نوع مقاله : پژوهش اصیل
نویسنده
دانشیار گروه مشاوره دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Purpose: The purpose of this research was to investigate the efficacy of reality therapy on marital commitment and self esteem of couples. Methods: The semi- experimental design: pre-post test with control group was used in this study. Populations were all couples that referred to counseling centers in Sanandaj and were selected through voluntary sampling method. Sample numbers were 30 couples that randomly assigned to control and experiment groups (each group included 15 students). Also the Stanley & Markman’s Commitment Inventory (1992) and Rosenberg’s Self-esteem Scale (1965) was completed by both groups .The experiment group exposed to 10 instruction sessions of reality therapy. By ending the therapeutic period،both groups were examined by means of the mentioned inventory. Result analyzed with SPSS 21 software. Statistical methods included descriptive statistics (mean،standard deviation،minimum and maximum scores) and inferential statistics (Analysis of covariance). Conclusion: The overall results indicate that reality therapy can be used as an effective treatment on the increases of marital commitment and self-esteem in couples. Andresults showed that there is significant difference between posttest scores of marital commitment and self - esteem at experimental and control groups (P
کلیدواژهها [English]
اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر عزت نفس و تعهد زناشویی زوجین احمد امانی استادیار مشاوره، دانشگاه کردستان چکیده هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعهد زناشویی و عزت نفس زوجین انجام شده است. روش: طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهشی در این تحقیق را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر سنندج تشکیل داده اند. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده که در مجموع 30 نفر از زوجین مراجعه کننده که به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). سپس پرسشنامههای تعهد زناشویی استانلی و مارکمن و عزت نفس روزنبرگ توسط دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روش واقعیت درمانی گروهی قرار گرفت. پس از اتمام دوره درمانی هر دو گروه مجددا ً مورد آزمون فوق قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پس آزمون تعهد زناشویی و عزت نفس دو گروه آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که واقعیت درمانی به شیوه گروهی میتواند به عنوان درمان موثری در افزایش تعهد زناشویی و عزت نفس زوجین به کار برده شود. کلید واژه ها: هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعهد زناشویی و عزت نفس زوجین انجام شده است. روش: طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهشی در این تحقیق را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر سنندج تشکیل داده اند. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده که در مجموع 30 نفر از زوجین مراجعه کننده که به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). سپس پرسشنامههای تعهد زناشویی استانلی و مارکمن و عزت نفس روزنبرگ توسط دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روش واقعیت درمانی گروهی قرار گرفت. پس از اتمام دوره درمانی هر دو گروه مجددا ً مورد آزمون فوق قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پس آزمون تعهد زناشویی و عزت نفس دو گروه آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که واقعیت درمانی به شیوه گروهی میتواند به عنوان درمان موثری در افزایش تعهد زناشویی و عزت نفس زوجین به کار برده شود. مقدمه در میان تعاملات گوناگون تعهد مهمترین جنبه کیفی یک رابطه است. هر فرد در طول زندگی خود متعهد به امور مختلفی میشود. یکی از ویژگیهای ازدواجهای موفق و طولانی مدت وجود تعهد زناشویی است. تعهد در روابط زناشویی مفهوم ویژهای دارد و تا کنون تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. قدیمیترین تعریف متعلق به دین و اسپانیر است که تعهد زناشویی به عنوان "تمایل پایدار زوجین برای حفظ و تداوم ازدواج تعریف شده است". در مدل سه وجهی عشق استرنبرگ سومین رأس مثلث، تعهد است که به تصمیم گیری زوجین در مورد اقامت کردن و در کنار همدیگر بودن اشاره دارد (مولید، 1391). تعهد زناشویی را میتوان احساس تداومی که در جاذبه و محدودیت ها پیدا میشود تعریف کرد (نلسون و همکاران، 2011). تعهد ماهیت وابستگی فرد در رابطه را نشان میدهد؛ این که فرد در رابطه چقدر احساس امنیت میکند و تا چه حد احساس میکند که رابطه دراز مدت ارزشمند است. جانسون، تعهد زناشویی را شامل سه بعد تعهد شخصی، تعهد اخلاقی و تعهد ساختاری میداند (شاکرمی، زهراکار و محسن زاده، 1393). تعهد شخصی، به معنای علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است. این تعهد منعکس کننده تلقیهای فرد نسبت به شریک زندگی و رابطهاش و همینطور میزان اهمیت رابطه برای هویت فرد است (شاکرمی و همکاران، 1393). بعد دیگر تعهد زناشویی، تعهد اخلاقی است که نشاندهنده میزان احساس تعهد فرد به ادامه رابطه است. ارزشها و باورهای بنیادین فرد در باره مسیر رفتار صحیح در رابطه، بر محوریت تعهد اخلاقی قرار دارد (نلسون و همکاران، 2011). تعهد ساختاری به این معناست که فرد احساس می کند به دلیل عوامل خارجی باید در رابطه باقی بماند (تانگ و کوران ، 2012). هم