دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66546120170701Effectiveness of sexual skills education on sexual attitude and knowledge in married womenتأثیر آموزش مهارتهای جنسی بر دانش و نگرش جنسی زنان متأهل11542720FAاسماعیل صدری دمیرچیاستادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل. ایران.0000-0003-0568-052Xپرویز پرزوردانشجوی دکترای تخصصی روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.فریبا اسماعیلی قاضیولوئیکارشناس ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.Journal Article20151008The aim of this study was to investigate the effectiveness of sexual skills education on sexual attitude and knowledge in married women. The study adopted a semi-experimental design with pretest-posttest with control group. Statistical population included all married women referred to counseling centers and mental health in Uremia City in 2016. Thirty-six participants were randomly selected and divided into experimental (n=18) and control (n=18) groups. The Sexual Attitude and Knowledge scale used to collect the required data. After implementing the pretest, the experimental group received sexual skills education program for 1 hour in 8 sessions, once a week. After the training, the posttest repeated for two groups, and data analyzed by using the covariance analysis. Results show that the mean difference between the two groups in Sexual Attitude and Sexual Knowledge on the post-test and follow-up test (P<0.01). Based on the results of the study, it concluded that sexual skills education could significantly enhance the sexual knowledge and attitude in married women. With the rapid increase in the number of married women, sexual skills education is highly recommended.پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای جنسی بر روی دانش و نگرش جنسی زنان متأهل شهر ارومیه به انجام رسید. پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را زنان متأهل مراجعهکننده به مراکز مشاوره و سلامت روانی شهر ارومیه در سال 1395 تشکیل میدادند، از میان آنها 36 نفر که دارای شرایط ورود به نمونه بودند و نمرات پایینی در مقیاس رضایت زناشویی کسب کرده بودند، بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (18 نفر) و گواه (18 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش مهارتهای جنسی دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند، برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (ENRICH) و دانش و نگرش جنسی (SKAS) بشارت استفاده شد و برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس بهکاربرده شد. برآمدهای پژوهش نشان داد آموزش مهارتهای جنسی بر افزایش دانش و نگرش جنسی مؤثر بوده است و میانگین نمرات دانش و نگرش جنسی پسآزمون گروه آزمایش در سنجش با گروه گواه تفاوت معنیداری داشت (01/0> p)؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت آموزش مهارتهای جنسی مایه افزایش دانش و نگرش جنسی در زنان شده است؛ بنابراین آموزش مهارتهای جنسی میتواند در بهبود روابط جنسی متعادل و پیشگیری از آسیبهای وابسته به این گستره در خانوادهها نقش بسزایی داشته باشد.https://fcp.uok.ac.ir/article_42720_19144618feefcbfd36a583ed39cb6276.pdfدانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66546120170701Identification factors related to family supervision's styles on the internet behaviors of their offspringشناخت عوامل مرتبط با شیوه نظارت خانواده بر رفتار اینترنتی فرزندان163442721FAخلیل غلامیاستادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.محمد صالح نصرتیکارشناس ارشد روانشناسی عمومیJournal Article20151008The main objective of this research was to identify parental styles on internet use by their children and its relationships with relevant variables in order to provide counseling services to help family’s metal health. Using cluster and convenient sampling, we collected data from 370 parents in different cities of Kurdistan. The main tool for collecting data was a researcher-made questionnaire, which was relied on previous research, used standardized scales. The results showed that the parents mainly used parental styles such as Authoritarian and Permissive styles with more emphasis on warmth and communication. Thus, they tried to guide and help their children how to use internet. Controlling for some variables, we found that parents with higher education, governmental jobs, and those who had preventing attitude toward internet, mainly had parental warmth in their styles. Among different variables, only parents’ computer skills could predict the parental styles. Parents in Kurdistan found to have warmth parental style and this was related to different variables.