دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
همسنجی کارایی زوجدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوجدرمانی متمرکز بر هیجان بر سبکهای دلبستگی زوجین سازش نیافته
1
30
FA
علی اکبر
جولازاده اسمعیلی
دانشجوی دکتری گروه روانشناسی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران.
joulaali@yahoo.com
جواد
کریمی
0000-0002-6771-5540
استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
dr.karimi10@yahoo.com
کورش
گودرزی
0000-0002-3908-9175
استادیار گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجرد، ایران
k.goodarzy@gmail.com
محمد
عسگری
0000-0003-3522-6897
گروه سنجش و اندازه گیری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
drmasgari423@gmail.com
10.22034/fcp.2020.61414
دو رویکرد زوجدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوجدرمانی متمرکز بر هیجان ازجمله رویکردهای ارزشمند و شواهدمحوری هستند که توسط پژوهشهای فراوانی موردحمایت قرارگرفتهاند. هدف این پژوهش همسنجی کارایی زوجدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوجدرمانی متمرکز بر هیجان بر سبکهای دلبستگی زوجین سازش نیافته است. جامعۀ آماری پژوهش دربرگیرنده همه همسرهای مراجعهکننده به مرکز مشاوره خانواده سینا شهرستان دزفول در سال 1397 بود. نمونه پژوهش با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب شد. آزمودنیها دربرگیرنده 6 زوج (12 نفر) از افراد مراجعهکننده به این مرکز بودند که با توجه به نمره پرسشنامه سازگاری زناشویی در شمار همسرهای سازش نیافته قرار میگرفتند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوجدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و متمرکز بر هیجان در سه گام خط پایه و 12 نشست (90 دقیقهای) مداخله و پیگیری دوماهه اجرا شد. آزمودنیها به سنجه سازگاری زوجی اسپینر (1976) و سبـک دلبستگی بزرگسـال کولینز و رید (1990) پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبود تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد در گروه زوجدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد تراز بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای دلبستگی ایمن (38/20%، 69/19%) دلبستگی اجتنابی (30/27%، 49/28%) دلبستگی اضطرابی (98/25%، 47/26%) و در گروه زوجدرمانی متمرکز بر هیجان تراز بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای دلبستگی ایمن (93/33%، 32/36%) دلبستگی اجتنابی (37%، 36/40%) دلبستگی اضطرابی (97/35%، 67/33%) است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشان میدهد که زوجدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوجدرمانی متمرکز بر هیجان هر دو در کاهش سبکهای دلبستگی اجتنابی و دلبستگی اضطرابی زوجین کارایی دارند. ولی فقط زوجدرمانی متمرکز بر هیجان در افزایش دلبستگی ایمن زوجین مؤثر است.
سازگاری زناشویی,سبکهای دلبستگی,درمان پذیرش و تعهد,زوجدرمانی متمرکز بر هیجان
https://fcp.uok.ac.ir/article_61414.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61414_be3036083c43a015477ebc8adb5694d0.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر کیفیت زندگی و گرایش به طلاق زوجین تازه ازدواجکرده
31
52
FA
الهه
قنبریان
0000-0002-8244-6780
گروه مشاوره دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
e_ghanbarian@ut.ac.ir
حسین
کشاورز
0000000345192264
دکتری مشاوره، استاد گروه مشاوره، دانشکده روان شناسی و علوم تربیی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
keshavarz1979@ut.ac.ir
ناهید
اسکندری
گروه روان شناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
n_eskandari@ut.ac.ir
محسن
سعیدی
گروه مشاوره و راهنمایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات تهران)، تهران، ایران.
