Manager Notes

Document Type : Editor's Notes


یادداشت مدیر مسوول مجله

 

نظام عاطفی بوون درمانی در خانواده

بوون شش مفهوم را قبل از سال 1963 تدوین کرد و بیان داشت که این مفاهیم  در خانوادة هسته ای و گسترده وجود دارند و دو مفهوم  بعدی را درسال 1975 اضافه کرد که راجع  به فرایند عاطفی بین نسلها در یک خانواده یا جامعه می باشد. بوون بیان داشت که این  هشت نیرو کارکرد خانواده را شکل می دهند(به نقل از؛ مایکل، نیکلوز- ریچارد، و شوارتز، 1387، ترجمة دهقانی، گنجوی، نجاریان، و همکاران). این هشت مفهوم عبارتند از: 1-تفکیک خویشتن(متمایز سازی)، 2-مثلث ها، 3-نظام عاطفی خانوادة هسته ای، 4-فرایند فرافکنی خانواده، 5-گسلش عاطفی(برش عاطفی)، 6-فرایند انتقال چند نسلی، 7-جایگاه همشیره ها و 8-واپسروی اجتماعی(کِر و بوون، 1988).

در ادامه بحث در مورد این مفاهیم به تفصیل بحث خواهد شد.

1 - تفکیک خویشتن: در شمارهای پیش به این موضوع پرداخته شد.

2- مثلث ها[1]

          در دیدگاه بوون علاوه بر توجه به درجة وحدت و یکپارچگی تفکیک خویشتن که شرح آن گذشت، بوون(1978) معتقد است، مثلث ها حداقل در خانواده ها تا ابد وجود دارند، مثلث ها همه جا هستند و قادرند فرد، را وارد مشکل دیگران کنند، هیچ کسی از مثلث سازی شدن در امان نیست و هیچ کسی از مثلث سازی کردن با دیگران مبرا (معاف) نیست (جیمز[2]، 1989). مثلث مولکول (سنگ بنای) اصلی سیستم عاطفی وکوچکترین واحد رابطه ای با ثبات است. مثلث ماهیت، جریان، زمان و مکان (یعنی چه چیز، چگونه، چه وقت و کجا) روابط را توصیف می کند و  به “علت” ( چرایی) آنها کاری ندارد(بوون، 1976، جیمز، 1989). اضطراب و تنش تاثیر عمده ای روی فعالیت، مثلث ها دارند(چی[3]، 1989). روابط دوتایی چون از سوی نیروهای عاطفی درون و بیرون آن مختل می شود، در دراز مدت بی ثبات است(بوون، 1976). توانایی پخش و تغییر وضعیت دادن تنش و همچنین حفظ بیشتر آن به معنای آن است که مثلث منعطف تر و باثبات تر از سیستم دوتایی است. در فرایند مثلث سازی، وقتی فرد مضطرب/ دچار تنش، نتواند، تعادل را به سیستم دو تایی بازگرداند، شروع به رفتن بسوی کسی که خارج از مثلث است، می کند. کسی که خارج از مثلث (غیر خودی) است، چون مشتاق است، فورا این دعوت را اجابت می کند. در واقع  فعالانه در صدد سرباز گیری ( ائتلاف/ تبانی) بر می آید (کار، 2000، کر و بوون، 1988، فاین[4]، 1988). مثلا فردی که در درون مثلث ناراحت است (فرد الف)، می تواند فردی را که خارج از مثلث است(ج) از طریق مطرح کردن شکایت از عضو دیگری که داخل مثلث است(فرد ب) به نزد او(فرد ج) بکشاند و فرد (ج) را داخل موقعیت بکشاند. چنانچه شخص (ج) با همدلی پاسخ دهد و طرف فرد (الف) را در مقابل  فرد (ب) بگیرد، مثلث سازی صورت گرفته است.