هدف بنیادی این پژوهش شناسایی شیوه نظارت پدرومادر بر استفاده فرزندان از اینترنت و همبستگی آن با متغیرهای مرتبط، بهمنظور کمک به بهداشت روانی خانواده از راه ارائه خدمات مشاوره و راهنمایی به پدرومادر درزمینۀ نظارت بر استفاده فرزندان از اینترنت بود. با به کار بردن نمونهگیری خوشهای و در دستــرس 370 نفر از پدرومادر در شهرستانهای گوناگون استان موردمطالعه قرار گرفت. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته که بر پایه پژوهشهای پیشین و آمیختهای از مقیاسهای استاندارد بود، استفاده شد. برآمدهای تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که پدرومادر بیشتر دارای شیوههای نظارتی استوار بر مداخله راهبردی مانند شیوه نظارتی اقتدارگرایانه و تسهیل گر بودند. بر این اساس آنها کوشش نمودهاند که بیشتر به راهبرد فرزندان خود در بهکارگیری اینترنت بپردازند. مهار برخی از متغیرهای مرتبط نشان داد که پدرومادر با تحصیلات بالاتر، با مشاغل دولتی و پدرومادر با نگرش محتاطانه به اینترنت بیشتر گرایش به بُعد راهبردی نظارت بر اینترنت دارند. از میان متغیرهای ناهمسان، تنها اندازه مهارت پدرومادر در به کار بردن رایانه پیشبینی کننده معنیداری برای ابعاد مهار گری و راهبردی شیوه نظارتی آنها بود. پدر و مادرها در استان کردستان شیوه نظارت استوار بر مداخله راهبردی داشتهاند و این وضعیت با متغیرهای گوناگون جمعیت شناختی ارتباط دارد.https://fcp.uok.ac.ir/article_42721_86d50a3c28a4052b2408a53e10cf7cf3.pdfدانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66546120170701Modeling of Effecting Factors in Demand – Withdraw Marital Communicational Cycleمدل عوامل مؤثر بر چرخۀ ارتباط زوجی درخواست- کنارهگیری355642722FAسمیه شاهمرادیدکترای مشاوره خانواده، دانشگاه اصفهان، مدرس دانشگاه تهران.عذرا اعتمادیدانشیار گروه مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه اصفهان، ایرانفاطمه بهرامیاستادگروه مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه اصفهان. اصفهان، ایران.مریم السادات فاتحی زادهدانشیار گروه مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه اصفهان. اصفهان، ایران.سید احمد احمدیاستادگروه مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه اصفهان. اصفهان، ایران.Journal Article20151008One of the most important specifications of marital relationships is cycles and communicational patterns, which emerge among them and may be fixing by repetition. The purpose of this study is to study the “demand– withdraw pattern” which is one of the most prevalent dysfunctional marital communicational patterns and to identify the factors which effect it. The method of present investigation is qualitative study (analysis the texts and interview) the results showed that the factors which effect on the demand– withdraw cycle include internal factors, relational factors, and situational factors. With regard to the results, it revealed that the factors which effects on the demand– withdraw cycle are wide and varied and they have multiple dimensions. یکی از برجستهترین ویژگیهای روابط زناشویی، چرخهها یا الگوهای ارتباطی است که میان همسران شکلگرفته و بیشتر در پرتو چندبارگی استوار میشوند. پژوهش حاضر به بررسی الگوی ارتباطی «درخواست– کنارهگیری» که یکی از فراگیرترین الگوهای ارتباطی ناکارآمد زناشویی است پرداخته و عوامل مؤثر بر آن را شناسایی میکند. این پژوهش به شیوه کیفی و با بهکارگیری از رویکرد زمینهای انجامشده است. 14 کارآزموده خانواده و ازدواج با روش نمونهگیری هدفمند بررسی شدند و دادهها با به کار بردن مصاحبههای نیمه ساختاریافته و تعاملی تا رسیدن به اشباع دادهها گردآوریشده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها نرمافزار 10 MAXQDA بهکاربرده شد. برآمدها نشان داد که سه دسته عوامل (درونی، ارتباطی و موقعیتی) در آشکار شدن چرخۀ درخواست– کنارهگیری تأثیر دارند. با توجه به برآمدهای بهدستآمده، این پدیده آشکار شد که عوامل مؤثر بر چرخه درخواست – کنارهگیری بسیار گوناگون و گسترده است و از ابعاد چندگانهای برخوردار است.https://fcp.uok.ac.ir/article_42722_737b3b3b5130162d767d49a1a802896f.pdfدانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66546120170701The effect of family resilience training on mental health of mothers whose children mind retardedتأثیر آموزش تابآوری خانواده بر سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی577842723FAنسرین رضایی فردانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.