ORIGINAL_ARTICLE
پیش بینی سبک زندگی و پنج رگه اصلی شخصیتی بر اساس ترتیب تولد و حجم خانواده در دانشجویان
هدف: ترتیب تولد و حجم خانواده میتواند در سبک زندگی و شخصیت نقش مهمی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ترتیب تولد و حجم خانواده در پیشبینی سبک زندگی و ابعاد شخصیتی دانشجویان بود. روش: در این پژوهش همبستگی،360 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و مقیاس اصلی موفقیت بین فردی آدلر و پرسشنامه شخصیتی نئو را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیری با روش گام به گام استفاده شد. یافتهها: بین ترتیب تولد با سبکهای زندگی نیاز به تأیید، کنارآمدن، مسئولیتپذیری، محتاط بودن و مستحق بودن رابطه منفی و بین ترتیب تولد با سبک های زندگی تعلق-علاقه اجتماعی و سختگیری رابطه مثبت بدست آمد. بین ترتیب تولد با ابعاد شخصیتی روانرنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسیرابطه منفی وجودداشت. بین حجم خانواده با سبک زندگی مسئولیتپذیری رابطه منفی و با روانرنجوریرابطه مثبت بدست آمد. بر اساس نتایج رگرسیون چند متغیری با روش ورود، ترتیب تولد به صورت مثبت سبک زندگی نیاز به تأیید، کنار آمدن و مسئولیتپذیری و به صورت منفی سبک هابی زندگی محتاط بودن، تعلق و سختگیری را پیشبینی نموده است؛ ترتیب تولد به صورت منفی روانرنجورخویی، برونگرایی و وظیفهشناسی را پیش بینی نموده است. اما حجم خانواده نقشی در پیش بینی سبک های زندگی و ابعاد شخصیتی نقش نداشته است. نتیجهگیری:نتایج از رابطه ترتیب تولد و حجم خانواده با برخی از ابعاد سبک زندگی و شخصیت حمایت میکند و تلویحات مهمی در توجه به نقش ترتیب تولد و حجم خانواده در سبک زندگی و شخصیت دارد.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9772_b19dd712c513490e3ad6d524347ccbb1.pdf
2013-05-22
1
22
ترتیب تولد
حجم خانواده
سبک زندگی
شخصیت
دانشجویان
سید موسی
کافی
mosakafie@yahoo.com
1
دانشیار، گروه روانشناسی ، دانشگاه گیلان،رشت،ایران
LEAD_AUTHOR
سعید
آریاپوران
ariapooran@malayeru.ac.ir
2
استادیار، گروه روانشناسی ، دانشگاه ملایر،ملایر،ایران
AUTHOR
فرشته
نگراوی
3
کارشناس ارشد روانشناسی
AUTHOR
زهرا
اطمینان
4
کارشناس ارشد روانشناسی
AUTHOR
مصطفی
جعفری
5
کارشناس ارشد روانشناسی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه بین سبکهای دلبستگی و بخشش با رضایت زناشویی زوجها
هدف: یکی از اهداف اصلی تحقیقات درباره روابط بین زوجها پیشبینی رضایت زناشویی با مشخص کردن عواملی است که بر کیفیت تعامل بین زوجها تأثیر میگذارد. پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه سبکهای دلبستگی و بخشش با رضایت زناشویی در زوجها انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی استفاده شده است. به این منظور از بین زوجهای شهرستان ماسال، 75 زوج (150n=) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری اطلاعات سه پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید، بخشش انرایت و مقیاس رضایت زناشویی اینریچ بود که روایی و اعتبار هر سه مورد تأیید قرار گرفته است. دادههای بهدست آمده با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام و با بهرهگیری از نرمافزار 16 SPSS تحلیل شدند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین سبکهای دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و رضایت زناشویی رابطه منفی، بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی رابطه مثبت و همچنین بین بخشش و رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0P≤). علاوه بر این پژوهش نشان داد که سبکهای دلبستگی و بخشش به میزان 28 درصد، واریانس رضایت زناشویی را پیشبینی میکند. تحلیل رگرسیون چندگانه همچنین نشان داد که تنها بعد رفتاری بخشش 10 درصد واریانس رضایت زناشویی را در زوجها تبیین میکند و این مقدار تبیین واریانس، معنادار است (01/0P≤). نتیجهُگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهند که بین سبکهای دلبستگی و بخشش با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. هر یک از زوجُها تصویر دلبستگی را که در دوران نوزادی شکل دادهاند، در مقابل همدیگر بکار میبندند. همچنین با توجه به نقش بخشش در کاستن از احساسات منفی و افزایش احساسات مثبت، میُتوان دریافت که بخشش با کیفیت بالای رضایت زناشویی همراه است. در پژوهشُهای آینده لازم است روشن شود که آیا مداخلاتی در سبکهای دلبستگی، تغییری در میزان بخشش افراد و رضایت زناشوییشان ایجاد میُکند.