دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66544220140823The Effectiveness of Family-Based Cognitive Behavioral Therapy and Solution-Focused Therapy on Suicidal Ideation, Depression Signs, Family Cohesion and Adaptability of Suicide Attemptersاثربخشی درمانهای شناختی رفتاری خانواده- محور و راهحل- محور بر افکار خودکشیگرایانه، علائم افسردگی، پیوستگی و انطباقپذیری خانوادگی اقدامکنندگان به خودکشی1852279668FAذبیح اله عباس پوردانشجوی دکتری مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایرانرضا خجسته مهردانشیار روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز0000-0002-6721-3823غلامرضا رجبیدانشیار روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز0000-0002-8423-4589سیروس عالی پوراستادیار روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهوازیوسفعلی عطاریاستاد مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز و واحد علوم علوم تحقیقات آزاد اسلامی اهوازعلی حسن رحمانیمتخصص مسمومیت، بیمارستان رازی اهوازJournal Article20140721<em>Purpose</em><em>:</em> The aim of present study was the effectiveness of Family-Based Cognitive Behavioral Therapy and Solution-Focused Therapy on suicidal ideation, depression signs, family cohesion and adaptability of suicide attempters in Razi Hospital of Ahvaz. Six suicide attempter's male were selected using purposeful sampling. <br /><em>Methods</em><em>: </em>Multiple baseline experimental single case study was used as the method of the present study. The Family-Based Cognitive Behavioral Therapy and Solution-Focused Therapy was carried out in three phase of baseline, intervention and follow-up and participants completed The Suicidal Ideation Scale (SIS), Beck Depression Inventory (BDI-13) and Family Adaptability and Cohesion Evaluation Scale (FACES-2).Data analyzed with visuals inspection, reliable change index (RCI) strategies and improvement percentage. <br /><em>Findings</em><em>:</em> Family-Based Cognitive Behavioral Therapy had a significant effect in reducing suicidal ideation, depression signs and increasing family cohesion and Solution-Focused Therapy had only a significant effect on the reduction of suicidal ideation. <br /><em>Conclusion</em><em>:</em> Results showed that both these therapies had positive efficient on target, but Family-Based Cognitive Behavioral Therapy was more successful.هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری خانواده- محور و درمان راهحل-محور بر کاهش افکار خودکشیگرایانه و علائم افسردگی و افزایش پیوستگی و انطباقپذیری خانوادگی افراد اقدام کننده به خودکشی در بیمارستان رازی شهرستان اهواز بود. بر این اساس، شش مرد اقدامکننده به خودکشی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.<br /> روش: دراین پژوهش ازطرح تجربی تک موردی ازنوع خط پایه چندگانه استفاده شد. درمان شناختی رفتاری خانواده- محور و درمان راهحل- محور در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و آزمودنیها به پرسشنامه افسردگی بک (BDI-13)، مقیاس افکار خودکشیگرایانه (SIS) و مقیاس ارزیابی انطباقپذیری و پیوستگی خانواده FACES-2)) پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.<br /> یافته ها: درمان شناختی رفتاری خانواده- محور در کاهش افکار خودکشیگرایانه و علائم افسردگی و افزایش پیوستگی اثر معناداری داشت و درمان راهحلمحور فقط در کاهش افکار خودکشیگرایی معنادار بود.<br /> نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان بر هدف های درمان تاثیر داشتهاند، اما درمان شناختی رفتاری خانواده- محور موفقتر بوده است.دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66544220140823Teaching “Practical Application of Intimacy Relationship Skills” in a Group Format and its Effectiveness on Couples’ Communication patterns in Marriage Threshold couplesاثربخشی آموزش گروهی برنامه «کاربرد عملی مهارت های ارتباط صمیمانه» بر الگوهای ارتباطی زوجهای در آستانه ازدواج2272479669FAمرتضی عباسیکارشناسیارشد مشاوره خانواده، دانشگاه تهران،تهران،ایرانیاسر مدنیاستادیار گروه مشاوره و روانشناسی تربیتی، دانشگاه تهرانمسعود غلامعلی لواسانیدانشیار گروه مشاوره و روانشناسی تربیتی، دانشگاه تهرانJournal Article20140525Purpose: The aim of present study was to examine the effectiveness of group training of <em>“</em>Practical Application of Intimacy Relationship Skills<em>”</em> on communication patterns in couples. <br />Methods: This study used a