e.ghanbarian1373@gmail.com
10.22034/fcp.2020.61420
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی « شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن» بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش میل به طلاق در زوجین پرداخت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و با گروه کنترل بود. جامعه آماری از بین زوجین تازه ازدواجکرده مراجعهکننده به مرکز خدمات مشاوره حکمت بود که تعداد 40 زوج (40 نفر مرد و 40 نفر زن)، بهصورت در دسترس انتخاب و سپس بهطور تصادفی در دو گروه 20 زوجی (گروه آزمایش و گروه گواه) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی که در سال 1996 توسط گروهی از کارشناسان سازمان بهداشت جهانی ساخته شد و پرسشنامه استاندارد میل به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986)؛ به نقل از قادر پور (1393) استفاده شد. در اجرای مداخله درمانی، گروه آزمایش به مدت هشت جلسه (هر هفته یک جلسه) به شیوه گروهی، با رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن قرار گرفتند؛ درحالیکه گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. دادها با استفاده از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر در نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که شـــــــناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر افزایش کیفیت زندگی و مؤلــــفههای سلامت جـــــسم (05/0; P-Value<59/3F=)، سلامت روان (05/0; P-Value<13/6F=) و سلامت محیط (05/0; P-Value<10/6F=) در مرحله پسآزمون مؤثر بوده است، اما ماندگاری اثر نداشته است. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر کاهش میل به طلاق مؤثر بوده است (05/0; P-Value<67/6F=)، اما ماندگاری اثر نداشته است. از یافتههای پژوهش حاضر میتوان در راستای مداخلات بالینی و درمانی جهت افزایش کیفیت زندگی و کاهش میل به طلاق زوجها استفاده کرد.
شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن,کیفیت زندگی,میل به طلاق,زوجها
https://fcp.uok.ac.ir/article_61420.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61420_106637ce102cce12107a60a5013e6e9b.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
کارآمدی آموزش الگوی گشتاوری السون بر سبک های دلبستگی و تعارض های زناشویی زوجین در معرض طلاق هیجانی
53
72
FA
ساناز
خدادوست
0000000299013607
دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
khodadust.sanaz@gmail.com
حسین
ابراهیمی مقدم
0000-0002-0912-761x
دانشیار، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
hem_psy@yahoo.com
10.22034/fcp.2020.61433
طلاق هیجانی مهمترین عامل ازهمگسیختگی خانواده است که آثار و پیامدهای آن بیشتر از طلاق قانونی است. سبک دلبستگی و تعارض زناشویی از عوامل روانشناسی مؤثر در ایجاد فاصله عاطفی میان زوجین است. سبکهای دلبستگی چارچوبی را برای فهم دقیق و بهتر روابط زناشویی و شیوههای مقابله با تعارض فراهم میکند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مدل گشتاوری السون بر سبکهای دلبستگی و تعارضهای زناشویی در زوجین در معرض طلاق هیجانی بود. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. از بین مراجعهکنندگان متقاضی زوجدرمانی به کلینیک نیستان در فاصله سال 96- 95، تعداد 16 زوج با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند که پس از مصاحبه بهطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (دو گروه 8 زوجی) قرار گرفتند؛ در طول اجرای برنامه، یک زوج از گروه آزمایش خارج شد. قبل و پس از آموزش، پرسشنامههای طلاق هیجانی گاتمن (1995)،سیاهه سبکهای دلبستگی کولینزو رید (1990) و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (1387) اجرا و بعد از جمعآوری دادهها، با استفاده از روش تحلیل کوواریانس بررسی شدند. نتایج تفاوت معناداری را در نمرات تعارض (01/0Sig= و 778/7F=) و رفتارهای مخرب برخاسته از دلبستگی اجتنابی (002/0Sig= و 873/11F = ) و اضطرابی/ دوسوگرا (0001/0Sig= و 611/23F = ) بین دو گروه نشان دادند اما در متغیر دلبستگی ایمن (123/0Sig= و 549/2F=) تفاوت معناداری ایجاد نکرد (05/0 p <). بر اساس یافتهها، این روش به نظر میرسد در کاهش رفتارهای متعارض زناشویی و نیز رفتارهای برخاسته از سبکهای دلبستگی ناایمن اثربخش باشد.
مدل گشتاوری السون,تعارض زناشویی,سبک دلبستگی,طلاق هیجانی
https://fcp.uok.ac.ir/article_61433.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61433_10d1c0019e0bdf2a09b52a5724704f35.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر شفقت، بر راهبردهای تنظیم هیجان و رضایت زناشویی زنان پیمانشکن دارای خیانت سایبری
73
92
FA
محسن
بابایی گرمخانی
0000-0002-6128-1710
دکترای تخصصی رشته مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، البرز، ایران.
babay.mohsen@yahoo.com
عبدالرحیم
کسایی
0000-0002-7474-9191
استادیار رشته مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، البرز، ایران.