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9774_7430e3a452422d5778a8681f26253b38.pdf
2013-05-22
22
44
سبکهای دلبستگی
بخشش
رضایت زناشویی
زوجها
حسین
زارع
1
دانشیار روانشناسی، دانشگاه پیام نور،تهران،ایران
AUTHOR
باقر
غباری بناب
bghobari@ut.ac.ir
2
دانشیار روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه تهران
AUTHOR
علیرضا
شمس نطنزی
alirezashams60@yahoo.com
3
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
اسدالله
صادق خانی
4
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر بخشی آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین
هدف: ازدواج به عنوان مهمترین وعالی ترین رسم اجتماعی، رابطه ی انسانی، پیچیده، ظریف و پویا است که از ویژگیهای خاصی برخوردار است .هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، کلیه زوجینی بودند که به دلیل مشکلات مربوط به صمیمیت و نیاز به بهبود روابط صمیمانه به مرکز مشاوره رشد در شهر شیراز در سال 1390مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش 20 زوج از زوجینی بودند که بطور هدفمند پس از کسب پایین ترین نمره درآزمون صمیمیت انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و گروه کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. سپس بعد از مداخله آموزشی بر روی گروه آزمایش، پرسشنامه مجدداً اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون آماری کوواریانس آنالیز شدند. یافتهها: داده های به دست آمده برای بررسی میزان تأثیر آموزش مهارت همدلی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میزان صمیمیت زوجین به سطح معنادار رسیده است. اندازه اثر آموزش 50 درصد بوده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان عنوان کرد که آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین تأثیر گذار است.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9775_3ffcd821e4759db37dad7ad9d020b0d5.pdf
2013-05-22
44
56
همدلی
صمیمیت
زوجین
ژاله
رفاهی
1
استادیار و مدیر گروه مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت،ایران
AUTHOR
نازفر
مقتدری
moghtaderinazfar@yahoo.com
2
کارشناس ارشد مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت
LEAD_AUTHOR
آسوده، محمد حسی.(1389). فاکتورهای ازدواج موفق از دیدگاه زوجین خوشبخت، پایان نامه، جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه تهران.
1
احتشام زاده، پروین. مکوندی، بهنام. باقری، اشرف. (1388). رابطه بخشودگی، کمال گرایی و صمیمیت با رضایت زناشویی در جانبازان و همسران آنها . یافته های نو در روان شناسی ; 4(12):123-136.
2
برک، لورا ای.(1385) روانشناسی رشد. از لقاح تا کودکی ، ترجمه سید محمدی، یحیی، تهران: ارسباران.1383. 4-382.
3
حمیدی پور، رحیم. ثنایی ذاکر، باقر. نظری، علی محمد. فراهانی، محمد نقی.(1389). بررسی تأثیر زوج درمانی گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی. مطالعات اجتماعی- روانشناختی زنان. سال 8، شماره 4، 49-72
4
خسروی، زهره. بلیاد، محمد رضا. ناهید پور، فرزانه. آزادی، شهدخت. (1390). بررسی رابطه ی سبکهای دلبستگی، بخشش و تعارضات زناشویی در زوجهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر کرج. فصلنامه ی علمی – پژوهشی جامعه شناسی زنان، سال دوم، (3)،61-80.