quasi-experimental method with pretest and posttest and control group. The study population included couples who have referred to Darab city health network. Statistical samples consist of twenty couples (forty individuals) that were voluntarily selected and randomly assigned to experimental and control groups. The measurement tool used was the Communication Patterns Questionnaire (CPQ). Participants took part in eight sessions of “Practical Application of Intimacy Relationship Skills”. The data was analyzed with covariance analysis. <br />Results and conclusion: The results of this research showed that group training of PAIRS program increased the mutual constructive communication patterns and reduces mutual avoidance as well as demand/withdraw communication patterns.هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش گروهی برنامه کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمانه (PAIRS) بر الگوهای ارتباطی زوجها انجام گرفت.<br /> روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زوجهایی بود که در تابستان 1392 به شبکه بهداشت شهرستان داراب مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 20 زوج (40 زن و شوهر) بودند که با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) بود. آزمودنیهای گروه آزمایش 8 جلسه در برنامه گروهی PAIRSشرکت کردند. دادهها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> یافته ها:یافتههای این پژوهش نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در الگوهای ارتباط سازنده متقابل، اجتناب متقابل و توقع/کنارهگیری معنادار میباشد.<br /> نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه میتوان عنوان کرد که آموزش گروهی برنامه PAIRS در تعدیل الگوهای ارتباطی تأثیرگذار است.دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66544220140823The Efficacy of Group Cognitive-Behavioral Couple’s Therapy (GCBCT) on the Decrease of Couple Burnoutاثر بخشی زوج درمانی گروهی شناختی- رفتاری(GCBCT) بر کاهش دلزدگی زناشویی2472699670FAمهرداد پیرفلککارشناس ارشد مشاوره و راهنمایی، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات خوزستان،اهواز،ایرانمنصور سودانیدانشیار گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمرانعبدالله شفیع آبادیاستاد گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20131230Purpose: Couple Burnout is a painful situation of physical, emotional, and mental exhaustion which has adverse outcomes such as marital dissatisfaction and finally divorce. Many related researches have been done on this topic both inside the country and abroad. The purpose of this study was to investigate The Efficacy of GroupCognitive-Behavioral Couple’s Therapy (GCBCT), on the decrease of Couple Burnout of couples referred to Counseling Centers in Izeh. <br />Methods: The research was a quasi-experimental one with a pre- test, post– test, a control group and Follow up period design. The study populations were the couples referred to Counseling Centers (8 Center) with Marital Problems. To do so, 30Couples who scored one standard deviation below the mean in the CBM, were chosen randomly using sampling method and were divided randomly into experimental group and control group. The experimental group received 8, 90 minute sessions of Groupcognitive – behavioral Couple’s Therapy whereas the control group did not receive any intervention. After a week, were performed Posttest both the experimental and control groups, and after a month was conducted Follow-up test. Research instruments used in this study were the questionnaires of couple burnout (CBM). Data were analyzed using univariate and Multivariate analysis of covariance statistical methods in SPSS software, version 17. <br />Findings: Results revealed that after the Cognitive-Behavioral Couple’s Therapy intervention, there was a significant difference between the performance of control and experimental groups (P<0/000), and, cognitive-behavioral couple's therapy (CBCT) leads to reduction of couple burnout and Its component. Effects on various aspects was calculated as follows: Couple burnout 95%, Physical fatigue 49%, Emotional disability, 50% and Mental disability,53%.The results is stable In the follow-up period, Significantly. <br />Conclusion: It can be concluded that CBCT can be helpful in reducing couple burnout and Its component female and finally improving Family stability.