rkasaee82@gmail.com
کیانوش
زهراکار
0000-0002-7845-2934
دانشیار رشته مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، البرز، ایران .
zahrakar@yahoo.com
اسماعیل
اسدپور
0000-0002-2516-6635
استادیار رشته مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، البرز، ایران.
dr.iasadpour@yahoo.com
10.22034/fcp.2020.61434
با گسترش فنّاوری و فضای مجازی، تسهیل ارتباط و خیانت زناشویی به یک خطر تهدیدکننده برای خانواده تبدیلشده است که میتواند رضایت زناشویی و هیجانات زوجین را با مشکل مواجه گرداند. هدف پژوهش حاضر عبارت بود از بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر شفقت بر راهبردهای تنظیم هیجان و رضایت زناشویی زنان پیمانشکن دارای خیانت سایبری. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را زنان متأهل مراجعهکننده به مرکز مشاوره طلوع شهرستان هرسین در سال 1397 تشکیل دادند. از بین آنان 24 نفر به شیوه هدفمند، انتخاب و بعد از کنترل معیارهای ورود و خروج، بهصورت تصادفی در 2 گروه 12 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. ابزارهای اندازهگیری عبارت بودند از مقیاس رضایت زناشویی هادسون(1992)و پرسشنامه تنظیم هیجانات گارنفسکی و همکاران (2002). جلسات مبتنی بر رویکرد شفقت نیز طی12جلسه90 دقیقهای برای گروه آزمایش ارائه شد.بهمنظور بررسی فرضیات پژوهش از آمار توصیفی و تحلیل واریانس به شیوه اندازهگیری مکرر در نرمافزار spss استفاده شد. یافتهها نشان داد هم در مرحله پسآزمون و هم در مرحله پیگیری میان دو گروه به لحاظ رضایت زناشویی (84/11 و 06/27F=) و راهبردهای انطباقی (94/14 و 47/27F=) و غیر انطباقی (08/25 و 81/22F=) تنظیم هیجان تفاوت وجود داشت(05/0p <)، همچنین اثر ثبات تأثیر در طول زمان و (11/9 و 22/10 و 75/7) همچنین تعامل زمان و اثر درمانی (32/6 و 08/25 و 12/19) نیز معنادار بود(05/0p <). نتایج حاکی از آن بود که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت، راهبردهای تنظیم هیجان غیر انطباقی را کاهش و راهبردهای انطباقی و همچنین رضایت زناشویی زنان را افزایش داد. لذا از این رویکرد میتوان در بهبود شاخصهای روانشناختی زنان درگیر در خیانت زناشویی استفاده نمود.
مشاوره گروهی مبتنی بر شفقت,راهبردهای تنظیم هیجان,رضایت زناشویی,زنان پیمانشکن,خیانت سایبری
https://fcp.uok.ac.ir/article_61434.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61434_2d4230180d713df30eaa102db878dfa1.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
تدوین الگوی سازش یافتگی زنان پس از رخداد طلاق: یک پژوهش زمینه ای
93
122
FA
محسن
نظری فر
0000-0003-2285-7905
گروه روانشناسی و مشاوره . دانشکده علوم انسانی. دانشگاه اراک. اراک. ایران
mnazarifar61@gmail.com
منصور
سودانی
دانشیار گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز. دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، اهواز، ایران
sodani_m@scu.ac.ir
رضا
خجسته مهر
0000-0002-6721-3823
استاد گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز. دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، اهواز، ایران
khojasteh_r@scu.ac.ir
حمید
فرهادی راد
استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز. دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، اهواز، ایران
farhadirad_h@scu.ac.ir
10.22034/fcp.2020.61435
طلاق عامل ازهمگسیختگی بنیادیترین بخش جامعه یعنی خانواده است که پس از مرگ همسر، نیازمند بیشترین تغییر برای سازشیافتگی مجدد در افراد مطلقه است. این پژوهش با هدف تدوین الگوی کیفی سازشیافتگی پس از رخداد طلاق و با استفاده از روش نظریه زمینهای انجام شد. میدان پژوهش دربرگیرنده همه زنان مطلقه مراجعهکننده به مراکز مشاوره تحت نظارت سازمان بهزیستی در شهر اهواز بود. شرکتکنندگان این پژوهش 20 زن مطلقه بودند که به روش هدفمند و از نوع موارد مطلوب انتخابشده و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. در تحلیل دادهها از شیوه