تعهد نسبت به همسر و هم تعهد نسبت به نهاد ازدواج برای موفقیت یک ازدواج مهم میباشد (لامبرت و دولاهیت ، 2008). هر ازدواج موفق حاوی سه رکن اساسی تعهد، جاذبه و تفاهم است که در این بین تعهد زناشویی قویترین و پایدارترین عامل پیشبینی کننده کیفیت و ثبات زناشویی است (موسکو ، 2009). سطوح بالای تعهد زناشویی با ابراز عشق بیشتر، سازگاری و ثبات زناشویی بالاتر، مهارتهای حل مسأله مناسبتر و رضایت زناشویی رابطه دارد (زارعی و حسینقلی، 1392)، و سطوح پایین آن با دلزدگی زناشویی رابطه دارد (اسدی، فتح آبادی و شریفی، 1392). اما کیفیت روابط زناشویی چنان با کل شخصیت در هم آمیخته است که در نظرگرفتن آن به عنوان پدیدهای مستقل از عوامل روانی-اجتماعی غیرممکن است(لی، سان و چائو ، 2001). در سوی دیگر یکی از عوامل مهم شخصیتی که میتواند بر رابطه زوجین و کیفیت آن موثر باشد، عزت نفس است. تعاریف زیادی درباره عزت نفس وجود دارد؛ کلمه عزت نفس از یک واژه یونانی به معنای" احترام به خود" گرفته شده است. در فرهنگ وبستر عزت نفس " میزان رضایت از خود" تعریف شده است که سادهترین تعریف از عزت نفس است (سریواستاواو جوشی ، 2014). عزت نفس میزان اعتبار، تایید، پذیرش و ارزشی است که فرد برای خود قائل می شود. احساس خود ارزشمندی و عزت نفس یک نیاز اساسی است که آرامش روانی و رضایت از زندگی به شدت به آن وابسته است (توسنگ، ملکی،احمدی مهر، حریری و شوشتری، 2013). عزت نفس از عوامل اصلی تعیینکننده در شکلدهی الگوهای رفتاری و عاطفی به شمار رفته و گویای نگرش فرد به خود و دنیای بیرونی است. افرادی که احساس خوبی در مورد خود دارند به آسانی تعارضها را پشت سر گذاشته، در مقابل فشارهای منفی ایستادگی میکنند و به خوبی میتوانند از زندگی لذت ببرند (فرقانی طرقی، جوانبخت، فیاضی، صاحبی، درودگر 1391). عزت نفس پایین، تعادل و پویایی انسان را بر هم زده، بازدهی، کارآمدی، یادگیری و خلاقیت انسان را به طریقی منفی تحت تاثیر قرار میدهد و همراه با بیم و وحشت است. برعکس عزت نفس بالا با راهبردهای مقابلهای مثبت و سازنده و انگیزش بالا و حالات عاطفی مثبت رابطه دارد (کاظمینی و همکاران، 1390). همه مربیان و پیشروان بر این عقیدهاند که جامعه باید پرورش دهنده افرادی با بهداشت روانی سالم و عزت نفس بالا باشد. به عبارتی جامعه نیازمند افراد با عزت نفس بالاست، زیرا این افراد به تواناییهای خود باور دارند، مسئول و قابل اعتماد میباشند (رزونر ، 2013). در واقع عزت نفس قضاوت ارزشی فرد نسبت به خود است. بر طبق نظر راجرز، عزت نفس در اثر نیاز به توجه مثبت دیگران به وجود می آید (سپاهی، 2012). در خلال نیم قرن گذشته، عزت نفس به مثابه یکی از سازههای اصلی شخصیت همواره مورد توجه روانشناسان بوده است و بی تردید یکی از دلایل مهم توجه پژوهشگران به مفهوم عزت نفس تاثیر آن بر سلامت روان است (سپاهی، نیرومند، کشاورزی، خشای، 1393). واقعیت درمانی یک روش مشاوره و روان درمانی است که ویلیام گلاسر روانپزشک آن را برای درمانگران، مشاوران و سایر افراد بنیانگذاری کرده است (اسماعیلی فر، شیخی، جعفرپور، 2013). واقعیت درمانی گلاسر از مداخلات درمانی رایج در راه توصیف انسان، تعیین قوانین رفتاری و چگونگی نیل به رضایت، خوشبختی و موفقیت محسوب میشود (قربانعلی پور، نجفی، علیرضالو، نسیمی، 1393). در واقعیت درمانی بر مفاهیمی چون، کنترل، مسئولیتپذیری و انتخاب تاکید میشود که میتواند بر راهبردهای کنارآیی و منبع کنترل افراد تاثیر بگذارد (امیری، آقا محمدیان شعرباف، کیمیایی، 1391). واقعیت درمانی بر اساس نظریه انتخاب استوار است در این نظریه اعتقاد به این است که اعمال ما یک رفتار و رفتار ما یک انتخاب است (تدین، آریا و لطفی، 2013)، یعنی خود رفتارهایمان را انتخاب میکنیم و مسئول زندگی خود و آنچه عمل و احساس میکنیم هستیم (صاحبدل، خوشکنش، پورابراهیم، 1390). گلاسر رفتار را شامل چهار مولفه عملکرد، تفکر، احساس و فیزیولوژی میداند که ما بر دو مولفه عملکرد و تفکر به طور مستقیم و بر احساس و فیزیولوژی به طور غیر مستقیم کنترل داریم. تاکید نظریه انتخاب بر دو مولفه عملکرد و تفکر میباشد(تدین و همکاران، 2013). گلاسر نشان داد که انسانها به وسیله پنج نیاز درونی که عبارتند از نیاز به تعلق، نیاز به تفریح و سرگرمی، نیازبه عشق، نیاز به آزادی و نیاز به بقاء برانگیخته میشوند. این نیازها در انسان ذاتی هستند و آموختنی نیستند، عمومی میباشند و مخصوص افراد خاصی نیستند، و جهانی هستند و محدود به ناحیه و یا فرهنگ خاصی نیستند. تمام رفتارهای انسان در جهت ارضای این پنج نیاز هدایت میشوند. ارضای موثر این پنج نیاز در انسان منجر به احساس کنترل میشود که در نظریههای دیگر خودشکوفایی یا تحقق خود نامیده میشود (نعمت زاده، و شیخی سری، 2014) به نظر گلاسر انسان دو نیاز اساسی دارد: نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، احساس ارزشمندی درباره خود و دیگران. اگر نتواند این دو نیاز اساسی را ارضا کند، هویت شکست در او شکل میگیرد. شکست در برقراری ارتباط عاطفی با دیگران باعث میشود تا فرد این نیاز را در خود انکار کند و از ارتباط و درگیری با آنها دوری جوید. در این حالت توجه فرد به سوی خود معطوف میشود. به عبارت دیگر "خود درگیری " پیدا خواهد کرد. یعنی درگیر اضطراب، افسردگی، رفتار ضد اجتماعی و بیماری جسمانی میشود و درگیری با دیگران به درگیری با خود جابهجا میشود. از آنجا که چنین افرادی یاد نگرفتهاند نیازهای خود را با در نظر گرفتن واقعیت ارضا کنند رفتار آنها غیر مسئولانه است. اینان هرگز موفقیت را تجربه نکردهاند و خود را با ارزش نمیدانند. به این دلیل نمیتوانند به شیوهای مناسب با دیگران رابطه عاطفی برقرار کنند. عشق و محبت خود را به دیگران نثار کنند و متقابلاً از