هدف:دلزدگی زناشویییک حالت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که پیامدهای ناگواری همچون نارضایتی زناشویی و نهایتاً طلاق را در پی دارد و تاکنون پژوهشهای مختلفی در داخل و خارج درمورد آن صورت گرفته است.این پژوهش نیز با هدف بررسی اثر بخشی زوج درمانی گروهی شناختی- رفتاری(GCBCT) بر کاهش دلزدگی زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ایذه انجام گرفته است.<br /> روش: روش پژوهش نیمه تجربی وازطرحپیشآزمون–پسآزمونباگروهکنترل و دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیۀزوجینیکهبهدلیلمشکلاتزناشویی بهیکی از 8 مرکز مشاورهشهر ستان ایذهمراجعهکرده بودند که از میان آنها تعداد 30 زوج که در آزمون دلزدگی یک انحراف معیار پایینتر از میانگین کسب نموده بودند،انتخاب و بهتصادفدر دو گروه آزمایش و گروه گواه جایابی شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه زوج درمانی گروهی شناختی–رفتاری به صورت یک جلسه 90 دقیقه ای در هر هفته شرکت داده شدند اما گروه کنترل هیچ گونه مداخلهای را دریافت ننمود. بعد از یک هفته از پایان مداخله از هر دو گروه آزمایش و کنترل ،پس آزمون به عمل آمد و پس از گذشت یک ماه نیز آزمون پیگیری اجرا گردید.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی دلزدگی زناشویی پاینز(CBM) بود که روایی و اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفته است. دادههای بهدست آمده با استفاده ازروشهایآماری تحلیلکوواریانس یکمتغیره و چندمتغیره وبا بهره گیری ازنرمافزارSPSSنسخه 17 تحلیلشدند.<br /> یافتهها: نتایج نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل پس از مداخله تفاوت معنادار آماری وجود دارد (000/0p<) و زوج درمانی گروهی شناختی – رفتاری موجب کاهش دلزدگی زناشویی و مؤلفه های آن شده است و میزان این تأثیر بر بر دلزدگی زناشویی 69 درصد،بر خستگی جسمی 49درصد، بر ازپاافتادگی عاطفی 50درصد و بر ازپاافتادگی روانی 53درصد بود.همچنین این نتایج نیزکماکان در دوره پیگیری به طور معنی داری پایدار بوده است.<br /> نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از روش CBCTمی توان برای کاهش دلزدگی زناشویی زوجین و مؤلفه های آن ودر نهایت استحکام خانواده استفاده کرد.دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66544220140823The Effectiveness of Group Couple Therapy based on Self-Regulated on Emotional Abuse and Martial Distressاثر بخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر خود- نظم بخشی، بر آزار عاطفی و آشفتگی زناشویی2692979671FAمونا کارگرکارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه فردوسی مشهد،مشهد،ایرانسید علی کیمیاییاستادیار علوم تربیتی، دانشگاه فردوسی مشهد0000-0003-1982-5902علی مشهدیاستادیار روان شناسی، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20140223purpose: Due to the devastating effects of emotional abuse in couples' relationship that also leads to the marital distress, the present study has been carried out with the purpose of the effectiveness of self-regulated couple therapy approach on emotional abuse and martial distress. <br />Method: It was a semi-experimental study with pre test- post test along with the Control group. The statistical society of this study, includes the whole couples referring to the counseling and psychotherapy center dependent on the welfare and education of Mashhad, which 10 couples have been selected as the sample of study by available sampling method and they have been placed in two groups of Control (5 couples) and experimental (5 couples). After implementation of the emotional abuse questionnaire and duo adjustment scale (DAS) as a pre test on both groups, the experimental group was exposed to the 8 sessions of self-regulated couple therapy. After intervention completion, both experimental and Control group had been answered the post test. Obtained data has been analyzed by descriptive statistical indexes, single-variable and multivariable covariance analysis test. <br />Findings: Results suggest that between two groups of Experimental and Control groups, there is a significant difference in emotional abuse and martial adjustment variables (p=0.001, p<0.01). <br />Conclusion: So it can be concluded that self-regulated couple therapy leads to reduce the emotional abuse among couples and also this approach significantly reduces the martial distress among couples.