ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تاثیر آموزش مداخله ای گروهی شناختی رفتاری مذهبی بر سلامت روانی زوج های نابارور شهراصفهان
هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین تأثیر آموزش مداخله ای گروهی شناختی رفتاری مذهبی بر سلامت روانی زنان نابارور شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون بود. حجم نمونه برابر با 10 زوج نابارور در گروه آزمایش و 10 زوج نابارور در گروه کنترل بود که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه12 سوالی سلامت عمومیGHQ) )بود. برای تحلیل نتایج از تحلیل کواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین سطح سلامت روانی زنان نابارور گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش مداخله ای گروهی شناختی رفتاری مذهبی بر سلامت روانی زوج های نا بارور تاثیر داشته است.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9526_2343c59dc342ba6cca6ee0d46d096db2.pdf
2012-08-22
151
162
: آموزش مداخله ای گروهی شناختی رفتاری مذهبی
سلامت روانی
زوجهای نابارور
عبدالکاظم
نیسی
. e.mail: kazem23@yahoo.com
1
دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران
LEAD_AUTHOR
حسن
کرمعلیان
2
استادیار دانشگاه پیام نور،مرکز اصفهان،اصفهان،ایران
AUTHOR
رضا
همایی
3
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور،زاینده رود
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه بین سبک های دلبستگی با کارکرد خانواده و سلامت عمومی
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطهی بین سبکهای دلبستگی با سلامت عمومی و کارکرد خانواده می باشد. جامعه ی مورد پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان بودند که از بین آنها 185 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روش:برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبکهای دلبستگی سیمپسون(SAS) ، سلامت عمومی (GHQ-28) و کارکرد خانواده (FAD) استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی ساده نشان داد بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با سلامت عمومی رابطه ی منفی وجود دارد ولی بین سبک دلبستگی ایمن با سلامت عمومی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با کارکرد خانواده رابطه ی منفی وجود دارد اما بین سبک دلبستگی ایمن با کارکرد خانواده رابطه ی مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: نتیجهی تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا پیش بینی کننده های معنی داری برای سلامت عمومی می باشند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا پیش بینی کننده های معنی داری برای کارکرد خانواده می باشند. سطح معنیداری در این پژوهش 05/0 p≤ بود.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9527_67d8cffb8b1dff8e9611d635c956e103.pdf
2012-08-22
163
177
: سبک های دلبستگی ایمن
اجتنابی
دوسوگرا
سلامت عمومی و کارکرد خانواده
خالد
اصلانی
kh.aslani@scu.ac.ir
1
استادیار گروه مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران
LEAD_AUTHOR
علی
صیادی
2
استادیار گروه مشاوره دانشگاه گیلان،رشت،ایران
AUTHOR
عباس
امان الهی
abas_amanelahi@yahoo.com
3
عضو هیئت علمی گروه مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه سبک های فرزند پروری خانواده، عزت نفس و سلامت عمومی نوجوانان پسر بزهکار و عادی در کرمانشاه
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های فرزند پروری خانواده، عزت نفس و سلامت عمومی در نوجوانان پسر بزهکار و عادی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر عادی در کرمانشاه و همچنین بزهکار کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه بود. روش: نمونه پژوهش شامل 120 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند، عزت نفس آیزنک و سلامت عمومی(GHQ) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره(MANOVA) استفاده شد یافتهها: نتایج نشان داد که بین و جوانان بزهکار و عادی از نظر سبک های فرزند پروری زورگویانه و مقتدرانه تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که نوجوانان بزهکار بیشتر متعلق به خانواده های زورگو بودند. همچنین بین عزت نفس نوجوانان بزهکار و عادی تفاوت معنی دای بدست آمد و بزهکاران به طور معنی داری عزت نفس پایین تری داشتند. نتیجهگیری: یافته ها حاکی از آن بود که بین سلامت عمومی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معنی داری بدست آمد. یافته ها نقشواهمیت متغیر های خانواده، سبک فرزند پروری و همچنین عزت نفس را در بزهکاری خاطر نشان می سازد