عشق و محبت آنها بهرهمند شوند. هدف اصلی واقعیت درمانی همانا تغییر هویت ناموفق و ایجاد رفتار مسئولانه در فرد است (به نقل از اکبری نژاد، اعتمادی، نصیر نژاد، 1393). گلاسر معتقد است واقعیت درمانی برای هر انسانی و در هر مرحلهای از زندگی مناسب و کاربردی است و باعث ایجاد مسئولیت و توانمندسازی افراد میشود. واقعیت درمانی و تئوری انتخاب در کنار هم میتواند بسیار تاثیرگذار باشد (ابراهیمی، 2012). گلاسر معتقد است تعارضات ارتباطی ناشی از تعارض بین نیازها یا درخواستهای متضاد است. مراجعان باید از نقش و بازی ناخودآگاه خود، آگاهی یابندو درمانگر به آنها کمک میکند که با نیازها و نقشهای خود روبرو شوند و راههای بهتری برای ارضای نیازهایشان بیابند (سعادت بری، بحرینیان، عابدی و آقایی، 2013). در زمینه واقعیت درمانی، تعهد زناشویی و عزت نفس پژوهش های مجزای مختلفی صورت گرفته است. پژوهشهای انجام شده در نقاط مختلف دنیا نشان از اثربخش بودن واقعیتدرمانی بر انواع مولفهها دارد؛ نظیرکاهش افسردگی بزرگسالان (بارگاوا ، 2013)، افزایش انعطافپذیری زنان (سادات بری و همکاران، 2013)، افزایش شادکامی (اسماعیلی فر، شیخی و جعفر پور، 2013؛ غلامعلی حکاک، 2013)؛ بهبود عملکرد تحصیلی (کیانیپور و حسینی، 2012)، کاهش افسردگی، اضطراب، تنیدگی و حل مشکلات تصویر تن زنان ماستکتومی (پریزاده، 1391)؛ سلامت روانی، اضطراب و عملکرد اجتماعی(صاحبدل، خوشکنش و پور ابراهیم، 1391)؛ منبع کنترل، میزان وسوسه، احساس کنترل مثبت و رضایت از زندگی ( وفایی جهان، 2012). بهبود روابط صمیمانه زوجین (عرب پور و هاشمیان،1391)؛ کاهش مشکلات روانشناختی ناشی از ضربه خیانت و عهدشکنی همسر و افزایش روابط محبت آمیز و صمیمانه (فرح بخش و قنبری، 1385)؛کاهش ناسازگاری زوجین و افزایش صمیمیت کلی آنان (دریایی،1386)؛ افزایش تعهد زناشویی (عباسی مولید، 1388)، افزایش میزان تعهد اخلاقی زوجین (عباسی مولید، فاتحی زاده و قمرانی، 1392). اثربخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر عزت نفس دانشآموزان دبیرستانی (فرقانی، جوانبخت، بیاضی، صاحبی، وحیدی و دروگر، 1391)؛ افزایش میزان عزت نفس دانشجویان (مرادی شهر بابک، قنبری هاشم آبادی و آقامحمدیان،1389)؛ افزایش مسئولیت پذیری و عزت نفس دانشجویان دختر مرکز تربیت معلم حضرت فاطمه زهرا (ص) (موسوی اصل،1388)؛ ایجاد تغییرات مثبت در مولفههای کنترل درونی، عزت نفس و مقابله با استرس در بیماران اسکیزوفرنی (کیم ، 2005)؛ کاهش علائم افسردگی، افزایش عزت نفس و افزایش احساس ارزشمندی دانش آموزان (ریدر ،2011)؛ کاهش سطح اعتیاد به اینترنت و افزایش عزت نفس دانشجویان کرهای (کیم، 2008). یافته های نجاریان پور و همکاران (1387) نیز نشان میدهد که آموزش تعهد پیش از ازدواج، بر بهبود ویژگیهای تعهد و افزایش میزان آن تأثیر مثبت دارد. همچنین نتایج پژوهش عرفانی اکبری (1387) نشان میدهد که ارتباط درمانی زوجین به تنهایی میتواند میزان پایبندی به تعهدات زوجین را افزایش دهد. و نیز امانی و بهزاد (1390) نشان دادند که طرحواره درمانی بر ارتقاء تعهد زناشویی و عزت نفس زوجها تاثیر مثبت دارد. بر این اساس ، با توجه به روند روبه رشد پدیده طلاق در جامعه و پیامد روابط فرا زناشویی در زوجین و اثر این آسیب بر مرزهای خصوصی خانواده، و همچنین اهمیت میزان تعهد زناشویی و عزت نفس بر کیفیت مهارتهای ارتباطی زوجین، شیوه مواجه آنان با مسایل، تمرکز بر روشهای درمانی مناسب جهت بهبود و ارتقای این متغیرها، در راستای حفظ سلامت و بهداشت روانی زوجین و در نتیجه جامعه، ضرورت اقداماتی برای بهبود روابط زناشویی و خانوادگی و به ویژه افزایش میزان تعهد زناشویی و عزت نفس زوجین مطرح میگردد. از آنجا که واقعیت درمانی بر روی مفاهیمی از جمله مسئولیتپذیری، کنترل درونی، هویت موفق و شکست بحث میکند و این مفاهیم ارتباط نزدیکی با عزت نفس و تعهد زناشویی دارد (اسمخانی و همکاران، 1393) به نظر میرسد که این رویکرد بر میزان افزایش عزت نفس و تعهد زوجین موثرباشد. با توجه به مزایای روان درمانی گروهی پژوهش حاضر به صورت گروهی انجام شد، زیرا فرد در گروه نحوه برخورد خود با اجتماع را میبیند و این امر باعث رشد بینش و بصیرت او میشود، ضمن اینکه تجارب جدیدی برای برقراری ارتباط را با دیگران یاد میگیرد، با افراد جدید آشنا شده، احساس قدرت میکند و اعتماد به نفس و عزت نفس او بالا میرود. لذا با توجه به اینکه پژوهشی با هدف تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر عزت نفس و تعهد زناشویی انجام نشده است پژوهش حاضر در صدد است دریابد که اجرای واقعیت درمانی به شیوه گروهی چه تاثیری بر تعهد و عزت نفس زوجین دارد. بنابراین، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر روی تعهد زناشویی و عزت نفس زوجین تاثیر دارد؟ روش پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی آزمودنیها در گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر سنندج که دارای مشکل زناشویی بودند میباشد. ابزارهای اندازه گیری: پرسشنامه تعهد زناشویی استانلی و مارکمن (1992): این پرسشنامه دو بعد تعهد یعنی تعهد اجباری و فداکارانه را مورد سنجش قرار میدهد. این مقیاس دارای 14 گویه بوده و بر اساس طیف نمرات به ترتیب از 1 (مخالف) تا 7 (موافق) پاسخها مشخص شده است. مقیاس مزبور برای پیش بینی طلاق به منظور استفاده در طرحهای پژوهشی و برنامههای درمانی تهیه شده و از لحاظ تئوریک از ثبات ساختار عاملی مناسب و همسانی درونی بالایی در اجرا روی نمونههای مختلف با میانگین ضریب آلفا82/0 برخوردار بوده است (آدامز و جونز، 1997؛ استانلی و مارکمن، 1992؛ پرامن، 1986) همچنین با مراحل ارتباط، سازگاری ارتباطی، شدت مشکل نیز همبستگی نشان داده است. در تحقیق حاضر در اجرای پیش