هدف: با توجه به تاثیرات مخرب آزار عاطفی در روابط زوجین که منجر به آشفتگی زناشویی نیز می شود، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد زوجدرمانی خودنظم بخشی بر آزار عاطفی و آشفتگی زناشویی صورت گرفت.<br /> روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتمل بر کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و رواندرمانی وابسته به بهزیستی و آموزش و پرورش سطح شهر مشهد بود که از این میان 10 زوج به عنوان نمونه پژوهش، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل (5 زوج) و آزمایش (5 زوج) قرارگرفتند. پس از اجرای پرسشنامه های آزار عاطفی و مقیاس سازگاری دو نفری (DAS) به عنوان پیش آزمون روی افراد هر دو گروه، افراد گروه آزمایش در معرض مداخله 8 جلسهای زوج درمانی خودنظم بخشی قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات، هر دو گروه آزمایش و کنترل به پس آزمون پاسخ گفتند. دادههای جمع آوری شده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> یافتهها:نتایج بهدست آمده نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای آزار عاطفی و سازگاری زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0p<، 001/0p=).<br /> نتیجهگیری:بنابراین میتوان نتیجه گرفت که زوج درمانی خودنظم بخشی باعث کاهش آزار عاطفی در بین زوجین می شود و همچنین این رویکرد آشفتگی زناشویی را در بین آنان به طور معناداری کاهش می دهد.دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66544220140823The Effectiveness of Reality Therapy on Happiness and Hope in Divorced Womenاثربخشی واقعیت درمانی بر شادکامی و امیدواری در زنان مطلقه2973179672FAمسعود قربانعلی پوراستادیارروانشناسی، دانشگاه آزاد واحد خوی،خوی،ایرانمحمود نجفیاستادیارروانشناسی، دانشگاه سمنان،سمنان،ایرانزهرا علیرضالوکارشناس ارشد روانشناسی، دانشگاه آزاد واحد تبریز،تبریز،ایرانمنیره نسیمیدانشجوی دکتری، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقاتJournal Article20140701Purpose: The purpose of this research was to test the effectiveness of reality therapy on increasing happiness and hope in divorced women. Methods: The research design was Semi-empirical with experimental and control groups. For this propose, 30 woman of statistical population that included all women who were divorced have been selected randomly and then divided to experimental and control groups. Intervention was conducted on experimental group but control group received no intervention The research instruments were Oxford happiness questionnaire and Snyder hopes questionnaire .To analyze data the statistical method of MANCOVA has been used. Findings: The results of MANCOVA have showed that Reality therapy is effective in enhancement of happiness and hope (P>0/0001). Conclusion: Reality Therapy training intervention can be used as an effective intervention in increasing happiness and hope of divorced women.مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر افزایش شادکامی و امیدواری زنان مطلقه بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و گواه بود. بدین منظور از جامعه آماری که شامل کلیه زنان مطلقه بود تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله روی گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای شادکامی آکسفورد و امیدواری اسنایدر بودند به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که واقعیت درمانی در افزایش شادکامی و امیدواری اثربخش می باشد (0001/0P >). نتیجهگیری: مداخله آموزشی مبتنی بر واقعیت درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در افزایش شادکامی و امیدواری زنان مطلقه مورد استفاده قرار بگیرد.دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66544220140823A Study of Effectiveness of Cognitive Couple Therapy
On Increasing Marital Adjustment in Married Studentsبررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی (CCT) در ارتقاء سطح سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل3173399673FAفرشاد لواف پور نوریکارشناس ارشدمشاوره خانواده، دانشگاه خوارزمی،تهران،ایرانکیانوش زهراکاراستادیارگروه مشاوره،دانشگاهخوارزمیJournal Article20140515Purpose: The purpose of the present research was studying the effectiveness of Cognitive Couple Therapy in increasing martial adjustment among married students. <br />Methods: The research was an experimental one with a pre- test, post– test and a control group design. The research population consisted of all married students of Islamic Azad University – Islamshar branch in 89-90 academic years. The