5
دیباجی فروشانی، فاطمه سادات. امامی پور، سوزان. محمودی، غلام رضا. (1388). رابطه سبک های دلبستگی و راهبردهای حل تعارض بر رضایت مندی زناشویی زنان. اندیشه و رفتار (روانشناسی کاربردی) ،3(11).87-101.
6
رجایی، علیرضا. نیریف، مهدی. صداقتی، شیرین. (1386). رابطه بین سبکهای مختلف دلبستگی با رضایتمندی زناشویی. روانشناسی تحولی، 3(12): 347-356.
7
سیف، سوسن؛ بهاری، فرشاد. (1383). رابطه ی بین بخشودگی و سلامت روانی زوجها. فصلنامه مطالعات روان شناختی. دوره ی ا، شماره ی 1، زمستان 1381، صص.18-9.
8
غباری بناب، باقر. خدایاری فرد، محمد. شکوهی یکتا، محسن. نصفت، مرتضی. (1380). بررسی ویژگی های بهداشت روانی در بین جوانان ایرانی و رابطه آن با میزان عفو و گذشت در جوانان. تهران: دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران ( گزارش نهایی طرح تحقیقاتی).
9
مردانی حموله، مرجان. حیدری، هایده. (1389). ارتباط خوشبینی و سبکهای دلبستگی با رضایت زناشویی در کارکنان بیمارستان. فصلنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره هشتم، شماره اول، 52-46.
10
ناطقیان، سمانه. ملا زاده، جواد. گودرزی، محمد علی. رحیمی ، چنگیز. (1387). بخشایش و رضایت زناشویی در مردان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی از جنگ و همسران آنان. اصول بهداشت روانی. شماره 33.37-46.
11
Allemand, M., Amberg, I., Zimprich, D., and Fincham, F. D. (2007). The role of trait forgiveness and relationship satisfacon in epistiodic forgiveness. Journal of Social and Clinical Psychology, 26(2): 199-217.
12
Backus, L. N. (2009). Establishing links between desecration, forgiveness and marital quality during pregnancy. Master of Arts Dissertation, Graduate College of Bowling Green State University.
13
Banse.R. (2004). Adult attachment and marital satisfaction: Evidence for dyadic configuration effects. Journal of Social and Personal Relationships, 21, 273–282.
14
Baron.K. L., Smith. T. W., Butner. J., Nealey-Moore. J., Howkins. M. W., & Uchino. B. N., (2006). Hostility, Anger, and Marital Adjustment: Concurrent and Prospective Associations with Psychosocial Vulnerability. Journal of Behavioral Medicine,. 1, 1-10.
15
Beesley. D. (2002). Control, Attachment Style, and Relationship Satisfaction Among Adult Children of Alcoholics. Journal of Mental Health Counseling.24, 281-298.
16
Brush, B. L; Mc Gee, E; Cavanagh, B & Woodward, M, (2001). Forgiveness: a concept analysis, Journal of Holistic Nurses Association, 19, 27-24.
17
Burpee, L. C., & Langer, E. J. (2005). Mindfulness and marital satisfaction. Journal of Adult Development, 12, 43–51.
18
Charnia. M.R., & Ickes.W. (2007). Predicting marital satisfaction: Social absorption and individuation versus attachment anxiety and avoidance. Personal Relationships, 14, 187–208.
19
Collins, N. L., & Read, S. J. (1990). Adult attachment, wrking models, andrelationship quality in dating couples. Journal of Personality and SocialPsychology, 58, 644-663.
20
Creasey, G., 2002. Associations between working models of attachment and conflictManagement behavior in romantic couples. J. Counsel. Psychol. 49, 365–375.
21
Dakin. J. &Wampler.R. (2008). Money Doesn’t Buy Happiness, but It Helps: Marital Satisfaction, Psychological Distress,and Demographic Differences Between Low- and Middle-Income Clinic Couples. The American Journal of Family Therapy, 36, 300–311.
22
Enright, R. D., & The Human Development Study Group (1991). The moraldevelopment of forgiveness. In W. Kurtines & J. Gewirtz (Eds.),Handbook of moral behavior and development (Vol. 1, pp. 123-152).Hillsdale, NJ : Erlbaum.