آزمون در دو گروه ضریب آلفای محاسبه شده 85/0 و میانگین 35 و انحراف معیار9/9 بدست آمد. مقیاس عزت نفس روزنبرگ (RSES) : این مقیاس شامل 10 گویه با پاسخهای دو گزینهای موافق و مخالف است و نمره بالاتر از صفر نشان دهنده عزت نفس بالا و نمره کمتر از صفر بیانگر عزت نفس پایین است. ضرایب اعتبار و روایی اولیه این مقیاس توسط روزنبرگ 82/0 و 77/0 گزارش گردیده و پس از ترجمه و اعتباریابی آن توسط محمدی (1384) این ضرایب به ترتیب 78/0 و 61/0 و در بررسی رجبی (1386) همسانی درونی 84/0بوده است. برنامه آموزش تئوری انتخاب: این برنامه شامل 10 جلسه یک ساعته (هر هفته یک جلسه) به مدت دو ماه و نیم بوده که مبانی عملی و تئوری رویکرد واقعیت درمانی به گروه آزمایشی آموزش داده شد. محتوای برنامه به تفکیک جلسات به شرح زیر می باشد: جلسه هدف محتوا اول برقراری ارتباط عاطفی وارزیابی اولیه معارفه و آشنایی اعضای گروه، معرفی اهداف تشکیل جلسات، بیان قوانین گروه، تاکید بر برقرارکردن ارتباط خوب با مراجع ، ارائه پرسشنامه ها. دوم شناسایی مشکل فعلی بررسی خواسته های اعضا، بحث در مورد رفتار کلی، تمرکز بر رفتار کنونی، تعیین هدف مورد نظر فرد. سوم تشخیص اقدامات صورت گرفته در زمینه مشکل بررسی نمونه هایی از رفتار کنونی اعضا بدون قضاوت و سرزنش یا انتقاد، بررسی رفتارها در دنیای مطلوب و مقایسه دنیای مطلوب با دنیای واقعی. چهارم ارزیابی اقدامات ورفتارهای کنونی یا قضاوت ارزشی درباره رفتار فرض نکردن قربانی شکست های قبلی و یا انتخابهایی گذشته شدن، تحلیل رفتار فردی و چگونگی جریان زندگی فعلی. بیان مفهوم تئوری انتخاب پنجم شناخت نیازها و اهمیت رفتار مسئولانه در واقعیت درمانی و اثر آن بر اضطراب برنامه ریزی برای داشتن رفتار مسئولانه با تاکید بر کنترل درونی، به دست آوردن مجدد کنترل زندگی با تکیه برخود، شناخت نیازهای مربوط به بقا، عشق و احساس تعلق، قدرت و ارزشمندی،آزادی وتفریح و لزوم ارضای مؤثر آنها ششم بررسی گزینه ها و انتخاب های بدیل و جایگزین بررسی جایگزین های احتمالی مؤثر برای پرکردن آنچه اعضا می خواهند از زندگی خود خارج کنند، ارضای نیازهای اساسی مبتنی بر تصاویر واقع گرایانه، افزایش حس مسئولیت پذیری انتخاب های نزدیک به دنیای کیفی هفتم طراحی برنامه ای که به حل مشکل کمک کند کمک درتدوین برنامه های واقع بینانه وتشویق برای آزمودن جایگزین ها، شروع کردن با تعهدات ساده و استفاده از آنها به عنوان پایه در مراحل بعدی، طرح نقشه برای عملی کردن خواسته ها و تاکید بر طرح های مفید و معقول وعملی، استفاده از فنونی مثل ایفای نقش- بحث های عقلانی- مواجهه سازی –تغییر افکار منفی به مثبت- شوک لفظی- مراقبه و پرسش هشتم تعهد گرفتن از مراجعان برای پیش بردن و پیگیری برنامه بحث درمورد اینکه هر عمل وتصمیمی در این جهان پیامدهای خاص خود را دارد پیامدهای منطقی وغیر قابل اجتناب رفتارها، ایجاد تعهد برای اجرای برنامه های واقع بینانه، و اینکه چگونه به شیوه متفاوتی در جهت رسیدن به آنچه می خواهند عمل کنند ، اعضا به اهمیت رابطه ودرگیری خود ودیگران ارج می نهند نهم ایجاد ساختاری برای ارزیابی روند اجرای برنامه نپذیرفتن عذر وبهانه ، قضاوت ارزشی دوباره برای طرح هایی که مراجع به آنها عمل نکرده، امتناع از تنبیه(به علت لطمه زدن به روابط حسنه وایجاد هویت ناموفق)- تشویق به ارزشیابی وطرح ریزی وتعهد مجدد- تجدید نظر برنامه های قبلی که ناموفق بوده اند دهم جمع بندی مطالب ونتیجه گیری نهایی بیان خلاصه ای از جلسات قبل توسط اعضا گروه- بررسی تکالیف وبازخوردها، جمع بندی نهایی ، اجرای پس آزمون ها و پایان جلسه. یافته ها در جدول 1 یافته های توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای متغیر تعهد زناشویی و عزت نفس مربوط به هر دو گروه آمده است. جدول1. میانگین و انحراف معیار نمرات تعهد زناشویی و عزت نفس در گروههای آزمایش و کنترل در مراحل پیش و پس آزمون مرحله گروه شاخص آماری تعهد زناشویی عزت نفس پیش آزمون آزمایش میانگین 5/30 8- انحراف معیار 6/5 5/2 کنترل میانگین 7/39 4/2- انحراف معیار 2/14 4/2 پس آزمون آزمایش میانگین 3/52 4/6 انحراف معیار 3/4 9/2 کنترل میانگین 05/39 2- انحراف معیار 1/14 1/3 نتایج توصیفی(میانگین ها) در جدول 1 نشان می دهد که هر دو متغیر، میانگین نمره های پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش افزایش یافته است اما در گروه کنترل تغییر چندانی نکرده است. برای استفاده از ازمون کوواریانس کلیه پیش فرض های آن ابتدا مدنظر قرارگرفت ازجمله تصادفی بودن نمونه ها ، مستقل بودن آنها، نرمال بودن، همگنی واریانس ها، شیب خط رگرسیون و خطی بودن بررسی و پس از حصول اطمینان داده ها تحلیل شد. نتایج آزمون لوین برای بررسی مفروضه همگنی واریانسها در جدول ذیل آمده است. با توجه به دادههای این جدول، F مورد نظر در متغیر ارتباط مجدد و کنترل انتقام به لحاظ آماری معنادار نیست؛ بنابراین مفروضه همگنی واریانسها در مورد این دو مقیاس رد میشود (05/0p≤). جدول2. نتایج جدول آزمون لوین همگونی واریانس ها متغیر آزمون F درجه آزادی 1 درجه آزادی 2 معناداری تعهد زناشویی 445/3 1 18 080/0 عزت نفس 014/3 1 18 076/0 جدول 3. نتایج تحلیل کوواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات تعهد زناشویی توان آماری مجذور اتا معناداری (P) ضریبF میانگین مجذورات درجه آزادی شاخص 1 625/0 000/0 107/47 780/1894 1 پیش آزمون 1 71/0 000/0 904/62 318/2530 1 گروه 222/40 25 خطا طبق جدول فوق نتایج تحلیل کوواریانس انجام شده بر روی نمرات تعهد زناشویی در دو گروه آزمایشی و کنترل نشان داده شده است. همانطور که جدول مزبور نشان میدهد تفاوت بین نمرات تعهد زناشویی گروه آزمایش و کنترل (001/0P<،904/62 F=) و مجذور اتا 71 