 لازم است در مورد مثلث ها در نظریه بوون به موارد زیر اشاره شود:

الف-مثلث

            مثلث[5] یک ساخت رابطه‌ای با ثبات است. ساخت مثلث عبارت از سه نفر موجود در آن و فضای رابطه‌ای بین آنها است. این فضای رابطه‌ای شامل چیزهایی از قبیل، نزدیکی و دوری، جو عاطفی و میزان تنش و اضطراب موجود میان هر سه نفر و بین هر شخص در سه جفت (دوتایی) است(بوون، 1976، 1978).

ب-مثلث سازی

          مثلث سازی[6]یک فرایند واکنشی است که در آن شخص سومی به اضطراب در زوج (پدر و مادر یا زن و شوهر، یا خواهر و برادر و .....) حساس است، وارد معرکه می‌شود تا دوباره آنها را آرام و مطمئن کند و اوضاع را از حالت تشنج خارج کند. به عبارت دیگر مثلث سازی یعنی یک عضو مهم خانواده را وارد معرکه کنیم تا تعاملی سه نفره شکل بگیرد. برای مثال شاید همسران بخواهند نیاز به صمیمیت را با نیاز به تفرد متعادل سازند و هر چه امتزاج آن دو بیشتر شود، اضطراب به وجود می آید و یافتن تعادلی که هر دو را خشنود سازد، دشوار می باشد، یک راه حل برای این مشکل دست به مثلث سازی می زنند، یعنی یک عضو مهم خانواده را وارد معرکه می کنند، تا تعاملی سه نفره شکل بگیرد(بوون، 1976، گیورین، فوگارتی، فای و همکاران[7]، 1996). درموقع اضطراب پایین وشرایط آرام بیرونی، دو نفر می توانند به تبادل احساسات متقابل مبادرت بورزند، اما اگر یکی یا هردو در اثر فشار درونی یا محیط ناآرام بیرونی ناراحت شوند و وقتی که اضطراب به سطح متوسط برسد، یکی یا هردو زوج“ به قول بوون دست خود را دراز کرده“ و فرد ثالث آسیب پذیر را وارد معرکه می کنند، شاید عواطف خود را به این فرد ”نثار“ کنند یا به گونه ای موضوع را برنامه ریزی“کنند که خود شخص ثالث آغازگر این درگیری شود(کِر و بوون، 1988، کِر، 1988، 1992، تیتلمَن[8]). نکته قابل توجه این است، وقتی که این اضطراب و فشار ادامه یابد، مرتبا فردی دیگری به معرکه کشیده می شود و شاید تا اندازه ای این کار ادامه یابد که فراتر از خانواده، نهادها و دادگاه را شامل شود وکل اجتماع را به معرکه می کشاند. به این حالت، مثلث های به هم پیوسته[9]گویند(به نقل از؛گلدنبرگ و گلدنبرگ، 1385، ترجمه برواتی، نقشبندی و ارجمند). نکته قابل توجه دیگر این است، در اثر مثلث سازی اضطراب کاهش می یابد و فشار کم می شود و هرچه امتزاج خانواده بیشتر باشد، کوشش برای مثلث سازی نیز شدیدتر و مصرانه تر خواهد بود، فردی که کمترین سطح تفکیک دارد، بیشتر در معرض مثلث سازی قرار می گیرد(موردوچ وگور، 2004،. پلیگ - پوپکو،2002).  مثلث سازی نه تنها موجب کاهش اضطراب می شود، بلکه برای نگه داری سطح بهینة صمیمیت و جدایی اعضاء خانواده به کار می رود. به نظر بوون مثلث کوچکترین نظام ارتباطی استوار است و نظام دو نفره از استواری کمتری برخوردار هستند وگاهی این نظام سه نفره هم  فشار را نمی توانند، تحمل کنند و روابط چهار نفره، پنج نفره و الی آخر می شوند. البته باید دانست که مثلث سازی همیشه موجب کاهش  تنش نمی شود، مثال مادری که با پسرش تعارض دارد از پدر شکایت می کند و پدر عکس العمل نشان نمی دهد و این موجب تعارض وکدورت بین مادر و پدر می شود و به پسر بزرگش شکایت می کند و این موجب  تعارض بین دو پسر و درگیری می شود، یعنی پناه به مثلث سازی مادر موجب تنش و درگیری در خانواده شده است(گرین، هامیلتون و رولینگ[10]، 1986، ماینرد[11]، 1997).