23
Feeny, J. A. (2002). Attachment, marital interaction, and relationship Fowers, B. J. (1993). ENRICH Marital Satisfaction Scale: A Brief Research and Clinical Tool. Journal of Family Psychology, 7, 176-185.
24
Fincham. F. D.Beach. S. R. H. Davila. J. (2004). Forgiveness and Conflict Resolution in Marriage. Journal of Family Psychology. Vol. 18, No. 1, 72–81.
25
Gordon, K. C, Hughes, F. M, Tomcik, N. D, Dixon, L. J, Litzinger, S. C, (2009). Widening Sphers of impact:The role of Forgiveness in Martial and Family Functining, Journal of Family Psychology, 23, 1, 1-13.
26
Gouin, J.P., Glaser, R., Loving, T. J., Malarkey, W. B., Stowell, J. and et al. (2009).Attachment avoidance predicts inflammatory responses to marital conflict. Brain,Behavior, and Immunity, 23, 898–904.
27
Hazan, G., & Shaver, P. (1987). Romantic love conceptualized as an attachment Process. Journal of Personality and Social Psychology. Vol, 52, no 3.511- 524.
28
Hill, E, (2001). Understanding forgiveness as discovery: Implications for marital and family therapy,contemporary family therapy, 23 , 4.
29
Jose. O., &. Alfons. V. (2007). Do Demographics Affect Marital Satisfaction?. Journal of Sex & Marital Therapy, 33, 73–85.
30
Kendra C. Jones, Sarah R. Welton, Tanner C. Oliver and John W.(2011). Mindfulness, Spousal Attachment, and Marital Satisfaction: A Mediated Model.The Family Journal: Counseling and Therapy for Couples and Families.19(4) 357-361
31
Macaskill, A, (2005). Defining forgiveness: Christian clergy and general population perspectives, Journal of Personality, 5, 1237-1269.
32
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کارآیی درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی، زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر برکاهش علائم نگرانی و ناسازگاری زناشویی، زنهای دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی، زوج درمانی رفتاری یکپارچهنگر بر کاهش علائم نگرانی و ناسازگاری زناشویی، زنهای دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر بود. بدین منظور شش نفر از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و همسران شان که آشفتگی زناشویی نیز داشتند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.
روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. کارآیی پروتکل درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی، زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در طی سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 16 جلسه ای و پی گیری 3 ماهه) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-ΙV)، مقیاس سازگاری دونفره (DAS) و پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ) مورد بررسی قرار گرفت. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا(RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر آماج های درمان تاثیر مثبتی گذاشته بودند. هم چنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی کارآیی بیشتری نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر آماج های درمان تاثیر مثبتی گذاشته بودند. هم چنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی کارآیی بیشتری نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر نشان داد.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9777_d903ed8fcd30bdc7354f09b0e55d0c8e.pdf
2013-05-22
56
89
اختلال اضطراب فراگیر
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی
زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر
زوجین
مهدی
ایمانی
dr.mahdiimani@gmail.com
1
دانشجوی دکتری مشاوره، دانشگاه شهید چمران،اهواز،ایران
LEAD_AUTHOR
غلام رضا
رجبی
2
دانشیار گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران
AUTHOR
رضا
خجسته مهر
khojasteh_r@scu.ac.ir
3
دانشیار گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران
AUTHOR
منصور
بیرامی
4
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه تبریز،تبریز،ایران
AUTHOR
کیومرث
بشلیده
k.beshlide@scu.ac.ir
5
استادیارگروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی رابطه ساده و چندگانه بین سبک زندگی با تعالی خانواده
هدف: با توجه به اهمیت سبک زندگی و نقش آن در رفتارهای فردی، اجتماعی و خانوادگی که میتواند در ارتقاء و تعالیبخشی خانواده مؤثر واقع شود، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ابعاد سبک زندگی و تعالی خانواده در شهر اصفهان انجام شد.
