش و کنترل پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری گزارش‌شده است. نتایج نشان‌دهنده افزایش و بهبود سازش یافتگی زوجی در مرحله پس­آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل است. همچنین، در گروه آزمایش میانگین نمره­های سازش یافتگی زوجی در آزمون پیگیری افزایش‌یافته‌اند. این نتایج بیانگر اثربخشی روش درمانی به‌کاررفته در بهبود سازش یافتگی زوجی است.

جدول 1. میانگین و انحراف معیار سه بار اندازه­گیری نمره کل سازش یافتگی زوجی و خرده مقیاس‌های آن در گروه­های آزمایش و کنترل

شاخص‌های آماری

پیش‌آزمون

پس‌آزمون

پیگیری

متغیرها

گروه

میانگین

انحراف معیار

میانگین

انحراف معیار

میانگین

انحراف معیار

نمره کل سازش یافتگی زوجی

آزمایش

8/86±22

4/98±17

9/94±17

کنترل

7/91±18

9/91±18

1/92±19

رضایت زناشویی

آزمایش

5/34±6

5/37±4

1/37±4

کنترل

4/35±5

4/35±5

5/35±5

همبستگی زوجی

آزمایش

9/10±4

5/13±4

4/12±4

کنترل

6/12±4

7/12±4

8/12±4

توافق زوجی

آزمایش

4/35±12

5/39±10

8/38±10

کنترل

9/36±10

9/36±10

37±10

ابراز عاطفی

آزمایش

1/6±2

8/7±2

7/6±2

کنترل

9/6±3

8/6±3

8/6±3

               

در بخش آمار استنباطی، ابتدا بهنجار بودن توزیع داده­ها از طریق آزمون کولموگروف اسمیرنوف سنجیده شد. جدول 2 بیانگر نتیجه این آزمون در متغیر سازش یافتگی زوجی است.

 

                                 جدول 2. آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای نرمال بودن داده‌ها

متغیرهای وابسته

Z

سطح معنی‌داری

سازش یافتگی زوجی

092/0

2/0

 

مطابق جدول 2، سطح معنی‌داری آزمون کولموگروف اسمیرنوف از 05/0 بزرگ‌تر است و فرض صفر (بهنجار بودن توزیع داده‌ها) تأیید ‌می‌شود. جدول 3 نیز نتایج تحلیل کوواریانس را نشان می­دهد که نتایج آزمون لوین برای بررسی همگنی واریانس نمرات سازش یافتگی زوجی مساوی 05/0 به دست آمد.

جدول 3. نتایج تحلیل کوواریانس تأثیر درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر روی سازش یافتگی زوجیدر دو گروه آزمایش و کنترل (30N=)

متغیر

منبع

مجموع مجذورات

 

درجه آزادی

میانگین مجذورات

نسبت F

سطح معنی‌داری

مجذور اتا

توان آزمون

 

سازش یافتگی زوجی

پیش‌آزمون

3/7951

1

3/7951

3/217

000/0

89/0

00/1

 

گروه

6/841

1

6/841

23

000/0

46/0

996/0

 

خطا

988

27

6/36

-

-

-

-

 

کل

5/9259

29

-

-

-

-

-

 

                                   

مطابق جدول 3، چون F محاسبه‌شده برای درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد از ارزش بحرانی F با درجه‌ی آزادی 1 و 27 و سطح معنی­داری  P<0/01 بزرگ‌تر است، بنابراین، فرض صفر رد می‌شود. با عنایت به رد فرض صفر با 99% اطمینان می‌توان نتیجه ‌گرفت که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد در شرکت‌کنندگان گروه آزمایشی به نسبت گروه کنترل، تأثیر معنی­داری بر افزایش سازش یافتگی زوجی داشته است. میزان این تأثیر «معنی­دار بودن عملی» 46/0 بوده است؛ یعنی 46 درصد کل واریانس یا تفاوت‌های فردی در افزایش سازش یافتگی زوجی زنان از طریق متغیر آزمایشی قابل تبیین است. به‌علاوه، توان بالای آزمون آماری در فرضیه حاضر بیانگر آن است که با احتمال 99 درصد فرض صفر رد شده است. در ادامه، نتایج تحلیل کوواریانس به تفکیک هر خرده­ مقیاس گزارش‌شده است. جدول 4 بدین منظور تهیه‌شده است.