ج-مقایسه روابط سه تایی و روابط مثلثی

              گیورین، فوگارتی، فای و همکاران (1996) تفاوت روابط سه تایی و روابط مثلثی را به صورت زیر بیان می کنند.

- روابط سه تایی[12] متشکل از سه عضو خانواده که عمدتا یک واحد بی ثبات در نظر گرفته می شود(هافمن(1981، به نقل از تبریزی، دیبائیان وکاردانی و همکاران). در مقابل روابط مثلثی[13]یک فرایند واکنشی است که تنش و تعارض میان دو نفر به فرد یا موضع دیگر فرافکنی می شود(مینوچین[14]، 1974).

- در روابط سه تایی هر دو نفر می‌توانند به صورت یک به یک تعامل با هم داشته باشند، در مقابل در روابط مثلثی هر تعامل دوتایی به رفتار شخص سوم گره خورده است.

- در روابط سه تایی هر شخصی حق انتخاب هایی برای رفتار خود دارد، در مقابل در روابط مثلثی هر شخصی به اشکال واکنشی رفتار گره خورده است.

- در روابط سه تایی هر شخصی می‌تواند بدون تلاش برای تغییر دادن دو نفر دیگر، موضع “من “ اختیار کند، در مقابل در روابط مثلثی هیچ کس نمی‌تواند، بدون نیاز به تغییر دادن بقیه، موضع “من”  اختیار کند.

- در روابط سه تایی هر شخصی حق انتخاب هایی برای رفتار خود دارد، در مقابل در روابط مثلثی هر شخصی در رابطه بین دو نفر دیگر گرفتار می‌آید.

- در روابط سه تایی هر شخصی به دو نفر دیگر اجازه می‌دهدکه بدون مداخله، رابطه خاص خود را داشته باشند، در مقابل در روابط مثلثی هیچ گونه توجهی و تمرکزی برخود در هیچکس وجود ندارد و هر کسی پیوسته بر دو نفر دیگر متمرکز است.

 د- انواع مثلث ها در تعارض زناشویی

          در تعارضات زناشویی چنانچه یکی از زوجین از قدرت کمتری برخوردار باشد، معمولاً برای حفظ موقعیت و منافع خود یا کاستن از قدرت شریک زندگیش، دست به مثلث سازی (وارد کردن شخص سومی) با فرزند، پدر، مادر، شغل، مطالعه و ...) می‌زند تا فشار خود را بر رابطه بیشتر کند(والش 2000، چو و چانگ [15]،  2002، رید و آندرسون[16]، 1992). بوون(1976) اعتقاد دارد، انواع مثلث ها در تعارض زناشویی عبارتند از:

1- مثلث های برون خانگی: مثل روابط فرازناشویی، مثلث های شبکه اجتماعی و مثلث های شغلی.

2- مثلث های درون خانگی: مثل مثلث های حول عروس و داماد، مثلث های حول فرزندان، مثلث های زن و شوهری، فرزندان (مثلث نسلی) و مثلث سازی هر یک از زن و شوهر با والدین اصلی خود(کار، 2000، چو و چانگ، 2002، مینوچین، 1974).

ر-آسیب شناسی مثلث ها از دید بوون

           بوون(1976) اعتقاد دارد، مثلث سازی موجب مشکلاتی به صورت زیر در خانواده می شود(پلیگ - پوپکو، 2002، 2004، گرین، هامیلتون و رولینگ، 1986، ماینرد، 1997). کر، 1988، 1992، تیتلمن[17]، 1988، مینوچین، 1974، کار،2000).

- مثلث ها باعث نشانه مرضی (بیماری) در فرد می‌شوند.

- مثلث ها و خامت نشانه مرضی (بیماری) را در فرد و وخامت تعارض را در رابطه دامن می‌زنند.