روش: این تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری خانوادههای شهر اصفهان در سال 1390 بودندکه از بین آنها 360 نفر (180 زوج) با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت است از: پرسشنامه سبک زندگی لعلی و عابدی (1390) و پرسشنامه کارآمدی خانواده از دیدگاه اسلام صفورایی (1388) بودند. دادههای حاصل به روش همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد بین ابعاد سبک زندگی و تعالی خانواده همبستگی مثبت و معنیدار وجود داشت. بدین ترتیب که از بین ابعاد سبک زندگی در گام اول، سلامت اجتماعی، 42/0 در گام دوم سلامت اجتماعی و سلامت روحانی 46/0 و در گام سوم سلامت اجتماعی، سلامت روحانی و سلامت روانشناختی 49/0 با تعالی خانواده همبستگی چندگانه معناداری داشتند.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد ابعاد سبک زندگی به ویژه سلامت اجتماعی، سلامت روحانی و سلامت روانشناختی با تعالی خانواده رابطه دارد. لذا مشاوران برای اصلاح و تغییر سبک زندگی خانواده بیشتر بر ابعاد اجتماعی و روحانی و جنبههای روانشناختی سبک زندگی تأکید نمایند.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9779_39d506b6925cb3192789c640a046de46.pdf
2013-05-22
89
105
سبک زندگی
تعالی خانواده
خانواده
رحمتاله
محمدی
rahmat.mohammadi.f@gmail.com
1
دانشجوی دکتری رشته مشاوره، دانشگاه اصفهان،اصفهان،ایران
LEAD_AUTHOR
سیداحمد
احمدی
drahmadahmady@yahoo.com
2
استاد دانشگاه اصفهان
AUTHOR
عذرا
اعتمادی
etemadiozra@yahoo.com
3
استادیار دانشگاه اصفهان
AUTHOR
مریم
فاتحیزاده
4
دانشیار دانشگاه اصفهان
AUTHOR
احمد
عابدی
5
استادیار دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر بخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار
هدف: اغلب مداخلهها و روشهای زوج درمانی در صدد افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار میباشند. بهزیستی روانشناختی یک حالت از حضور نشانههای سلامت روانی، جسمی و اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار میباشد. روش: این پژوهش بصورت نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیهی زوجین مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان شیراز در سال1390 تشکیل میدهند.نمونه این پژوهش شامل 40 زوج مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر شیراز بود که به صورت داوطلبانه از میان زوجین انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه، گروه آزمایش(20 زوج) و گروه گواه(20 زوج) گمارده شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش 8 جلسه مداخله را دریافت کردند و آزمودنیهای گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. دادههای پژوهش با روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و مولفه های مهارت محیطی، رشد شخصی، هدف در زندگی، روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود در گروه آزمایش شده است. نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی شاخصهای بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا میدهد.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9781_e0ac0b9e4104ae758adbf006fd0b0184.pdf
2013-05-22
105
124
درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی
بهزیستی روانشناختی
زوجین ناسازگار
مریم
رستمی
m.maryamrostami@yahoo.com
1
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه محقق اردبیلی،اردبیل،ایران
LEAD_AUTHOR
عباس
ابوالقاسمی
abolghasami-44@yahoo.com
2
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
محمد
نریمانی
3
استاد گروه روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پرسشنامه الگوهای ارتباطی: اعتبار و روایی
هدف: مطالعه حاضر به تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) در زنان و مردان متاهل ایرانی پرداخته است. روش: نمونه ای از 401 (148 زن، 253 مرد) کارمند متاهل انتخاب شدند و مقیاس های پرسشنامه الگوهای ارتباطی (کریستینسن و سولاوی، 1984)، پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992)، مقیاس زوجی انریچ (فورز و السون، 1998)، عاطفه مثبت-منفی (واتسون و همکاران، 1988)، سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، عزت نفس (آیزنک، 1976) و رضایتمندی (هودسن، 1992) را تکمیل کردند. یافتهها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) از اعتبار مناسبی (آلفای کرونباخ 76/0) برخوردار است. علاوه براین، روایی همگرای پرسشنامه با مقیاس های ذکر شده (از 30/0 تا 95/0) بدست آمد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد که پرسشنامه الگوهای ارتباطی از اعتبار و روایی مناسبی در نمونه ای زنان و مردان متاهل ایرانی برخوردار بوده است.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9782_01d1da2abc0ce13200d85004b419fbc1.pdf
2013-05-22
124
150
ارزیابی
پرسشنامه الگوهای ارتباطی
ارتباط زناشویی
الگوهای تعاملی متعارض
طلبکار-بدهکار
روایی
اعتبار
منا
صمدزاده
mona_samadzadeh@gmail.com
1
کارشناس ارشد روانشناسیوخانواده درمانی، دانشگاه علم و فرهنگ،تهران،ایران
LEAD_AUTHOR
محمدرضا
شعیری
2
استادیار، دانشگاه شاهد
AUTHOR
نصیرالدین
جاویدی
3
کارشناس ارشد روانشناسی وخانواده درمانی، دانشگاه علم و فرهنگ
AUTHOR
باس، اچ. آرنولد و پری، مارک. (1992). پرسشنامه پرخاشگری، مجله روانشناسی اجتماعی و شخصیت. 63، 452-459، چاپ با اجازه آرنولد باس و انجمن روانشناسی امریکا.