مسعود صادقیاستادیار گروه روانشناسی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران. (نویسنده مسئول)محمد علی سپهوندیاستادیار گروه روانشناسی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.Journal Article20151008The aim of the present study was to investigate the effect of family resiliency training on mental health of mothers whose children was suffered from mental disability in Susa city. This experimental study was pretest-posttest with a control group. Statistical society of this study was mothers who referred to rehabilitation center in the city of Susa in 2015-2016. The sample consisted of 30 mothers who were selected among volunteers and randomly assigned to experimental and control groups. Mothers in experimental group participated in 9 resiliency training center. At the end, both groups were assessed by posttest. Measurement instrument was Goldberg mental health questionnaire. The results showed that compared with the control group, family resiliency education, mental health and its three dimensions: anxiety, physical dysfunction reduced depression but it had no significant impact in reducing social dysfunction. The results of covariance analysis showed that family resilience training has an impact on the mental health of mothers (p < o/o5) and can improve their mental health.هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش تابآوری خانواده بر سلامت روانی مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی شهر شوش بود. این پژوهش شبه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش مادران مراجعهکننده به مراکز توانبخـــشی شهر شوش در سال 95-94 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از این مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی بود که از میان افراد داوطلب و در دسترس گزینش و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. مادران در گروه آزمایش برای زمانی برابر 9 جلسه تحت آموزش تابآوری خانواده قرار گرفتند. در پایان از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ بود. برآمدها نشان داد که در هم سنجی با گروه گواه، آموزش تابآوری خانواده، سلامت روانی و سه بعد از آن (اضطراب، اختلال در کارکرد بدنی و افسردگی) را کاهش داد ولی تأثیر قابلتوجهی در کاهش اختلال در کارکرد اجتماعی نداشت. برآمدهای تحلیل کوواریانس چند متغــــیره نشان داد که آموزش تابآوری خانواده بر افزایش سلامت روانی این مادران تأثیر دارد (05/0p < ) و میتواند سلامت روانی آنها را بهبود بخشد.https://fcp.uok.ac.ir/article_42723_0114c73bf5264390c8c3bd5ba130ebc9.pdfدانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66546120170701The effectiveness of premarital education Program Based on Premarital Interpersonal Choices and Knowledge in Bachelor studentsاثربخشی آموزش پیش از ازدواج به شیوۀ برنامه آگاهی و انتخاب میان فردی بر باورهای ارتباطی دانشجویان مجرد799742724FAغلامرضا رجبیاستاد دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.0000-0002-8423-4589قدرت اله عباسیدکتری مشاوره. گروه روانشناسی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران.منصور سودانیدانشیار مشاوره، گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهوازخالد اصلانیاستادیار مشاوره، گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز0000-0002-3766-1983Journal Article20151008The aim of this study was to investigation the effectiveness of premarital education Program Based on Premarital Interpersonal Choices and Knowledge (PICK) program on reducing the Relationship Beliefs in students of universities of Ahwaz city. This research was an expanded quasi-experimental design with pretest-posttest and Follow up with the control group. From this population 38 volunteer students were selected on the basis of 1 standard deviation above the mean of relationship beliefs inventory, and the criteria for inclusion and exclusion and were assigned randomly to a treatment group (n = 19) and a control group (n = 19). The participants completed the relationship beliefs inventory (RBI) in three stages (pre-test, post-test, and follow-up after 45 days). The experimental group was given a PICK program of 9 sessions, twice a week for 90 minutes. The results of analysis of covariance showed that PICK training has led to a reduction in dysfunctional relationship beliefs of students (Disagreement is destructive, partners cannot change, mind reading is expected, sexual perfectionism and the sexes are different) in the experimental group than the control group at posttest and follow-up. Based on the findings, we can conclude that premarital education, premarital interpersonal choices and knowledge (PICK) programs is a suitable method for reducing the dysfunctional relationship beliefs singles in before marriage.هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج به شیوه برنامه آگاهی و انتخاب میان فردی (PICK) بر باورهای ارتباطی دانشجویان مجرد دانشگاههای شهر اهواز بود. این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی گسترشیافته با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. 38 دانشجوی مجرد داوطلب دانشگاههای شهر اهواز بر پایه یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در پرسشنامه باورهای ارتباطی و بر پایه معیارهای ورود و خروج به پژوهش گزینش شدند و بهصورت 19 نفر به گروه آزمایش و 19 نفر به گروه گواه گمارده شدند. شرکتکنندهها، پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBI) را در سه نوبت (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری پس از 45 روز) تکمیل کردند. به گروه آزمایش 9 جلسه آموزش برنامه آگاهی و انتخاب میان فردی برای زمانی برابر 90 دقیقه دو بار در هفته ارائه شد. برآمدهای تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش (PICK) مایۀ کاهش باورهای ارتباطی ناکارآمد (تخریبکنندگی مخالفت، تغییرناپذیری همسر، توقع و انتظار ذهنخوانی، کمالگرایی جنسی و ناهمسانیهای جنسیتی) دانشجویان مجرد گروه آزمایش در سنجش با گروه گواه در مرحله پسآزمون و پیگیری شده است. بر پایه یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که برنامه آگاهی و انتخاب میان فردی یک روش فراخور برای کاهش باورهای ارتباطی ناکارآمد دانشجویان مجرد پیش از ازدواج است.https://fcp.uok.ac.ir/article_42724_c33b77bf94e3cc4eaa4cc48111362e20.pdfدانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66546120170701The Effectiveness of group counseling based on Satir communication approach on quality of life, marital confliction and satisfaction in women in the exchanging marriage, flee marriage and normality marriageاثربخشی خانوادهدرمانی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر کیفیت زندگی، رضایت زناشویی و تعارض زناشویی زنان ازدواجکرده به شیوه عادی، زن به زن و فرار کردن9811942725FAناصر یوسفیدانشیار گروه مشاوره، دانشگاه کردستان، سنندج. ایران.احمد امانیدانشیار گروه مشاوره، دانشگاه کردستان.0000-0002-1442-7617محمد حسن پورکارشناس ارشد مشاوره.Journal Article20151008This research aims to determine the Effect of group counseling based on Satir communication approach on quality of life, marital confliction, and satisfaction in women in the exchanging marriage, flee marriage and normality marriage. This semi-experimental research contains a pretest, posttest with ever three groups. The statistical population were woman in the exchanging marriage, flee marriage and normality marriage. The sample contains 15 women in each group. The data gathered by sf36 and enrich scale and Marital Conflict Questionnaire Revised (MCQ-R) questionnaire. Women in the each group were under 10 sessions by group counseling based on Satir communication approach. The research questionnaires data were analyze by using the covariance analysis method provided by SPSS 19 software for statistical analysis. In this research, The effect of group counseling on Satir communication approach on quality of life was not statistically meaningful, but The effect of this therapy on marital satisfaction and marital confliction was statistically meaningful.هدف پژوهش آشکار ساختن اندازه کارآمدی خانوادهدرمانی ستیر در کاهش تعارض زناشویی و افزایش کیفیت و رضایت زناشویی زنان ازدواجکرده به شیوه عادی، زن به زن و فرار کردن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی دربرگیرنده یک پیشآزمون و پسآزمون با سه گروه است. جامعه آماری زنان ازدواجکرده به هر سه شیوه نامبرده بودند و نمونه دربرگیرنده 15 نفر از هر گروه بود. دادهها بهوسیله پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 سنجه زوجی اینریچ و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MSQ) گرداوری شد. زنان هر سه گروه طی 10 جلسه مورد درمان ستیر قرار گرفتند. دادههای پرسشنامههای پژوهش با بهکارگیری نرمافزار 19 spss و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که رویکرد ارتباطی ستیر در افزایش رضایت زناشویی و کاهش تعارض زناشویی کارآمد بوده است، ولی در بهبود کیفیت زندگی کارآمد نبوده است.https://fcp.uok.ac.ir/article_42725_3335c809c2a2d992d969cc4fbe701ec5.pdfدانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66546120170701Long term satisfied marriage model: A grounded theory studyارائه الگوی ازدواج پایدار رضایتمند: یک پژوهش گراند تئوری12014942726FAابوالفضل حاتمی ورزنهدانشجوی دکترای مشاوره، دانشگاه علامه طباطبائی تهران، تهران، ایران.