نظاممند استراوس و کوربین بهره گرفته شد. 265 کد اولیه، 43 مقوله فرعی، 17 مقولة اصلی و یک مقولة هسته از کدگذاری دادهها استخراج شد که کدهای اصلی به این شرح بود: «حمایتگری راهبردی اطرافیان، رویارویی مذهبی، صبوری رشد دهنده، مدیریت مالی عاملی مهم، ارتباطگیری و مرزسازی با محیط، اخلاقگرایی و خودکنترلی، وجود فرزند، ساختار شخصیتی و تربیتی، چگونگی بودن در زندگی سابق، تمرین خوداندیشی با مطالعه، تکاپوهای آرامشبخش، توسعه شخصی، حضور معنادار اجتماعی، بستری برای رشد فرزندان، جستجوی کمکهای تخصصی، شغل و تحصیل رهایی از قفس طلاق و نیز استفاده از مهارتهای مسئله گشایی». در ادامه «سازشیافتگی پس از طلاق: پویشی برای استقلال و آرامش» بهعنوان مقولة نهایی انتخاب شد و در پایان الگوی پارادایمی مستخرج از دادهها طراحی گردید. نتایج میتواند برای نهادهای حمایتی و نیز مشاوران خانواده در ارائه راهکارهای مناسب و بهبود شرایط سازشیافتگی با طلاق، راهگشا باشد.
سازشیافتگی پس از طلاق,زنان,نظریه زمینهای
https://fcp.uok.ac.ir/article_61435.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61435_b0c7092a753c585b18cb9a98d5f8363c.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
همسنجی اثربخشی روان تحلیلگری کارن هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متأهل دچار روان آزردگی
123
144
FA
زهره
فیض آبادی
0000-0003-0503-4499
دانشجوی دکتری روانشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، ایران.
z.feizabadi@semnan.ac.ir
شاهرخ
مکوند حسینی
0000-0002-4846-3499
دانشیار گروه روا نشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، ایران.
shmakvand@yahoo.com
پرویز
صباحی
0000-0001-6654-1289
استادیار گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، ایران.
p_sabahi@semnan.ac.ir
پروین
رفیعی نیا
0000-0003-2771-1630
استادیار گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، ایران.
p_rafieinia@yahoo.com
10.22034/fcp.2020.61436
الگوی ارتباطی زوجین یکی از راههای ارزیابی ساختار خانواده است که نحوه تعامل زن و شوهر را با یکدیگر مشخص می سازد و کارایی خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف همسنجی اثربخشی روان تحلیل گری هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متأهل دچار روان آزردگی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح کاربندی کنترلشده تصادفی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است جامعه آماری شامل 300 زن متأهلی است که در سال 1395 و 1396 به علت مشکلات ارتباطی با همسر به مراکز مشاوره شرق تهران مراجعه کردند. نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس و شامل 45 زن متأهل است که با توجه به نتایج پرسشنامه سه وجهی هورنای-کولیج (2011) که قبل از مداخله توزیع شد، دچار روان آزردگی محسوب میشدند. گروههای آزمایشی پانزده جلسه مشاوره فردی به ترتیب با رویکرد شناخت درمانی و روانتحلیل گری هورنای، در فواصل زمانی یک الی دو بار در هفته دریافت کردند. پرسشنامه "الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) در سه مرحله خط پایه، مرحله میانی و پایان مداخله، در بین گروههای آزمایشی و بهصورت همزمان برای گروه کنترل توزیع شد و سپس با روش آماری تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر موردبررسی قرار گرفت. یافتهها حاکی از اثر معنادار مداخلات بر اثر زمان و اثر تعاملی زمان و گروه در هر سه الگوی ارتباطی بود (001/0p <). الگوی ارتباطی سازنده متقابل در هر دو گروه آزمایشی افزایش معناداری یافت (001/0p <،92/211f= ). الگوی ارتباطی توقع/کنارهگیر (001/0p <،19/313f= ) و اجتناب متقابل (001/0p <،35/104f= ) بهطور معناداری کاهش یافتند. اثربخشی دو نوع مداخله بر الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و اجتنابی متقابل، تفاوت معناداری نداشت، اما روان تحلیل گری هورنای در همسنجی با شناخت درمانی، تفاوت معناداری بر کاهش الگوی ارتباطی توقع/کنارهگیر نشان داد.