1
ساعتی، سهیلا. (1380). بررسی رابطه میان رضایت از زندگی زناشویی و همدم طلبی- دوری گزینی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، گروه مشاوره.
2
شعیری. محمدرضا (1371). تاثیر تلقین بر عملکرد روانی حرکتی با توجه به عزت نفس. رساله کارشناسی ارشد. دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس.
3
عبدالمحمدی، بهزاد (1376).بررسی عملی بودن، اعتبار و روایی و نرم یابی تست عزت نفس آیزنک در مدارس مقطع راهنمایی شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه تهران.
4
لنگری، محمد رضا. (1378). مقایسه پرخاشگری دانش آموزان پسر مهاجر و غیر مهاجر سال اول متوسطه دبیرستان های شهر بجنورد در سال تحصیلی 1378-1377. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم تربیتی، دانشگاه تربیت معلم.
5
ملازاده، جواد.، منصور، محمود.، اژه ای، جواد.، و کیامنش، علیرضا. (1381). سبک های رویارو گری و سازگاری زناشویی در فرزندان شاهد. مجله روانشناسی ، 3، 255-275.
6
Beach, S. R. H., Whisman, M. A., & O'Leary, K. D.(1994). Marital therapy for depression theoretical foundation, current status, and future directions. Behavior Therapy, 25, 345-371.
7
Bodenman, G., Kaiser, A., Hahlweg, k., & Fehm-wolfsdorf, G. (1998).Communication Patterns during marital conflict: A Cross–Cultural representation. Personal Relationships, 5, 343 – 356. Bradbury, T. N., & Karney, B. R.(1993). Longitudinal Study of Marital interaction and dysfunction: Review and analysis. Clinical Psychology Review, 13, 15-27.
8
Caughlin, J. P. & Vangelisti, A. L. (2000). An individual difference explanation of why married couples engage in the demand/withdraw pattern of conflict. Journal of Social and Personal Relationships. 17, 523-551.
9
Christensen, A. (1987). Detection of conflict patterns in couples. In K. Hahlweg & M. J. Goldesein(Eds.), Understanding major mental disorder: The contribution of family interaction research (pp. 250-265). New: Family Process Press.
10
Christensen, A. (1988). Dysfunctional interaction patterns in couples. In p. Noller & M. A. Fitzpatrick (Eds.), Perspective on marital interaction (pp. 3152). Philadelphia, PA: Multilingual Matters.
11
Christensen, A., Eldrige, K., Bokel Catta-Preta, A., Lim, V. R., & Santagata, R. (2006). Cross-cultural consistency the demand/withdraw interaction in couples. Journal of Marriage and Family Therapy. Minneapolis: vol. 68, 1029-1044.
12
Christensen. A., Haevay. C.L. (1990). Gender and Social structure in the demand/withdraw pattern of marital conflict. Journal of personality band social psychology, 59, 73-81.
13
Christensen, A., & Shenk, J. L. (1991). Communication, Conflict, and Psychological distance in non distressed, Clinic, and divorcing COUPLES. Journal of consulting and Clinical Psychology, 59, 458 – 463.