میباشد. جدول 4. نتایج تحلیل کوواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات عزت نفس زوجین توان آماری مجذور اتا معناداری (P) ضریب F میانگین مجذورات درجه آزادی شاخص 71/0 297/0 016/0 7/234 660/52 1 پیش آزمون 1 670/0 000/0 34/704 594/252 1 گروه ه 277/7 17 خطا در جدول فوق نیز نتایج تحلیل کوواریانس انجام شده بر روی نمرات عزت نفس زوجین در دو گروه آزمایشی و کنترل نشان میدهد تفاوت بین نمرات مزبور در دو گروه (001/0P<،7/34 F=) و مجذور اتا 67 میباشد و توان آماری برابر 1 بوده یعنی دقت این تحلیل در کشف تفاوتهای معنادار صد درصد میباشد. نتیجه گیری هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر تعهد زناشویی و عزت نفس زوجین بود. نتایج به دست آمده نشان داد که بین نمرات تعهد زناشویی و عزت نفس گروه آزمایش و کنترل با توجه به سطح معناداری تفاوت وجود دارد. در ارتباط با فرضیه اول نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول مبنی بر اینکه "واقعیت درمانی بر افزایش تعهد زناشویی زوجین موثر است"، نشان داد که با یافتههای انجام شده توسط عربپور و هاشمیان (1391)؛ فرحبخش و قنبری، (1385)، دریایی (1386)، عباسی مولید (1388)، عباسی مولید، فاتحی زاده و قمرانی (1392)، نجاریان پور و همکاران (1387) و عرفانی اکبری (1387)، امانی و همکاران (1390) همخوانی دارد. در مورد تبیین فرضیه اول یعنی تاثیر زوج درمانی گلاسر بر افزایش تعهد زوجین میتوان به این مساله اشاره کرد که مطابق با دیدگاه گلاسر، تخریب ازدواج حاصل یک روان شناسی کنترل در روابط زناشویی است. وقتی این نوع روان شناسی بر روابط زن و مرد یا بر یک ازدواج حاکم شد، بهترین چیزی که شانس بهبودی و پیشرفت زندگی زناشویی را برای آن ها فراهم میکند، بکارگیری روانشناسی کنترل درونی، ارضای نیازها بر اساس نظریه انتخاب و پذیرش مسئولیت در ازدواج است (گلاسر و گلاسر، 2007). نلسون (2001 به نقل از بخارایی، 1385) بیان می کند که واقعیت درمانی در تلاش است که به افراد کمک کند به جای روان شناسی کنترل بیرونی، نظریه انتخاب یا روان شناسی کنترل درونی را برگزینند. در نظریه انتخاب، اعتقاد بر این است که تنها خود فرد میتواند کاری برای خودش انجام دهد و هیچ کس بدون اجازه او نمیتواند، چنین کاری کند (جونز و پریش ، 2005، به نقل از گلاسر، 2012، ترجمه صاحبی، 1392). انسان ها میتوانند با انتخاب کردن راههای مؤثر و مناسب برای نیل به تفریح، قدرت، آزادی، عشق و تعلق، موقعیت بهتری خلق کنند (دوناتو ، 2004). در واقع در این شیوه درمان مواجه شدن با واقعیت، قبول مسئولیت، شناخت نیازهای اساسی، قضاوت اخلاقی درباره درست بودن و یا نادرست بودن رفتار، تمرکز بر اینجا و اکنون، کنترل درونی و در نتیجه نیل به هویت توفیق مورد تاکید است. با توجه به موارد ذکر شده در این پژوهش سعی شده به زوجین آموزش داده شد که رفتار هر کسی از درون او به وسیله خود او انتخاب میشود و تنها کسی که بر رفتار او کنترل دارد خودش است. نظریه انتخاب گلاسر (2007) به زوجین میآموزد برای داشتن یک ازدواج موفق و زندگی زناشویی شاد باید دقت کنند، ببینند چه میتوانند انجام دهند تا ارتباطشان را بهبود بخشند و ازدواجشان را غنی سازند. به نظر گلاسر، انسان تمام اعمال و افکار خود را به شکل غیرمستقیم و تقریبا تمام احساسات خود را انتخاب میکند و در واقع بر زندگی خود کنترل دارد. در واقع واقعیت درمانی یک نظام کنترل درونی است و چرایی و چگونگی انتخاب گزینههایی که جهت زندگی ما را تعیین میکنند را تشریح میکند (ووبلدینگ ، 2006). مطابق با دیدگاه گلاسر، زوجین بر اساس روانشناسی کنترل بیرونی تصور میکنند که علت تمام مشکلات زندگی زناشویی آنها ریشه در امور خارج از وجود آنها دارد. بنابراین آنها فکر میکنند که برای از بین بردن مشکلات راهی جز کنترل دیگران ندارند. بنابراین در پژوهش حاضر، زوجین آموختند که تمرکز را از روی رفتار همسر خود بردارند و بر رفتار خود تمرکز کنند، نقاط ضعف مهارتهای ارتباطی خود، موانع آن را یافته و در صدد ارتقای رابطه خود باشند. از سوی دیگر، یکی از ویژگیهای اصلی زوجین متعهد، مسئولیتپذیری است و به میزان پایبندی افراد در مقابل پیمان بسته شده اشاره دارد که این ویژگی از مفاهیم اساسی نظریه واقعیت درمانی به شمار می رود (گلاسر، 2000). تاکیدی که گلاسر بر پذیرش مسئولیت رفتار هر فرد دارد به زوجین کمک میکند تا به جای پرداختن به رفتار همسر، رفتار خود را مورد بررسی قرار داده و به بررسی نقش خود در مشکلات زناشویی بپردازند. واقعیت درمانی با افزایش مسئولیت، قضاوت مناسب درباره تواناییهای خود و پذیرش واقعیت و تاکید بر زندگی کنونیشان منجر به افزایش تعهد میشود. همچنین، به مقابله با احساس ناکارآمدی کمک میکند و افراد را قادر میسازد تا برای زندگی آیندهشان برنامهریزی کنند، اهدافی منطقی و نظام اعتقادی مناسبی برای خود برگزینند، و در برابر چالشها و فشارهای زندگی کنترل و تسلط خود را از دست ندهند. در گروه آزمایشی در این پژوهش، گروه درباره خود و مشکلاتشان به تبادل نظر میپرداختند، تصمیمگیریهای شایستهای انجام میدادند و تواناییهای خود را درک کرده و ارتباطات موثرتری داشتند و توانستند که نیازهای خود را ارضا کنند. لذا با بررسی اهداف مورد تاکید واقعیت درمانی(مواجه با واقعیت، قبول مسئولیت، شناخت نیازهای اساسی، تمرکز بر اینجا و اکنون ، کنترل درونی، نیل به هویت و تعهد) میتوان اثربخشی واقعیت درمانی را بر تعهد زناشویی درک کرد. در ارتباط با فرضیه دوم نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم مبنی بر اینکه"واقعیت درمانی بر افزایش عزت نفس زوجین موثر است"، نشان داد که با یافته های انجام شده توسط فرقانی و همکاران(1391)، مرادی شهر بابک و همکاران(1389)، موسوی اصل(1388)، کیم(2005)، ریدر (2011)، کیم (2008) همخوانی دارد. در تبیین یافته های ذکر شده می توان به مفاهیم مورد تاکید واقعیت درمانی استناد کرد. واقعیت درمانی بر ارضای نیازهای بنیادین انسان از جمله عشق وتعلق خاطر تاکید می کند.