معصومه اسمعیلیدانشیار گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایراناحمد برجعلیدانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبائی تهرانJournal Article20151008A Long-term satisfied marriage provides a lot of positive outcome for mental, physical health and growth for the family members. The aim of this study was to present a model of the effective factors in long-term satisfied marriage. This study was done with qualitative research and grounded theory method. Purposeful sampling used to collect the data. Sampling continued until we get to theoretical saturation. So totally 20 couples with long-term satisfied marriages (20 years and upper) interviewed in semi structured and in-depth method and analyzed using the constant comparative method. Findings indicated that a journey to growing marriage we the core category of the study. Proper marriage selection category was the causal condition of divorce. This category consisted of initial love, proper independence, proper preparation, sufficient dating before marriage. Intervening conditions were divided into three categories of Intra personal factors (functional attitudes and personality characteristics), inter personal factors (functional marital, parental and family of origin system) and Meta personal factors (financial issues). Couples (like forgiveness, problem solving, apologizing, humor style) and family of origins functional strategies (mediating the problem) in difficulties of life and conflicts were explained. Finally Consequences consisted of satisfaction with self, spouse, children and long-term marriage that was considered 20 years and above in this study. This can be conclude that reaching to a growing marriage is not an onset event, but it is a process that couples can get that by passing the vicissitudes of life. Like a journey, it has its own beauties and difficulties. Those marriages reach to the growing marriages that provided by right elements and strategies. ازدواج پایدار و رضایتبخش، برآمدهای مثبت بسیاری مانند سلامت روانی، سلامت بدنی و رشد را برای اعضای خانواده فراهم میآورد. این پژوهش با هدف ارائه الگویی از عوامل مؤثر در ازدواجهای پایدار رضایتمند انجام گرفت. پژوهش با شیوه کیفی و با به کارگیری روش نظریه زمینهای انجام شد. با به کار بردن روش نمونهگیری هدفمند آزمودنیها گزینش شدند و تا رسیدن به اشباع نظری درنهایت 20 نفر (10 زوج) دارای ازدواج پایدار رضایتمند (با طول مدت ازدواج 20 سال و بالاتر) مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برآمدها نشانگر این است که گذری بهسوی بالندگی ازدواج، مقوله مرکزی الگوی ازدواج پایداری رضایتمند است. برآمدها بیانکننده این است که مقوله شکلگیری درست ازدواج جزء شرایط علی برای ازدواج پایدار رضایتمند است که دربردارندۀ مفاهیمی همچون داشتن آمادگی کمابیش پیش ازدواج، نا وابستگی کمابیش پیش ازدواج، داشتن کشش و علاقه نخستین و آشنایی پیش ازدواج است. عوامل درون شخصی (نگرشهای کارآمد ویژگیهای شخصیتی پسندیده) و میان فردی (منظومه زناشویی پدرومادری و چند نسلی کارآمد) و فرا فردی (مالی و کاری) ازجمله عوامل میانجی کارآمد در ازدواج پایدار میباشند. همچنین برخی راهبردهایی که به دست همسران پایدار رضایتمند (مانند گذشت، حل مسئله، پوزش خواستن و شوخطبعی) و خانوادههای مبدأ آنها (اتخاذ رفتارهای تعدیلکنندۀ مشکل) در هنگام سختیها و شرایط نبود عوامل منتهی به ازدواج پایدار مورداستفاده قرار میگرفت نیز شناسایی شد. پیامد فرجامین عبارت بود از رضایتمندی (از خود، همسر، فرزندان) و پایداری ازدواج که در این پژوهش 20 سال در نظر گرفته شد. میتوان نتیجه گرفت که رسیدن به ازدواج بالنده پیش آمدی ناگهانی نیست چهبسا فرایندی است که با گذر از فراز و نشیبهای زندگی، همسران میتوانند به آن برسند و مانند هر سفری زیباییها و سختیهای ویژه خود را دارد و ازدواجهایی به بالندگی میرسند که مجهز به مؤلفهها و راهبردهای درخور این سفر باشند.https://fcp.uok.ac.ir/article_42726_df6086a2d9788b50f1bdfa0a0d128879.pdf