مثال: حمید به قدری دچار مشکل بوده که به تدریج از سرخوردگی ناشی از گوشه گیری و افسردگی(نشانه مرضی) به سمت بروز عصبانیتش به زلیخا تغییر وضعیت داد تا مساله (مثلثی) نحوه تربیت بچه ها (گرایش زلیخا به بچه ها) را به تعارض تبدیل کند.(تفسیر: در واقع حمید می خواست که زلیخا بیشتر به او محبت و توجه کند و بچه ها را به او ترجیح ندهد).

- مثلث ها بر ضد رفع مسایل تعارض انگیز و فلج کننده در فرد یا رابطه عمل می‌کنند.

مثال : حمید از بچه ها فاصله گرفت و زلیخا با نزدیک شدن به بچه ها پناهگاه آنها شده، بدین ترتیب روابط ولی – فرزندی بین فاصله دوری و نزدیکی بیش از حد (فاصله گرفتن پدر از بچه ها و نزدیکی افراطی مادر به بچه ها) گیر می‌کند و رابطه زناشویی در تعارض تثبیت می‌شود.

- مثلث ها به مرور از شکل گیری کارآمد رابطه درمان جلوگیری می کنند.

 مثال: مشاورخانواده وضعیت همدلی با زلیخا را بیشتر از همدلی با سخت گیری حمید قابل درک می‌داند، اما نمی‌خواهد طرف این یا آن یکی را بگیرد.

- مثلث ها ممکن است، موجب بن بست شوند یا  از آن حمایت کنند.

مثال : درمان تا زمانی که تمام اعضاء (زن و شوهراز جمله بچه ها) به کلی خسته شوند یا پول شان ته بکشد، ادامه خواهد یافت.

-مثلث ها افراد را گیر می‌اندازند و آنها را از حق انتخاب محروم می کنند.

گیر افتادن در مثلث فشارزا است و موجب احساسات پر تلاطم درماندگی و ناامیدی می‌شود. گیر افتادن در مثلث عکس العمل عاطفی را به حدی افزایش می‌دهد که رفتار را محصور می‌‌کند و شخص نمی‌تواند، چاره دیگری را در ذهن مجسم کند.

مثال: حمید و زلیخا هر دو در مثلث های اولیه والدین در خانواده های اصلی شان گیر افتاده بودند و هرگز آن قدر (به قدر کافی) خلاص نشده اندکه بتوانند رابطه خود را سروسامان دهند و مشکلات ارتباطی در خانواده های اصلی شان به سمت ازدواج آنان سرازیر شده است. آنها پس از این که صاحب فرزندانی شدند، یکبار دیگر این تعارض به سَمت بچه ها جابجا و سرازیر شده است و حمید و زلیخا در مثلث های حول بچه های شان گرفتار می‌شوند.

ز- نتایج مثلث سازی

            کر و بوون(1988) بیان می کند که مثلث سازی دست کم چهار نتیجه را دربر خواهد داشت(به نقل از؛ گلدنبرگ و گلدنبرگ، 1385، ترجمه برواتی، نقشبندی و ارجمند).

1- در اثر اضافه شدن فرد ثالث، نظام ثابت دو نفره دچار نااستواری می شود، مثلاً تولد فرزند، موجب نااستواری روابط زناشویی می شود.

2- در اثر حذف شدن فرد ثالث، نظام ثابت دو نفره دچار نااستواری شود، مثلا موقعی فرزند خانه را ترک کند، چون او دیگر در دسترس نیست تا در موقع تعارض با او مثلث سازی کنند، روابط زناشویی نااستوار می شود.

3- نظام دو نفره بی ثبات، در اثر اضافه شدن شخص ثالث به ثبات برسند، مثلاً بعداز تولد فرزند، زن و شوهر پرتعارض به ثبات می رسند.

4- نظام دو نفره بی ثبات، در اثر حذف شخص ثالث به ثبات می رسند، مثلا موقعی فرزند خانه را ترک کند، چون فردی وجود ندارد که دایماً  از یک فرد جانبداری کند، زن و شوهر پرتعارض به ثبات می رسند.

 

دکتر ناصر یوسفی

مدیر مسئول فصلنامه مشاوره و روان درمانی خانواده

مدیرگروه مشاوره خانواده دانشگاه کردستان

خرداد 1393