ارضای این نیاز نه تنها انسان را به سوی مراقبت و مهرورزی نسبت به کسانی که حتی نمی شناسد سوق می دهد، بلکه به جستجوی رابطۀ رضایت بخش با افراد خاص مانند همسر، اعضای خانواده و دوستان در تمام طول زندگی ترغیب می کند(گلاسر، 2012، ترجمه صاحبی، 1392). همچنین مراجعان با توجه به اینکه یاد می گیرند که بر زندگی خود مسلط هستند، با برنامه ریزی مجدد زندگی خود را کنترل کرده و دچار آشفتگی نمی شوند.آموزش واقعیت درمانی با تاکید خاص بر این نیاز و کمک به وی جهت برنامه ریزی برای ارضای این نیازها، به فرد کمک می کند که خود و دیگران را دوست داشته باشد و جهت تغییر و نیل به هویت موفق گام بردارد و از روابط ایمنی نیز برخوردار باشد و نهایتا احساس مثبتی نسبت به خود داشته عزت نفس بالاتری داشته باشد. در واقع، واقعیت درمانی می تواند بر احساس خودکارآمدی فرد موثر بوده و فرد به موفقیت خود در موقعیت های مختلف ایمان داشته باشد و با به کارگیری روش ها و برنامه هایی جهت تغییر رفتار و دستیابی به موفقیت هایی جزیی فرد را به سوی خود باوری و اعتماد به توانایی و استعداد درونی سوق داده و در نهایت برای تغییرات بزرگتر مهیا می کند. بنابراین از جمله مواردی که منجر به افزایش نمره عزت نفس در پژوهش حاضر شد این بود که براساس رویکرد واقعیت درمانی به مراجعان آموزش داده شد تا نیازهای اساسیشان را شناخته و به طور صحیحی برآورده کنند؛ زیرا ارضای نیازهای اساسی به شیوه صحیح، سبب افزایش میزان عزت نفس میشود. از سوی دیگر تاکید آموزش واقعیت درمانی بر کنترل درونی به فرد می فهماند که می تواند بر زندگی خود کنترل داشته باشد و به او کمک می کند تا از کنترل شدن توسط نیروهای بیرونی جهان فرار کند و به او آموزش می دهد که تمام کنترل ها باید از درون خودش اعمال شود. اینکه افراد بتوانند موفقیت ها را به خودشان نسبت دهند و معتقد شوند که تفکر، رفتار و احساسی که تجربه می کنند تحت کنترل خودشان است. در نتیجه همانگونه که برونز و آنستی (2010) بیان می کنند این نگرش منجر به افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی و نهایتا افزایش عزت نفس و مقابله موفق با تجربیات منفی می شود. رویکرد واقعیت درمانی اصل را بر این قرار می دهد که ما خود رفتارهایمان را انتخاب می کنیم و مسئول زندگی خود و آنچه عمل، احساس و فکر می کنیم، هستیم. در این رویکرد به افراد کمک می شود تا رفتار خویش را کنترل و انتخاب های بهتری را در زندگی شان جایگزین نمایند(گلاسر، 2007). بر اساس یافته های پژوهشی عزت نفس با مولفه هایی از قبیل مسئولیت پذیری و کنترل درونی همبستگی بالایی دارد. چنانچه افراد تصور مثبت و واقع بینانه ای نسبت به خودشان داشته باشند، احساس ارزشمندی را تجربه می کنند. دنیای کیفی افراد یعنی تصوری که افراد از خود دارند نیز که از دیگر مفاهیم واقعیت درمانی است، می تواند بر عزت نفس افراد موثر باشد. اگر افراد تصور مثبتی از خودشان داشته باشند و تصویرشان در دنیای کیفی از خودشان مثبت باشد عزت نفس آنها بالاتر است. بنابراین یکی از دلایلی که باعث شده نمرات گروه آزمون پس از جلسات مداخله افزایش یابد این است که در طی این جلسات بر اساس نظریه ی واقعیت درمانی سعی شد تا دنیای کیفی منفی مراجعان از خودشان به دنیایی مثبت تغییر یابد. همچنین به مراجعان آموزش داده شد تا به طور صحیحی نیازهای اساسی خود را برآورده سازند، زیرا ارضای نیازهای اساسی به شیوه ی صحیح سبب افزایش میزان عزت نفس می شود. در مجموع می توان گفت که واقعیت درمانی با افزایش پذیرش مسئولیت، شناسایی منابع کنترل بیرونی و درونی، نیازها، هویت موفق، ارتباط موثر و ایجاد تعهد در افراد و درک آزادی باعث شود که شایستگی، همدلی، حل مساله، هدفمندی، خودکارآمدی افراد افزایش داده و آن ها بتوانند به شکل مطلوبی با سختی ها و چالش های زندگی مقابله نماید.چرا که فرد در این حالت خود را بر زندگیش موثر دانسته و شرایط را نتیجه اعمال خود می داند لذا معتقد است که قادر به تغییر شرایط و نیل به بهترین وضعیت است. پس می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی بر افزایش عزت نفس افراد تاثیر گذار است. از جمله محدودیت های این پژوهش می توان به عدم برگزاری جلسات پیگیری برای تعیین اثرات درمان در درازمدت، افت آزمودنی ها و نیز مساله تعمیم نتایج اشاره کرد. لذا انجام آزمونهای پیگیری و تحقیقات طولی در این زمینه باعث تبیین بهتر مسأله تحقیق شده و با توجه به اهمیت متغیرهای تعهد و عزت نفس در ارتقای روابط زوجین پیشنهاد می گردد که در نمونه های مختلف و فرهنگهای گوناگون، این پژوهش کار شود و در خصوص کاربرد تحقیق حاضر نتایج این پژوهش می تواند یاریگر زوج و خانواده درمانگران و متخصصان امر در حیطه کار با زوج و خانواده باشد و هم چنین در قالب و برنامه سیستماتیک در فرآیند امر پیشگیری مقدم بر درمان در مراکز مشاوره و نهادهای دولتی و انجمن های مردمی این برنامه( اموزه های نظریه گلاسر) میتواند به افزایش مهارتهای بین فردی و تغییر نگرشهای لازمه برای زندگی زناشویی آرام و پایدار استفاده گردد. با ایجاد کارگاه های آموزشی در زمینه چگونگی و راهبردهای مشاوره با زوجین دارای تعهد و عزت نفس پایین تلاش گردد.