جدول 4. نتایج تحلیل کوواریانس درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر روی ابعاد سازش یافتگی زوجیدر دو گروه آزمایش و کنترل (30N=)

متغیر

منبع

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

نسبت F

سطح معنی­داری

مجذور اتا

توان آزمون

رضایت زناشویی

گروه

4/80

1

4/80

2/14

001/0

35/0

95/0

خطا

9/152

27

7/5

همبستگی زوجی

گروه

3/63

1

3/63

2/32

000/0

54/0

1

خطا

1/53

27

2

توافق زوجی

گروه

9/66

1

9/66

1/6

02/0

19/0

66/0

خطا

3/295

27

9/10

ابراز عاطفی

گروه

5/20

1

5/20

9/18

000/0

41/0

99/0

خطا

4/29

27

1/1

با توجه به نتایج جدول 4، چون F محاسبه‌شده برای درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد از ارزش بحرانی F با درجه‌ آزادی 1 و 27 و سطح معنی‌داری P≤0/02 از مؤلفه‌های سازش یافتگی زوجی بزرگ‌تر است، پس فرض صفر رد می‌شود. با عنایت به رد فرض صفر با 95% اطمینان می‌توان نتیجه ‌گرفت که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد در شرکت‌کنندگان گروه آزمایشی به نسبت گروه کنترل؛ تأثیر معنی­داری بر افزایش مؤلفه‌های سازش یافتگی زوجی داشته است.

همچنین، بررسی نتایج آزمون کرویت موخلی[24] با (P=0/002) برقراری شرط کرویت را رد می­کند (تحلیل­های چند متغیره لزوماً نیازمند رعایت کرویت نیستند). لذا با عدم فرض کرویت، از تصحیح آزمون گرین هاس-گیشر[25] برای انجام آزمون، تأثیر عامل درمان (زمان) در سه بار اندازه­گیری و نیز اثر تعاملی درمان (زمان) و گروه (آزمایش و کنترل) در نمره کل سازش یافتگی زوجی استفاده شد. جدول 5 نتایج این آزمون را نشان می­دهد.

جدول 5. نتایج تحلیل واریانس درون آزمودنی­ها با اندازه‌گیری مکرر، تصحیح گرین هاس-گیشر (سه بار اندازه‌گیری سازش یافتگی زوجی در گروه­های آزمایش و کنترل)

منبع تغییرات

مجموع مربعات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

F

سطح معنی‌داری

توان آماری

عامل درمان (زمان)

1/550

47/1

1/375

4/17

0

99/0

تعامل درمان (زمان) و گروه

4/514

47/1

8/350

2/16

0

99/0

خطا (عامل)

8/886

1/41

6/21

 

 

 

مطابق جدول 5، نتایج آزمون گرین هاس-گیشر وجود تفاوت معنی­داری بین سه بار اندازه­گیری را تائید می­کند (P=0). همچنین بین نمره­های عامل (پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری) و گروه (آزمایش و کنترل) در نمره کل سازش یافتگی زوجی، تعامل معنی­داری مشاهده می­شود (P=0). به دنبال معنی­دار شدن تفاوت سه نمره پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری در گروه‌های آزمایش، بررسی دوبه‌دوی تفاوت معنادار بین سه نمره پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری، از طریق مقایسه­های زوجی (تفاوت میانگین­ها "I-J") با آزمون تعقیبی بنفرونی انجام شد. جدول 6، نمایانگر نتایج این آزمون است.

جدول 6. نتایج آزمون مقایسه زوجی بنفرونی

گروه

تفاوت میانگین

سطح معنی­داری

پیش­آزمون      پس‌آزمون

                      پیگیری     

867/5-

000/0

233/4-

002/0

پس‌آزمون      پیش‌آزمون

                      پیگیری

867/5

000/0

633/1

063/0

پیگیری           پیش‌آزمون

                      پیگیری 

233/4

002/0

633/1-

063/0

مطابق جدول 6، نتایج آزمون بنفرونی نشان داد که در سطح خطای 05/0، میانگین­های پس­آزمون و پیگیری با پیش­آزمون تفاوت معنی­داری دارند؛ اما میانگین­های پس­آزمون و پیگیری، تفاوت معنی­داری با یکدیگر ندارند (P=0/063). همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر با عامل درون موردی، نمره کل سازش یافتگی زوجی در سه بار متوالی و عامل بین موردی گروه (آزمایش و کنترل) نشان داد در سه زمان، تفاوت معنی­داری با هم دارند. به عبارتی دیگر، بین نمره­های عامل (پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری) در نمره کل سازش یافتگی زوجی و هر یک از خرده مقیاس­ها تفاوت معنی­داری به دست آمد (P=0). جدول 7 این نتایج را نشان می­دهد.