14
Christensen, a., & Sullaway, M. (1984). Communications patterns Questionnaire. Unpublished questionnaire. Los Angeles: University of California.
15
Culp, L. N., & Beach, S. R. H. (1998). Marriage and depressive symptoms: The role and bases of self-esteem differ by gender. Psychology of Women Quarterly, 22, 647-663.
16
Eldrige, k. a., & Christensen, A., (2002). Demand – Withdraw Communication during Couple Conflict: A review and analysis. In P. Noller & J. A. Feeney (Eds), Understanding marriage: Developments in The Study of Couple Interaction (pp. 289-322).
17
Eldrige, K. A., Sevier, M. Jones, J., Atkins, D.C. & Christensen, A. (2007). Demand-withdraw communication in severely distressed, moderately distressed, and nondistressed couples: Rigidity and polarity during relation and personal problem discussion. Journal of Family Psychology, 21, 218-226.
18
Eysenk, H. J. & Wilson, Glenn (1976). Know your own personality. London: Penguin Books.
19
Fogarty, t. f. (1976). Marital Crisis. In P. G. Guerin (Ed.), Family therapy: Theory and Practice ( pp. 325 – 334). New York, NY: Gardner Press.
20
Fournier, B., Brassard, A., Shaver, P. R. (2010). Adult Attachment Male Aggression in Couple Relationships: The Demand-Withdraw Communication Pattern and Relationship Satisfaction as Mediators. Journal of Interpersonal Violence, 26(10) 1982-2003.
21
Fowers, B. J. Olson, D. H. (1989). Enrich Marital Inventory: A Discriminate Validity and Cross-Validity Assessment. Journal Marital and Family Therapy. 15. 65-79.
22
Futris, T. G., Campbell, K., Nielson, R. B., Burwell, S. R. (2010). The communication Pattern Questionnaire – Short Form: A review and assessment. The Family Journal, Vol, 18(3), 275 – 287.
23
Gilligan, C. (1982). In a different voice: Psychological theory and women's development. Cambridge, MA: Harvard University Press.
24
Gottman, J. M. (1979). Empirical Investigations of Marriage. New York, N Y: Academic Press.
25
Gottman, J. M. & Krokoff, L. J. (1988). Marital interaction and satisfaction: A longitudinal View. Journal of Consulting and Cinical Psychology. Vol. 57(1) US: American.
26
Hahlweg, k., Kaiser, A., Christensen, A ., Fehm – Wolfsdorf, G., & Groth, T. (2000). Self – report and observational assessment of Couples' conflict: The concordance between the Communication Patterns Questionnaire and the KPI Observation System. Journal of Marriage and Family, 62, 61-67.
27
Heaven, P. C. L., Prabhakar, S. M., Abraham, J., M. E. (2006). Personality and Conflict Communication Patterns in Cohabiting Couples. Vol 40(5), 829 – 840.
28
Heavey, C. L., Christensen, A., & Malamuth, N. M. (1995). The Longitudinal impact of demand and withdraw conflict. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 63, 797-801.
29
Heavey, C .L., Larwson, B .M., & Zumtobeh, D. C . (1996). The Communication Patterns Questionnaire: The Reliability and Validity of a Constructive Communication Subscale. Journal of Marriage and the Family, Vol. 58, NO. 3.
30
Heavey, C .L., Layne, C., & Christensen, A. (1993). Gender and conflict structure in marital interaction: A replication and extension. Journal of Counseling and Clinical Psychology, 63, 797-801.
31
Holtzworth-Munroe, A., Smutzler, N., Stuart, G. L. (1998). Demand and Withdraw communication among couples experiencing husband violence. Journal of Counseling and Clinical Psychology, 66, 731-743.
32
Jack, D. C. (1991). Silencing the self: Women and depression. New York: Harper perennial.
33
Jacobson, N. S. (1989). The politics of intimacy. The Behavior Therapist, 12, 29-32.
34
Kurt, H., Kaiser, A., Kaiser, A., Christensen, A ., Fehm- Wolfsdorf, G., Gorth, T. (2000) . Self- Report and Observational Assessment of Couples’ Conflict: The Concordance Between the Communication Patterns Questionnaire and the KPI Observation system. Journal of Marriage & Family, vol. 62 Issues 1, p 61,7p, 1 Chart.