روان تحلیل گری هورنای,شناخت درمانی,الگوهای ارتباطی,زنان دچار روان آزردگی
https://fcp.uok.ac.ir/article_61436.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61436_368878214c3774f1df9c39e2807cc0a8.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
هم سنجی اثربخشی رواندرمانی گروهی وجودی، شناختی-وجودی و انسانگرا-وجودی بر خودتنظیمی زناشویی زنان
145
172
FA
غفار
نصیری هانیس
0000-0001-8549-545X
دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
gh.nasiri.hanis@gmail.com
مسعود
صادقی
0000-0002-4020-7132
استادیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
sadeghi41@gmail.com
سیمین
غلامرضایی
استادیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
gholamrezaei_s@yahoo.com
10.22034/fcp.2020.61444
در بیشتر متون فلسفه وجودی روابط میان فردی و صمیمی موردبررسی بوده است، لذا آزمودن رواندرمانیهای برگرفته از این فلسفه در راستای بهبود رابطۀ زناشویی حائز اهمیت است، ولی پرسش این است که کدام روش در این زمینه مؤثرتر است؟ این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی رواندرمانی گروهی وجودی، شناختی-وجودی و انسانگرا-وجودی بر خودتنظیمی زناشویی زنان دچار دیابت نوع دو و چاقی انجامگرفته است. روش پژوهش آزمایشی است و طرح آزمایشی آن پیشآزمون- پسآزمون و آزمون پیگیری دوماهه با گروههای موازی آزمایشی و گواه بود. جامعه هدف این پژوهش زنان دچار همبودی دیابت نوع دو و چاقی مراجعهکننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج در سه ماه اول سال 1398 بود. پس از غربالگری سطح خودتنظیمی زناشویی، 32 آزمودنی به روش تصادفی ساده از این جامعه انتخاب و با استفاده از روش تصادفی جایگزینی در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. دادهها با مقیاس خودتنظیمی زناشویی ویلسون، چارکر، لیزیو، هالفورد و کیملین (2005) گردآوری شد. پس از پیشآزمون آزمودنیهـــــای گروه وجودی در نُه جلسۀ هفتگی 90 دقیقهای و آزمودنیهـــــای گروههای شناختی-وجودی و انسانگرا-وجودی جداگانه در نُه جلسه هفتگی 120 دقیقهای شرکت کردند. دادهها با آزمون آماری اندازهگیریهای مکرر مدل خطی عمومی و با بهکارگیری نرمافزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل اندازهگیریهای مکرر نشان داد که تأثیر مداخله شناختی-وجودی بر خودتنظیمی زناشویی زنان در مقایسه با گروه گواه معنیدار و باثبات است (001/0= P value). مداخله شناختی-وجودی میتواند به شکلی معنیدار و باثبات بر خودتنظیمی زناشویی زنان مبتلابه همبودی دیابت نوع دو و چاقی مؤثر باشد. یافتهها نشانگر فایدۀ بهکارگیری روش شناختی- وجودی در حرفۀ مشاوره و رواندرمانی است، ولی فعلاً ابهاماتی باقی است که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته است.