همچنین با انجام پژوهش های بیشتر در زمینه آموزش های قبل از ازدواج، تاکید بر آموزش سبک های فرزندپروری و اهمیت دوران قبل از 6 سال از خیانت زناشویی پیشگیری و تعهد زوجین را افزایش داد. در پایان از تمام آزمودنیهای محترمی که در انجام این پژوهش ما را یاری کردند صمیمانه سپاس و قدردانی می نماییم. منابع فارسی اسدی، عدالت، فتح آبادی، جلیل، محمد شریفی، فواد. (1392). بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان متأهل. فصلنامه مشاوره و روان درمانی خانواده دانشگاه کردستان،4(11)، 692-661. اسمخانی اکبری نژاد، هادی،اعتمادی،اکبر، نصیرنژاد،فریبا. (1393). اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر اضطراب زنان. مجله مطالعات روان شناختی، 10(2)،88-73. امانی، احمد، بهزاد، داوود. (1390). اثر بخشی طرحواره درمانی در ارتقاء تعهد زناشویی و عزت نفس زوجها. پژوهشهای مشاوره، 11(41)، 133-117. امیری، مرضیه،آقامحمدیان شعرباف، حمیدرضا،کیمیایی، سیدعلی. (1391). اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی گروهی بر منبع کنترل و راهبردهای مقابله ای. مجله اندیشه و رفتار-روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، 6(24)، 68-59. بخارایی، مخصوص. (1385). تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی زنان خانه دار منطقه 5 تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه الزهرا تهران. پری زاده، هدا. (1391). بررسی و مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی و واقعیت درمانی گروهی بر حل مشکل تصویر تن زنان ماستکتومی شده. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه مشهد. خادمی، جواد، صمصام شریعت، محمدرضا. (1393). مقایسه عزت نفس و سلامت روان در نابینایان شاغل و غیر شاغل شهر اصفهان. چشم انداز امین در روانشناسی کاربردی، 1(1)(پیاپی 2)، 37-29. دریایی، مهدی. (1386). بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم نظریه انتخاب و فنون واقعیت درمانی بر افزایش صمیمیت زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مشاوره، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی. زارعی، سلمان، حسینقلی، فاطمه. (1392). پیش بینی تعهد زناشویی بر پایه عواطف خودآگاه (شرم و گناه) و تمایزیافتگی خود در دانشجویان متأهل. فصلنامه مشاوره و روان درمانی خانواده دانشگاه کردستان، 4(1)، 133-113. سپاهی، ویدا، نیرومند، الهام، کشاورزی، فرحناز، خشای، احمد(1393). بررسی عزت نفس و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان پزشکی مقاطع پیش بالینی و بالینی. فصلنامه آموزش پزشکی، مرکز مطالعات و توسعه آموزش علوم پرشکی بابل، 3(1)، 38-32. شاکرمی، محمد زهراکار، کیانوش، محسن زاده، کیانوش.(1393). بررسی نقش واسطهای سبکهای حل تعارض در رابطهی بین تحریفهای شناختی بین فردی و رضایت جنسی با تعهد زناشویی.فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی، 8(2)،60-51. صاحبدل، حسین، خوش کنش، ابولقاسم، پور ابراهیم، تقی. (1390). بررسی تاثیر واقعیت درمانی گروهی بر سلامت روانی سالمندان مقیم آسایشگاه شهید هاشمی نژاد کهریزک. نشریه علمی پژوهشی سالمند،7(24)، 16-24. عباسی مولید، حسین. (1388). بررسی تأثیر آموزش گروهی واقعیت درمانی بر تعهد زناشویی زوجین شهرستان خمینی شهر. پایان نامه ی کارشناسی ارشد مشاوره ی خانواده، دانشگاه اصفهان، دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی. عباسی مولید، حسین.(1391). رابطة تعهد زناشویی با ارزشهای فرهنگی زوجین: مطالعة موردی استان خراسان جنوبی. فصلنامه علمی تخصصی دانش انتظامی خراسان جنوبی، پیش شماره بهار. عباسی مولید، حسین، فاتحی زاده، مریم و قمرانی، امیر. (1392). تاثیر زوج درمانی گلاسر بر افزایش تعهد اخلاقی زوجین. مجله بصیرت و تربیت اسلامی، 10(25)، 80-59. عرب پور، الهام، هاشمیان، کیانوش. (1391). اثربخشی واقعیت درمانی بر بهبود روابط صمیمانه زوجین. فصلنامه روانشناسی تربیتی، 3(1)، 13-1. عرفانی اکبری، معصومه. (1387). بررسی مشکلات مربوط به صمیمیت زوجین و تأثیر ارتباط درمانی زوجین بر آن. پایان نامه ی کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی، تهران، دانشگاه الزهراء. فرح بخش، کیومرث و قنبری هاشم آبادی، بهرام. (1385). بررسی میزان اثربخشی زوج درمانی گلاسر بر کاهش استرس و افزایش رابطه صمیمانه پس از ضربه ناشی از ادراک خیانت. مطالعات تربیتی و روانشناسی، 7(2)، 190-173. فرقانی طرقی، ام البنین، جوانبخت مریم، قاضی، محمدحسین، صاحبی، علی، وحیدی، شعیب، دروگر، خدیجه. (1391). مقایسه اثربخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر عزت نفس دانش آموزان دبیرستانی. اصول بهداشت روانی; 14(2) (پیاپی 54):180-172. قربانعلی پور، مسعود، نسیمی، منیره، علیرضالو، زهرا، نجفی، محمود. (1393). اثربخشی واقعیت درمانی بر شادکامی و امیدواری در زنان مطلقه. فصلنامه مشاوره و روان درمانی خانواده دانشگاه کردستان4(2)، 317-297. کاظمینی، تکتم، رجبی، محسن. (1390). اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر بهبود عزت نفس و خوداثرمندی دانشجویان. مجله دست آوردهای روانشناسی (علوم تربیتی و روانشناسی) دانشگاه شهید چمران اهواز، 3(10)، 206-191. گلاسر، ویلیام. (2012). چارت تئوری انتخاب، ترجمه صاحبی ،علی. (1392). تهران ، چاپ اول، انتشارات سایه سخن. مرادی شهر بابک، فاطمه، قنبری هاشم آبادی، بهرام علی و آقا محمدیان شعرباف، حمیدرضا. (1389). اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر افزایش میزان عزت نفس دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد. مطالعات تربیتی و روانشناسی، 11(2)، 238-227. موسوی اصل، سید جاسم، (1388). اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر مسئولیتپذیری و عزت نفس دانشجویان دختر مرکز تربیت معلم خدیجه زهرا (س) اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، واحد علوم و تحقیقات خوزستان. نجاریان پوریان، سمانه، بهرامی، فاطمه، اعتمادی، عذرا. (1387). تأثیر آموزش تعهد پیش از ازدواج بر بهبود ویژگی های تعهد در دختران دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا. فصلنامه خانواده پژوهی، 4(13)، 86-77. منابع لاتین Bhargava،R. (2013). The Use of Reality Therapy With a Depressed Deaf Adult.Clinical Case Studies،12(5): 388-396. Burns،R.