35
Lynne, S., Ciarrochi, J., & Heaven, P.C. L. (2008). The stability and change of trait emotional intelligence, conflict communication patterns, and relationship satisfaction: A one- year longitudinal study. Personality and Individual Differences. Vol 45(8), pp. 738-743.
36
McGinn, M. M., McFarland, P. T & Christensen. A .(2009). Antecedents and Consequences of Demand/Withdraws. Journal of Family Psychology. Vol.23 (5) US : American Psychological Association pp. 749-757.
37
Miller, J. B. (1991). The development of women's sense of self. In J. V. Jordan, A. G. Kaplan, J. B. Miller, I. P. Stiver, & J. L. Surrey (Eds). Women's growth in connection: Writing from the Stone Center(pp. 11-26). New York: Guilford Press.
38
Noller, P., & White, A. (1990). The Validity of communication Patterns Questionnaire. Psychological Assessment,2, 478 – 482.
39
O'Leary, D. A., Christian, J. L., & Mendell, N. R. (1994). A closer look at the link between marital discord and depressive symptomatology. Journal of Social and Clinical Psychology, 13, 33-41.
40
Peterson, D. R. (1983). Conflict. In H. H. Kelley, E. Bersheid, A. Christensen, J. H. Hearvey, T. L. Huston, G. Levinger, . . . , D. R. Peterson (Eds.), Close relationships ( pp. 360 – 396). New York, NY : W. H. Freeman.
41
Roberts, L. J. (2000). Fire and ice in marital communication: Hostile and distancing behaviors as predictors of marital distress. Journal of Marriage and Family, 62, 693 – 707.
42
Spanier, G, B.(1976). Measuring dyadic adjustment: New scales for assessing the quality of marriage and similar dyads. Journal of Marriage and Family, 38, 15-28
43
Tashiro, T. & Frazier, P. (2007). The causal effects of emotion on couples' cognition and behavior. Journal of Counseling Psychology, 54, 409-422.
44
Thorpl, S.R., Krause, E.D., Cukrowicz, K. C., Lynch, T. R. (2004). Postpartum Partner Support, Demand-Withdraw Communication, and Maternal Stress. Psychology of Women Quarterly. Vol. 28 no. 4 362-369.
45
Ueblacker, L. A., Courtnage, E. S., & Whisman, M.A. (2003). Correlates of Depression and Marital Dissatisfaction: Perceptions of Marital Communication Style. Journal of Social and Personal Relationship,20: 757.
46
Watson, C. L. A., Clark, L. A. & Tellegen, A. (1988). Development and validation of brief measures of positive and negative affect: The PANAS scales. Journal of personality and social psychology, 54, 1063- 1070.
47
Weiss, R. L., Hops, H., & Patterson, G. R. (1973). A framework for conceptualizing marital conflict: A technology for altering it, some data for evaluating it. In F. W. dark & L.
48
Weissman, M. M. (1987). Advances in psychiatric epidemiology: Rates and risks for major depression. American Journal of Public Health, 77, 445-451.
49
Weissman, M. M. (1999). Marital dissatisfaction and psychiatric disorder: Results from the National Co morbidity Survey. Journal of Abnormal Psychology, 108, 701-706.
50
Weissman, M. M. (2001). The association between depression and marital dissatisfaction. In S. R.H. Beach (Ed.), Marital and family process in depression: A scientific foundation for clinical practice (pp. 3-24).Washington, DC: American Psychological Association.
51
Whisman, M. A., & Bruce, M. L. (1999). Marital distress and incidence of major depressive episode in a community sample. Journal of Abnormal Psychology, 108, 674-678.
52
Williamson, H. C., Bradbury, T. N., Karney, B. R., Fang, X., & Liu, X. (2012). Communication behavior and relationship satisfaction among American and Chinese newlywed couples. Journal of Family Psychology. Vol.26 (3) US : American Psychological Association pp. 308-315.
53
ORIGINAL_ARTICLE
یادداشت های مدیر مسئول
https://fcp.uok.ac.ir/article_11006_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2013-05-22
1
3