https://fcp.uok.ac.ir/article_9528_51f9ecbe5bbcde06fcce6350ba69fcb6.pdf
2012-08-22
178
192
: سبک های فرزند پروری
عزت نفس
سلامت عمومی و بزهکاران
علیرضا
شکربیگی
.email: pyasemi@yahoo.com
1
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور، اسلام آباد غرب،ایران
LEAD_AUTHOR
پریسا
یاسمی نژاد
2
مدرس دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر بخشی درمان پردازش شناختی بر بهبود علائم پس آسیبی، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی
هدف: خیانت زناشویی یک حادثه بین فردی آسیب زاست که می تواند منجر به علائم شناختی، عاطفی و رفتاری در قربانی گردد. با توجه به این امر پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان پردازش شناختی بر بهبود علائم پس آسیبی، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زنان مواجه شده با آسیب خیانت زناشویی انجام گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی بود. تعداد 14 نفر از زنان مواجه شده با آسیب خیانت زناشویی همسر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، در مرحله پیش آزمون به پرسشنامههای اختلال استرس پس از سانحه، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی پاسخ دادند، سپس درمان پردازش شناختی به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی روی آنها اجرا شد. در نهایت آزمودنیها در مراحل پسآزمون و پیگیری نیز به پرسشنامههای فوق پاسخ دادند. داده های بدست آمده نیز با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت میانگین نمرات سه مرحلهی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری آزمودنیها در متغیرهای علائم پس آسیبی، کیفیت زندگی و عزتنفس از لحاظ آماری معنی می باشد، نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که این تفاوت بین مراحل پیش آزمون با مراحل پس آزمون و پیگیری است. ولی میانگین نمرات رضایت زناشویی در این سه مرحله تغییر معنی داری نکرده بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش لزوم کاربست، یک روش روان درمانی مبتنی بر آسیب از جمله درمان پردازش شناختی در کار با زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی را مطرح می کند.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9529_b1066ebe29f5cc3324e2c3f52f56ca27.pdf
2012-08-22
193
208
درمان پردازش شناختی
علائم پس آسیبی
کیفیت زندگی
خیانت زناشویی
زنان
سجاد
بشرپور
basharpoor_sajjad@yahoo.com
1
استادیار گروه روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی،اردبیل،ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثربخشی آموزش معنا-محور بر عملکرد خانواده زنان متاهل
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش معنامحور بر عملکرد خانواده زنان متاهل انجام گرفت. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 24 نفر از زنانی بودند که در سال 1390 به یکی از خانه های سلامت منطقه 7 شهرداری تهران به نام "خانه مدیران" مراجعه کرده بودندکه به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. متغیر وابسته در این پژوهش عملکرد کلی خانواده بود که با پرسشنامه سنجش خانواده ارزیابی گردید. متغیر مستقل نیز آموزش معنامحور بود که طی 10 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: پس از تعدیل نمره های پیش آزمون، اختلاف معنی داری بین آزمودنی های (803/160=(1،21)F)، 198/114=(1،21)F) دوگروه وجود داشت. نمرات میانگین تعدیل شده نشان داد که عملکرد کلی خانواده گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه پس از اجرای متغیر مستقل کاهش یافته است. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده حاکی از آن است که معنا و تعامل خانواده ارتباط نزدیک و متقابل با هم دارند و داشتن معنای مشترک در زندگی زناشویی می تواند به عنوان روشی برای بهبود عملکرد خانواده زنان به کار رود.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9530_a6772ae3557c7e2ec7065d4d7623ec32.pdf
2012-08-22
209
221
آموزش معنامحور
عملکرد خانواده
نرگس
نصراصفهانی
1
کارشناس ارشد مشاوره خانواده، باشگاه پژوهشگران جوان ودانشگاه آزاد اسلامی، خمینی شهر،ایران
LEAD_AUTHOR
احمد
اعتمادی
ahmad_etemadi@yahoo.com
2
دانشیار گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی،تهران،ایران