 

جدول 7. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه­گیری مکرر

اثر

آماره

ارزش

F

درجه آزادی

درجه آزادی خطا

سطح معنی‌داری

توان آماری

سازش یافتگی زوجی

عامل درمان (زمان)

لاندای ویلکز

55/0

9/10

2

27

0

983/0

تعامل درمان (زمان) و گروه

لاندای ویلکز

56/0

7/10

2

27

0

981/0

رضایت زناشویی

عامل درمان (زمان)

لاندای ویلکز

66/0

9/6

2

27

004/0

89/0

تعامل درمان (زمان) و گروه

لاندای ویلکز

66/0

9/6

2

27

004/0

89/0

همبستگی زوجی

عامل درمان (زمان)

لاندای ویلکز

43/0

8/17

2

27

0

1

تعامل درمان (زمان) و گروه

لاندای ویلکز

47/0

2/15

2

27

0

99/0

توافق زوجی

عامل درمان (زمان)

لاندای ویلکز

68/0

2/6

2

27

006/0

86/0

تعامل درمان (زمان) و گروه

لاندای ویلکز

72/0

3/5

2

27

011/0

79/0

ابراز عاطفی

عامل درمان (زمان)

لاندای ویلکز

58/0

7/9

2

27

001/0

97/0

تعامل درمان (زمان) و گروه

لاندای ویلکز

56/0

8/10

2

27

0

98/0

نتایج مذکور بیانگر اثربخشی روش درمانی به‌کاررفته در بهبود سازش یافتگی زوجی است. بنابراین، آزمون چند مقایسه­ای نشان داد که در پس­آزمون و پیگیری، در مقایسه با پیش­آزمون، میزان نمره کل سازش یافتگی زوجی گروه آموزشی (آزمایش) به‌طور معنی­داری تغییر کرده­اند. توان آماری 983/0 و 981/0 حاکی از دقت معنی­داری این تأثیرات است.

نتیجه‎گیری

سازش یافتگی، یکی از شش معیار زندگی زناشویی موفق است که بر کیفیت زندگی و سلامت روانی تأثیر می­گذارد (شاهدی، محسن زاده و زهرا کار، 1394)؛ بنابراین، اتخاذ رویکردهای درمانی برای افزایش سازش یافتگی زوجی اهمیت می­یابد. پژوهش حاضر نیز به‌منظور تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجیِ زنان متأهل انجام شد. نتایج تحلیل داده­های کمّی با  99% اطمینان نشان داد که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد، تأثیر معنی­داری بر افزایش سازش یافتگی زوجیِ گروه آزمایش داشته است. هم‌چنین اثرات این رویکرد در پیگیری نیز همچنان حفظ‌شده بود.

همان‌گونه که پیش­تر نیز اشاره شد، سازش یافتگی زوجی دارای چهار مؤلفه رضایت زناشویی، همبستگی زوجی، توافق زوجی و ابراز عاطفی است (فردوسی، احمدی و بهرامی، 1396). در میان ابعاد مذکور، پژوهشگران متعددی بر بُعد رضایت زناشویی و تأثیر رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد بر آن پرداخته­اند. به‌عنوان‌مثال،(Lashani et al, 2013)   به این نتیجه رسیدند که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد همراه با ذهن آگاهی بر رضایت­مندی زناشویی مؤثر بوده و آن را افزایش داده است. (Christensen et al, 2011) و نیز چنین اظهار نموده­اند؛ زوجین ناسازگاری که درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد دریافت کرده بودند، در مقایسه با همتایان خود در گروه کنترل، رضایت زناشویی و سلامت روان بالاتری را در پیگیری سه‌ماهه نشان دادند. (نصیری­دشتکی و همکاران، 1394)، (کاوسیان و همکاران، 1395)، (سبوحی و همکاران، 1395) و (هنرپروران، 1393) نیز بر این امر صحه گذاشته­اند.  همچنین (موسوی، رشیدی و گل محمدیان، 1394؛ نصیری­دشتکی و همکاران، 1394 و پیرانی و همکاران 1394) نیز بر سازش یافتگی زوجی و ابعاد رضایت­مندی زناشویی همچون تحریف آرمانی، رضایت ارتباطات و عزت­نفس جنسی همسران جانباز پرداخته بودند و یافته‌هایشان بیانگر تأثیر معنی­دار این روش درمانی بوده است. بااین‌حال، پژوهش حاضر ازاین‌جهت متفاوت با پژوهش­های مذکور است که بر هر چهار بُعد سازش یافتگی متمرکزشده است. در تبیین نتایج پژوهش حاضر مبنی بر اثربخشی رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد بر این چهار بُعد، می­توان چنین اظهار نمود که هدف اصلی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد، کمک به هر یک از زوجین است تا از فرایندهای شناختی و واکنش‎های عاطفی خود چه به‌تنهایی و چه در رابطه‌ دو نفره آگاه شوند، ارزش‎هایی که آن­ها را در رابطه نگه داشته است را روشن کنند و به عمل در روش‎هایی که به‌طور مداوم متناسب با این اهداف هستند حتی در حضور افکار و احساسات ناخواسته متعهد شوند (امان الهی و همکاران، 1393).