رواندرمانی وجودی,شناختی-وجودی,انسانگرا-وجودی,خودتنظیمی زناشویی,دیابت و چاقی
https://fcp.uok.ac.ir/article_61444.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61444_fb672ac3b7530da7ec53fc3b373a9dc4.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
تفحص کیفی در عوامل مؤثر بر بیرمقی زناشویی: مطالعه موردی شهر تهران
173
194
FA
جمال الدین
فرجی
دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران
bsanai@yahoo.com
باقر
ثنائی
0000-0000-0000-0000
دکترای تخصصی، استاد بازنشسته، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران
jamaleddinfaraji@yahoo.com
هومن
نامور
استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران
hooman.namvar@gmail.com
doi.org/10.34785/J015.2019.007
امروزه آمار رسمی طلاق بهطور کامل نشاندهنده میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست؛ زیرا در کنار آن آماری بزرگتر، اما کشف نشده به طلاقهای عاطفی اختصاص دارد. یکی از نابسامانیهای زندگی، بیرمقی زناشویی است که اگر بهموقع به آن رسیدگی نشود زوجین را به سمت جدایی عاطفی سوق میدهد؛ بنابراین پژوهش حاضر به هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بیرمقی زناشویی که یکی از دلایل مؤثر بر افزایش طلاق در جامعه است، انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و با تأکید بر رویکرد پدیدارشناسانه صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران بود و نمونهگیری به روش هدفمند از بین افراد با تجربۀ بیرمقی زناشویی که به کلینیک مشاوره مراجعه کرده بودند، صورت گرفت. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تجزیهوتحلیل دادهها بر اساس نظریه داده بنیاد انجام شد و نهایتاً 227 کد باز، 21 مفهوم و 4 مقوله به دست آمد. مقولات اصلی بهدستآمده در این پژوهش دربرگیرندۀ ویژگیهای ارتباطی نامطلوب، مشکلات شخصیتی، عوامل تشدیدکننده و درگیری با پیامدهای نامطلوب بیرمقی زناشویی بود که هرکدام از آنها شامل مفاهیمی نیز میشدند. برآیند یافتهها حاکی از درگیر بودن ابعاد فردی، ارتباطی و خانوادگی در شکلگیری این پدیده در روابط زناشویی بود و مقوله محوری یافتههای پژوهش «عدم مهرورزی مستمر و مراقبت از رابطه» بود. بهطورکلی نتایج نشان داد که بیرمقی زناشویی فرآیندی است که پیامدهای ناگواری در زمینه جسمی، روانی-عاطفی و اجتماعی دارد و پیشنهاد میشود که مشاوران و روانشناسان بیشازپیش بر روی بیرمقی زناشویی و عوامل رشد دهندۀ آن اقداماتی انجام دهند.
زوجین,بیرمقی زناشویی,پژوهش کیفی
https://fcp.uok.ac.ir/article_61445.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61445_c45d33f7cf6020595965392e493e1a19.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر هیجان بر طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر
195
212
FA
فاطمه
کیانی پور
کارشناس ارشد راهنمایی و مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب، تهران، ایران
st_f_kianipoor@azad.ac.ir
آزاده
امینی ها
0000-0002-8479-6223
دکتری مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران
azade_aminiha@yahoo.com
doi.org/10.34785/J015.2019.008
طلاق هیجانی بین زن و شوهر و عدم رابطه مناسب با خانواده همسر، میتواند باعث بروز طلاق شود؛ ازاینرو ضروری است روشهایی برای بهبود طلاق هیجانی و رابطه با خانواده همسر یافت شود. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش میزان طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه همسران مراجعهکننده به مرکز مشاوره جامعه القرآن مرکزی کرج در سال 97 بودند. نمونه موردمطالعه شامل 12 زن و شوهر (24 نفر) بودند که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و اعضای گروه آزمایش در مرکز مشاوره جامعه القرآن مرکزی در سال 97 تحت زوجدرمانی متمرکز بر هیجان قرار گرفتند. از مقیاس طلاق هیجانی (EDS) و بررسی کیفیت رابطه با خانواده همسر برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرمافزار SPSS-22 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بهغیراز کیفیت رابطه زن و شوهر با خانوادۀ اصلی (053/0 F= ، 820/0 P-value = )، بین گروه آزمایش و کنترل در طلاق هیجانی (56/92 F= ، 001/0 P-value = )، و سایر ابعاد کیفیت رابطه با خانواده همسر (05/0 p <) تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافتههای این پژوهش، زوجدرمانی متمرکز بر هیجان میتواند بهعنوان یک روش مؤثر در بهبود طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر در مشاورههای زناشویی مورداستفاده قرار گیرد.