،A.،& Anstey،J.،K.(2010). The Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC): Testing the invariance of a unidimensional resilience measure that is independent of positive and negative affect. Pers Indiv Differ.48:527-31. Donato،T. (2004). Maitenance for the CT/RT students in the classroom. International journal of reality therapy،vol 24،number 1. Ebrahimi،S. (2012). Effectiveness of reality therapy on self-efficiency of 16-18 years old girls who have drug addicted father who had gone to the clinic for addiction treatment (Doctoral dissertation،M. Sc. Thesis،Tabatabai University). Esmaili Far،N. S.،Sheikhi،H.،& Pour،Z. J. (2013). Effectiveness of group reality therapy in increasing the students' happiness. International Journal of Psychology and Behavioral Research،2(2)،65-70. Glasser،W. (2000). Counseling with Choice Theory: A New Reality Therapy. Mew York،Harper Collins Publisher. Glasser،W.،& Glasserm C. (2007). Eight Lesson for Happier Marriage. New York: Harper Collins. Hakak، N. M. (2013). Effectiveness of Group Reality Therapy in Increasing theStudents' Happiness. Life Science Journal،10(1). Kianipour، O & Hoseini، B (2012). An Examination of the Effectiveness of Choice Theory on Teachers Teaching Effectiveness and Students Subsequent Academic Achievement. International Journal of choice theory and Reality Therapy ،XXXI (2)،55-63. Kim ،J. (2005). Effectiveness of reality therapy program for schizophrenic patients. Taehan Kanho Hakhoe chi،35(8)،1485-1492. Kim،J.U. (2008). The effect of a R/T Group counseling program on the internet addiction and self-esteem of internet addiction university students. International Journal of Reality Therapy،XXVII(2)،4-12. Lambert،N. M.،& Dollahite،D. C. (2008). The Threefold Cord Marital Commitment in Religious Couples. Journal of Family Issues،29(5)،592-614. Lee،T. Y.،Sun،GH. & Chao،SC. (2001). The effect of an infertility diagnosis on the distress،marital and sexual satisfaction. Hun reprods: 16(8)،1762-7. Tosang، M., A., Maleki H., Ahmadi mehr, Z., Hariri, M., shoshtari, M. (2013). Elationship between self esteem with emotional intelligence and marital satisfaction among women.Word of Science Journal ISSN:2307-3071. Page 123-130 Mosko، J. (2009). Commitment and attachment dimensions. In partial fulfillment of the requirements for the degree of Doctor of Philosophy: Purde University. Mousavi Asl، J. (2010). Effectiveness of Reality Therapy on self responsibility and student teacher training center of Hazrat Khadija-zahra university. MA Counseling Thesis،Science and Research Branch of Khuzestan. (Persian). Nelson،J. A.،Kirk،A. M.،Ane،P.،& Serres،S. A. (2011). Religious and Spiritual Values and Moral Commitment in Marriage: Untapped Resources in Couples Counseling?. Counseling and Values،55(2)،228-246. Nematzadeh،A.،& Sary،H. S. (2014). Effectiveness of Group Reality Therapy in Increasing the Teachers’ Happiness. Procedia-Social and Behavioral Sciences،116،907-912. Reader،S.d. (2011). Choice theory: an investigation of the treatment effects of a choice therapy protocols students identified as having a behavioral،emotional disability on measures of anxiety،depression،and locus of control and self-steem PHD unpublished Dissertation. North Carolina University. Reasoner R.2013 the true meaning of self esteem.National Association for self steem. Available frome: http://www.self esteem-nase.org/what.php Sadat Bari N.، Bahraini،A.،Azargoon، H.،Abedi، H.،Aghaee F. (2013). the effectiveness of reality therapy on resilience of divorced women in neyshabur city of iran. International Research of Applied and Basic Sciences 160-164 Sepahi V. (2012). Determination correlation between cirtical thinking disposition and self-steem in medical students. Tehran: shahid Beheshti of Medical Sciences [ In Persian]. Tadayon،M.،Arya،A. M.،& Lotfi،H. (2013). The Efficiency of Reality Therapy Instruction upon the Rate of Life's Qualification and Marital Conflicts of Addicted Spouses. Tang، C., & Curran, M. A. (2013). "Marital commitment and perceptions of fairness in household chores." Journal of Family Issues 34،no. 12: 1598-1622 Vafayee Jahan،G. (2012). Compare the effectiveness of group training and upgrading programs to enrich lives and improve the therapeutic index therapeutic Abuse addiction material suppliers. MA Psychology thesis،Ferdowsi University of Mashhad (persian). Wubbolding،R.,E. (2006). The Evolution of Psychotherapy: A Conference of Inner Control،International Journal of Reality Therapy،Vol. XXIV،Number 2.