همچنین، از آنجائیکه درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد، عمل عشق را از احساس عشق متمایز می‌داند و اعتقاد دارد که عشق عمل است نه احساس، بنابراین می‌توان عنوان کرد که شرکت‎کنندگان به کمک این تفکیک تمرین‌های گسلش و پذیرش را انجام داده و ناخوشایندی‎های موجود در دیگر حوزه‌ها را وارد حوزه زناشویی نکرده‌اند. از طرفی هنگامی که مراجعه کننده با وجود افکار، مطابق آن­ها رفتار نمی‌کند و رفتاری را در راستای ارزش‎های فردی‎ (نه افکار) انجام می‎دهد، تجربه جدیدی خواهد داشت. اگر تاکنون به دلیل افکار و یا احساسات ناخوشایند، کاری را انجام نمی‌داد، اکنون با وجود آن افکار و احساسات عمل می‎کند و متوجه خواهد شد که توان انجام آن را دارد و خودپنداره بدنی او افزایش می‌یابد. همچنین این تغییر در عملکرد و انجام عمل متعهدانه می‎تواند، منجر به تغییر در نگرش افراد، سازش یافتگی و همچنین احساس شادی و خوشحالی از زندگی و بهتر شدن کیفیت زندگی زن و شوهر‌گردد (موسوی، رشیدی و گل محمدیان، 1394)؛ بنابراین، درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد با افزایش استفاده از راهبردهای هیجانی سازگارانه، افزایش انعطاف‌پذیری همسران و ایجاد عملکردی تازه موجب می­شود تا همسران به سطح بالاتری از سازگاری برسند (پیرانی و همکاران، 1394).

نزدیک­ترین یافته به پژوهش حاضر نیز، پژوهش (هنر­پروران، 1393) است که در پژوهش خود چنین گزارش داده است که روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد رضایت زناشویی، همبستگی دو نفری، توافق دو نفری و ابراز عاطفی تأثیرگذار بوده است. لذا، توصیه می‌گردد مشاوران و درمانگران خانواده از این رویکرد در مراکز مشاوره و کلاس­های آموزش خانواده جهت حل مشکلات زناشویی زوج‌ها بهره ببرند. همچنین، پیشنهاد می‌شود که امکانات آموزشی رایگان و کارگاه­های آموزشی برای زوج­ها فراهم آید تا سطح آگاهی آنان افزایش یافته، راهکارهای مؤثری را برای مدیریت هیجانات و احساسات منفی فراگیرند و از این راه کیفیت زندگی زناشویی و میزان سازگاری و صمیمیت زناشویی در آنان افزایش یابد.

 

محدودیت‌های پژوهش. جامعۀ آماری این پژوهش، زنان مراجعه‌کننده به سرای محله دبستان و مجیدیه واقع در منطقه 7 تهران بوده‌اند. لذا در تعمیم نتایج به سایر مناطق باید جوانب احتیاط را در نظر گرفت. همچنین، با توجه به اینکه ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس سازش یافتگی زوجی بوده است، پژوهش با محدودیت ذاتی ابزار مبنی بر عدم ­پاسخگویی بعضی از اعضای نمونه و عدم­دقت در پاسخگویی به گویه­ها و به طورکلی، خطای اندازه‎گیری متغیرها مواجه بوده است. ضمن اینکه، برخی عوامل تاثیرگذار بر سازش یافتگی زوجی مانند وضعیت اقتصادی همسر کنترل نشدند.