زوجدرمانی,متمرکز بر هیجان,طلاق هیجانی,رابطه با خانواده همسر
https://fcp.uok.ac.ir/article_61446.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61446_cd05341cd217c7f97b402cc2fc16b3ae.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر خشونت خانگی در خشونت علیه زنان؛ مداخله در رابطۀ زوجین ناسازگار ساکن شهر اهواز
213
232
FA
خالد
اصلانی
0000-0002-3766-1983
دانشیار گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
kh.aslani@scu.ac.ir
فریده
خدادادی اندریه
دانشجوی دکتری گروه مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز ، اهواز ایران
farideh.khodadadi20@gmail.com
عباس
امان الهی
دانشیار گروه مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
abas_amanelahi@yahoo.com
غلامرضا
رجبی
0000-0002-8423-4589
استاد گروه مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
rajabireza@scu.ac.ir
سندرا
استیس
دکتری خانوادهدرمانی، استاد برجسته دانشگاه ایالتی کانزاس، منهتن، امریکا.
sstith@ksu.edu
doi.org/10.34785/J015.2019.009
با توجه به اینکه خشونت یک مسئله جهانـی است و همه اعضای خانواده را درگیر میکند و بهنوعی بر کارکرد خانواده تأثیر میگذارد بسیار مهم است که بر روی راهبردهای درمانی مؤثر که میتوانند نهتنها به خانواده بلکه به جامعه نیز کمک کند متمرکز شد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر خشونت خانگی در خشونت علیه زنان؛ مداخله در رابطۀ زوجین ناسازگار شهر اهواز است. جامعهی پژوهش شامل کلیهی زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر اهواز سال 1397 است. نمونهی پژوهش شامل 4 زوج (8 نفر) از افراد مراجعهکننده به این مراکز بوده که با توجه به پرسشنامهی خشونت علیه زنان- حاج یحیی، مقیاس سازگاری زوجی و اقرار به خشونت فیزیکی وارد دوره درمان شدند. روش نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری هدفمند بوده است از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایهی چندگانهی ناهمزمان استفادهشده است. پروتکل درمان در دو فاز 18 جلسه مداخله و 5 مرحله خط پایه و پیگیری اول 45 روزه و پیگیری دوم 3 ماهه در مورد تمام شرکتکنندهها اعمال شد. آزمودنیها قبل از درمان و در جلسات 4-8-12-16-18 و پیگیری 45 روزه و 3 ماهه توسط پرسشنامههای مذکور مورد تحلیل قرار گرفتند. پاسخ دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نمرههای آزمودنیها با درصــــد بهبودی کلی (54/55( در پایان درمان و درصـــد بهبودی کلی) 78/56( و سطح معنیداری ) 01/0(p < بود. در پایان پیگیری نتایج نشان داد که: زوجدرمانی خشونت خانگی باعث کاهش خشونت علیه زنان شد.
زوج درمانی,خشونت خانگی,خشونت زناشویی
https://fcp.uok.ac.ir/article_61447.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61447_7d9373e40832cab9b07f5f820d6c22b0.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
عوامل پیشگوییکننده برانگیختگی روانی اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری
233
254
FA
قاسم
اسمعیلی
دانشجوی دکترای تخصصی، گروه مشاوره، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران
esmaili5115@gmail.com
سیدعلیرضا
افشانی
0000-0002-2311-3329
دانشیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
afshanialireza@yazd.ac.ir
محمد حسین
فلاح
دانشیار، گروه مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران
fallah@iauyazd.ac.ir
سعید
وزیری
استادیار، گروه مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران
s.vaziri@iauyazd.ac.ir
doi.org/10.34785/J015.2019.010
با توجه به نقش مسائل اجتماعی و فرهنگی در برانگیختگی روانی اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش متغیرهای ازدواج سنتی، غرایز جنسی، بسترهای آزاد تعاملی، دلبستگی، نمای مذهبی، مقصرانگاری همسر اول، تسهیلگری خانوادگی، نمایش اقتدار، توانایی مالی و دو اقامتگاهی در برانگیختگی روانی اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری انجام شد. پژوهش حاضر، یک بررسی توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دربرگیرنده مردان دارای چند همسر ساکن شهرستان سراوان در سال 1397 بود که با بهکارگیری فرمول کوکران 246 نفر به شکل نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده پرسشنامههای محقق ساختهِ عوامل پیشگوییکننده و برانگیختگی روانی اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری (اسمعیلی و همکاران، 1398) بود. تحلیل دادههای پژوهش با بهکارگیری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون فریدمن، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام گرفت. برآیندهای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای ازدواج سنتی (236/0= r،01/0 > P)، غرایز جنسی (291/0=r، 01/0 > P)، بسترهای آزاد تعاملی (462/0=r، 01/0 > P)، دلبستگی (289/0=r، 01/0 > P)، نمای مذهبی (489/0=r، 01/0 > P)، مقصرانگاری همسر اول (268/0=،r 01/0 > P)، تسهیلگری خانوادگی (485/0=،r 01/0 > P)، نمایش اقتدار (507/0=،r 01/0 > P)، توانایی مالی (427/0=،r 01/0 > P) و دو اقامتگاهی (433/0=،r 01/0 > P) با برانگیختگی روانی- اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری همبستگی معنیداری وجود دارد. متغیرهای بسترهای آزاد تعاملی، تسهیلگری خانوادگی، توانایی مالی و نمای مذهبی درمجموع بیشترین تأثیر را بر برانگیختگی روانی اجتماعی برای زندگی چندهمسری را داشتهاند. روانشناسان و مشاوران خانواده میتوانند با توجه به یافتههای این تحقیق از علل گرایش مردان به زندگی چندهمسری آگاهی یافته و با توجه به آن نسبت به مشاوره خانوادهها اقدام نمایند.