AUTHOR
عبدالله
شفیع آبادی
fnajaflooy@gmail.com
3
استاد گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی در ارتقاء سازگاری زناشویی زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی بر ارتقاء سازگاری زناشویی انجام شد.روش: بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان کلیه زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به کلینیک سلامت خانواده در طی سال های 1385 تا 1386، تعداد 16 زوج داوطلب انتخاب شدند و سپس به تصادف به دو گروه کنترل و آزمایشی منتصب گشتند. گروه آزمایش که دربرگیرنده 8 زوج بودند تحت زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ گونه درمانی را دریافت نکردند. البته در ابتدا از 16 زوج خواسته شد تا ابزار سنجش مورد استفاده در این پژوهش یعنی پرسشنامه سازگاری زناشویی را تکمیل نمایند. این پرسشنامه دو مرحله پیش آزمون و پس ازمون بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده از آزمون U من ویتنی نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی منجر به ارتقاء نمرات سازگاری زناشویی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردد (001/0 P =) و این برنامه درمانی همچنین منحر به افزایش معنادار میانگین نمرات خرده مقیاس های سازگاری زناشویی شامل تفاهم (000/0P = )، جاذبه (034/0P=)، رضایت (002/0P=) و ابراز احساسات (048/0P=) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید. نتیجه گیری: بطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی می تواند به عنوان یک برنامه درمانی مفید در ارتقاء سازگاری زناشویی در زوجین به کار رود
https://fcp.uok.ac.ir/article_9531_e6648a08ce7d6cb37ba09e9e9842f44c.pdf
2012-08-22
222
234
: زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی
سازگاری زناشویی
رسول
روشن
email: rasolroshan@yahoo.com
1
دانشیار گروه روان شناسی بالینی دانشگاه شاهد،تهران،ایران
LEAD_AUTHOR
علیرضا
علینقی
2
کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی دانشگاه شاهد
AUTHOR
دکترباقر
ثنایی
3
استاد گروه مشاوره دانشگاه تربیت معلم
AUTHOR
مهدیه
ملیانی
4
دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه ابعادطرحوارههای ناسازگار اولیه وتمایز یافتگی با رغبت به ازدواج در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه، تمایز یافتگی و رغبت به ازدواج در بین دانشجویان دختر و پسر انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی91-1390 بود. نمونه مورد بررسی 120 دانشجو(31 پسر و 89 دختر) بودند. ابزار پژوهش« پرسشنامه طرحوارهها یانگ،1991» و «پرسشنامه تمایز یافتگی» و «پرسشنامه رغبت به ازدواج »بود. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده ازآزمون t گروههای مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام بهگام انجام شد. یافته ها: نتایج رگرسیون گام بهگام نشان داد که متغیر دیگر جهت مندی توانست بازخورد به ازدواج را تبیین کند. همچنین متغیرهای دیگر جهت مندی و بریدگی وطرد توانستند در دوگام آمادگی و تمایل به ازدواج را تبیین کنند. نگرش به پیامدهای ازدواج به وسیله بریدگی و طرد و محدودیتهای مختل تبیین شد. موانع ازدواج به وسیله خودگردانی مختل تبیین شد.خودگردانی مختل و دیگر جهت مندی نیز توانستند در دوگام رغبت به ازدواج را تبیین کنند. بازخورد به ازدواج به وسیله واکنش پذیری عاطفی و گریز عاطفی تبیین گردید. آمادگی و تمایل به ازدواج به وسیله متغیرهای جایگاه من و گریز عاطفی تبیین شد. موانع ازدواج و رغبت به ازدواج به وسیله متغیر جایگاه من تبیین گردید. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، نقش طرحوارههای ناسازگار اولیه و تمایز یافتگی را در پیش بینی رغبت به ازدواج در دانشجویان مورد تأیید قرار دادبه طوری که این یافتهها را میتوان در مداخلات بالینی مرتبط با ازدواج و خانواده مورد استفاده قرار داد.
https://fcp.uok.ac.ir/article_9532_4c25c78c74c137531e68c5b0d7cce2b0.pdf
2012-08-22
234
256
طرحوارههای ناسازگاراولیه
تمایز یافتگی
رغبت به ازدواج
دانشجویان دختر و پسر
زهرا
جهان بخشی
pooneh1621stu@gmail.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه علامه طباطبایی،تهران،ایران
LEAD_AUTHOR
سید محمد
کلانتر کوشه
2
استادیار دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
یادداشت های مدیر مسئول
https://fcp.uok.ac.ir/article_11004_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2012-08-22
1
3