 

تصریح درباره تعارض منافع. نویسندگان پژوهش حاضر متعهد می­شوند که انجام این پژوهش به تأثیر از تعامل شخصی با نهادی که پژوهش در آن انجام‌شده، نیست و از جلسات درمانی، سود اقتصادی عاید نشده است. ضمن اینکه، تمامی حقوق و تعهدات اخلاقی فی­مابین شرکت­کنندگان و پژوهشگران در جلسات اول تشریح شده و به آن متعهد شدند. 

 

قدردانی. این پژوهش از پایان­نامه کارشناسی­ارشد با عنوان: اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعارضات و ناسازگاری زناشویی زنان متأهل اخذ شده است که از پشتیبانی اعضای گروه علمی روان­شناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال قدردانی می­شود. همچنین، از کارکنان سرای محله دبستان و مجیدیه واقع در منطقه 7 شهر تهران و شرکت­کنندگان در پژوهش حاضر، سپاسگزاری و قدردانی به عمل می­آید.



[1]. marital adjustment

[2]. http://www.sabteahval.ir/Upload/Modules/Contents/asset99/t-96.pdf

[3]. dialectical behavior therapy

[4]. acceptance and commitment therapy )ACT(

[5]. schema therapy

[6]. analysis system of psychotherapy, cognitive-behavioral

[7]. mindfulness-based cognitive therapy

[8]. metacognitive therapy

[10]. acceptance

[11]. cognitive defusion

[12]. contact with the present moment

[13]. self as context

[14]. values

[15]. committed action

[16]. dyadic adjustment scale

[17]. Graham. B Spanier

[18]. dyadic satisfaction

[19]. dyadic cohesion

[20]. dyadic consensus

[21]. affectional expression

[22]. Locke Wallace

[23]. relational frame theory

[24]. Mauchly's Test

[25]. Greenhouse-Geisser

 
References
Baruch D. Kanker J & Busch A. (2012). Acceptance and commitment therapy: enhancing the relationships. Journal of Clinical Case Studies. 8 (3): 241-257.
Bois, K., Bergeron, S., Rosen, N. O., McDuff, P., & Grégoire, C. (2013). Sexual and relationship intimacy among women with provoked vestibulodynia and their partners: Associations with sexual satisfaction, sexual function, and pain self‐efficacy. The journal of sexual medicine, 10(8), 2024-2035.
Carson, J. W., Carson, K. M., Gil, K. M., & Baucom, D. H. (2004). Mindfulness-based relationship enhancement. Behavior therapy35(3), 471-494.
Christensen, A., Atkins, D. C., Berns, S., Wheeler, J., Baucom, D. H., & Simpson, L. E. (2011). Traditional versus integrative behavioral couple therapy for significantly and chronically distressed married couples. J Consult Clin Psychol, 72(2): 176-191.
Eifert, G. H., Forsyth, J. P., Arch, J., Espejo, E., Keller, M., & Langer, D. (2009). Acceptance and commitment therapy for anxiety disorders: Three case studies exemplifying a unified treatment protocol. Cognitive and Behavioral Practice16(4), 368-385
Forman, E. M., and Butryn, M. L. (2015). A new look at the science of weight control: how acceptance and commitment strategies can address the challenge of self-regulation. Appetite 84, 171–180. doi: 10.1016/j.appet.2014.10.004
Hossain, M. M., Siddique, N. A. & Habib, M. F. B. (2017). Status of Marital Adjustment, Life Satisfaction and Mental Health of Tribal (Santal) and Non-Tribal Peoples in Bangladesh: A Comparative Study. IOSR Journal of Humanities and Social Science (IOSR-JHSS), 22(6), 5-12.
Hayes SC, Luoma JB, Bond FW, Masuda A, Lillis J. (2006). Acceptance and commitment therapy: Model, processes, and outcomes. Behav Res Ther. 2006; 44(1):1-25.
Lashani, L., Farhoudian, A., Azkhosh, M., Dolatshahee, B., & Saadati, H. (2013). Acceptance and commitment therapy in the satisfaction of veterans with spinal cord injuries spouses. Iranian Rehabilitation Journal, 11(2), 56-60.
Mutlu, B., Erkut, Z., Yıldırım, Z., & Gündoğdu, N. (2018). A review on the relationship between marital adjustment and maternal attachment. Revista da Associação Médica Brasileira64(3), 243-252.
Peterson, B. D., Eifert, G. H., Feingold, T., & Davidson, S. (2009). Using acceptance and commitment therapy to treat distressed couples: A case study with two couples. Cognitive and Behavioral Practice16(4), 430-442.
Spanier, G. B. (1976). Measuring dyadic adjustment: New scales for assessing the quality of marriage and similar dyads. Journal of Marriage and the Family, 15-28.
Szymanski, D. M., & Hilton, A. N. (2013). Fear of intimacy as a mediator of the internalized heterosexism-relationship quality link among men in same-sex relationships. Contemporary Family Therapy, 35(4), 760-772.
Twohig, M. P. (2012). Acceptance and commitment therapy: Introduction. Cognitive and Behavioral Practice19(4), 499-507.
Yalcin, B. M., & Karahan, T. F. (2007). Effects of a couple communication program on marital adjustment. The Journal of the American Board of Family Medicine20(1), 36-44.
Zhang, C. Q., Leeming, E., Smith, P., Chung, P. K., Hagger, M. S., & Hayes, S. C. (2018). Acceptance and commitment therapy for health behavior change: a contextually-driven approach. Frontiers in psychology8, 2350.
 