زندگی چندهمسری,برانگیختگی روانی اجتماعی,ازدواج مجدد,مردان
https://fcp.uok.ac.ir/article_61448.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61448_f93aa5f2d5e1d0a690aa468b4172e737.pdf
دانشگاه کردستان
مشاوره و روان درمانی خانواده
2251-6654
2588-3542
9
2
2020
02
20
تجربه زیسته زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر در شهر سنندج
255
272
FA
احمد
امانی
0000-0002-1442-7617
دانشیار گروه مشاوره خانواده، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
ahmad_counsellor@yahoo.com
کمال
خالق پناه
استادیار گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
kkhaleghpanah@gmail.com
اسرین
محمدی
کارشناس ارشد مشاوره خانواده، انجمن علمی مشاوره، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
asrinmohamadi1984@gmail.com
doi.org/10.34785/J015.2019.011
رابطۀ زناشویی، یک رابطۀ چندوجهی است که متأثر از عوامل گوناگون و در معرض چالشهای مختلفی قرار دارد که خیانت زناشویی یکی از آسیبزاترین این چالشها است. خیانت، نقض تعهد در رابطۀ دو نفره، توأم با درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با شخصی غیر از همسر است که میتواند رابطه را با نابودی مواجه کند. بر این اساس هدف پژوهش بررسی تجربهی زیستهی زنان آسیبدیده از روابط فرازناشویی است. پژوهش به روش کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی توصیفی، شیوه تحلیل کلایزی انجام شد. 14 زن آسیبدیده از روابط فرازناشویی همسر، مراجعهکننده به مراکز مشاوره و رواندرمانی در شهر سنندج که به روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس تا حد اشباع نظری انتخاب شدند، مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نقلقولهای مشارکتکنندگان جمعآوری، ثبت، تحلیل و کدگذاری و در قالب مضمونهای اصلی و فرعی طبقهبندی گردید و نتیجه تحلیل دادهها سبب دستیابی به 68 کد اولیه، 13 زیر مضمون و 3 مضمون اصلی شد. سه مضمون اصلی عبارتاند از افزایش مشکلات در زندگی، آشفتگی ذهن و نابسامانی در کارکردهای ارتباطی. بر اساس یافتههای پژوهش، خیانت میتواند پیامدهای منفی بسیاری بر زنان آسیبدیده و البته کل خانواده بگذارد. واکنش به خیانت در زنان مختلف، متفاوت است و آگاهی از تجارب افراد خیانتدیده و شناخت حالات روانی و انتظارات آنان، این امکان را فراهم میکند که با آموزش همسران پیمانشکن از برخوردهای مخرب با مسئله کاست و با برآورده کردن انتظارات و نیازهای فرد مورد بیوفایی قرارگرفته، احتمال بهبود او و ماندن در رابطه را افزایش داد.
زنان,خیانت زناشویی,تجربه زیسته,پدیدارشناسی
https://fcp.uok.ac.ir/article_61450.html
https://fcp.uok.ac.ir/article_61450_bc61b91cfd97cbbd1448286ca238d0a6.pdf