 
Refrences (In Persian)
Aslani, E., & Fatehizade, M. (2015). Effectiveness of Acceptance and Commitmen Therapy on Improvement of Marrital Patterns and Discard on Women in Isfahan. Master's thesis of clinical psychology, Islamic Azad University, Najaf Abad Branch.
Amanelahi, A., Heydarianfar, N., Khojastehmehr, R., & Imani, M. (2014). Effectiveness of Acceptance and Commitmen Therapy (ACT) in the Treatment of Distressed Couples. Biannual Journal of Applied Counseling, 4(1), 104-120.
Dahl, J., Stewart, I., Martell, C., & Kaplan, J. S. (2014). ACT and RFT in relationships: Helping clients deepen intimacy and maintain healthy commitments using acceptance and commitment therapy and relational frame theory. (M. Rostami, N. Saadati, & Sh. Navayinejad, Trans.). Tehran, Iran, Jangal publishing.
Ferdosi, N., Ahmady, S., Bahrami, F. (1396). The effect of the Iranian psycho educational intervention derived from the attachment theory on the marital adjustment. Family Counseling and Psychotherapy, 7(1), 85-102.
Honarparvaran, N. (2015). The Efficacy of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on Forgiveness and Marital Adjustment among Women Damaged by Marital Infidelity. Journal of Women and Society, 5(19), 135-150.
Jahani Dolat Abad, E., Hoseini, S. (2014). Sociological study of causes and contexts of marital conflict In Tehran. Journal of Social Problems of Iran, 5(2), 329-364. doi: 10.22059/ijsp.2014.55553
Kavousian, J., Haniffi, H., & Karimi, K. (2017). The Efficacy of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on Marital Satisfaction in Couples. JHC, 18 (1), 75-87.
Moosavi, M., Rashidi, A., & Golmahammadian, M. (2016).Effectiveness of acceptance and commitment therapy on increasing marital satisfaction of the veteran and freedman wives. Biannual Journal of Applied Counseling, 5 (2), 97-112.
Nasiri Dashtaki, E., Salehi, R., Torab Ahmadi, M., & Niknam, M. (2015). Measuring the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on Marital Adaptation of Veterans' Spouses in Tehran. Journal of Psychological Research, 4(13), 1-12.
Pirani Z., Abbasi, M., Kalvani, M., & Nourbakhsh, M. (2017). Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on Sexual Self-Esteem, Emotional Skillfulness and Marital Adjustment in Veterans’ Wives. Iran J War Public Health, 9 (1), 25-32.
Shahedi, S., Mohsenzadeh, F., Zahrakar, K. (2016). The effectiveness of Hope- Focused marriage Enrichment program on women’s marital adjustment and commitment. Family Counseling and Psychotherapy, 5(4), 61-76.
Sanaei, B., Houman, A., & Alaghemand, S. (2009). Family and Marriage Scales Complied, Besat publisher.
Sobouhi, R., Fatehizade, M., Ahmadi, A., & Etemadi, O. (2017). The Effect of Counseling Approach Based on Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on Improving Marital Attribution of Women Referred to Isfahan Cultural Centers. Journal of Research in Cognitive and Behavioral Sciences, 6(2), 53-64.