initial sample consisted of 100 couples who selected through multistage cluster sampling. Then, among those who scored lower than from the sample mean in the research instrument (Dyadic Adjustment), 32 person (16 couples) selected and randomly assigned into two groups (8 couples in experimental group and 8 couples in control group). After administering pretest, experimental group received 8 sessions Cognitive Couple Therapy and control group didn’t receive any intervention. At the end of sessions, posttest was administered and the data was analyzed by ANCOVA. <br />Findings: Results showed that compared to control, total marital adjustment in the experimental group significantly increased. In addition, compared to control, dyadic satisfaction, dyadic cohesion, dyadic consensus, and affectional expression in the experimental group significantly increased )<0/05). <br />Conclusion: Based on results, it can be concluded that Cognitive Couple Therapy can be used effectively to promote marital adjustment and its dimensions.هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی در افزایش سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل بود.<br /> روش: روش پژوهش آزمایشی بود که در آن از طرحپیشآزمون–پسآزمونباگروهکنترلاستفادهشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در سال تحصیلی 90- 89 بود. نمونه اولیه شامل100 نفر از دانشجویان متأهلی بود که از طریق روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. سپس از بین کسانی که در ابزار پژوهش (مقیاس سازگاری زناشویی) نمراتشان از میانگین نمونه کمتر بود، 32 نفر (16 زوج) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 16 نفری (8 زوج در گروه آزمایش و 8 زوج در گروه کنترل) تقسیم شدند. بعد از اجرای پیش آزمون از دو گروه، زوج درمانی شناختی در مورد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخلهای دریافت نکرد. در پایان جلسات، پسآزمون در مورد دو گروه اجرا شد و دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br /> یافته ها: نتایج نشان داد که سازگاری کلی زناشویی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، به طور معناداری افزایش یافت. هم چنین رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دونفری، و ابراز محبت در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت.<br /> نتیجه گیری:میتوان این نتیجه را بر اساس یافتهها گرفت که زوج درمانی شناختی میتواند به طور اثربخش برای ارتقای سازگاری زناشویی و ابعاد آن مورد استفاده قرار بگیرد.دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66544220140823The Role of Leisure Patterns in Marital Stability with Mediating Role of Relationship Maintenance Strategies and Marital Happinessنقش الگوهای فراغتی در ثبات ازدواج با واسطهگری راهبردهای حفظ رابطه و شادکامی زناشویی3393669674FAخدامراد مؤمنیدانشیار گروه مشاوره و روانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی،کرمانشاه،ایرانمحمد سجاد صیدیدانشجوی دکترای مشاوره، دانشکده رواشناسی، دانشگاه خوارزمی،تهران،ایرانخدیجه رضاییدانشجوی روانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازیآرزو عزیزیدانشجوی روانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازیسمیرا انصاریدانشجوی روانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازیJournal Article20140728Purpose: The purpose of this research was to study the direct and indirect effects of leisure patterns (core and balance) in marital stability. <br />Methods: In order to 270 spouses in Kermanshah participated in the study. They were selected through a multi cluster sampling. The instruments used in this study are: Relational Maintenance Strategy Measure, Marital Happiness, Family Leisure Activity Profile, marital stability. <br />Findings: Results of path analyses showed that there are positive correlations among core and balance patterns with relationship Maintenance strategies; relationship Maintenance strategies with marital happiness; marital happiness with marital stability. Relationship Maintenance strategies and marital happiness plays mediating role betweenleisure patterns and marital stability. <br />Conclusion:So we can say recreations and leisure activities can play important role in marital stability by creating communication skills and Injection happiness in marriage.هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین و تأیید اثرات مستقیم و غیر مستقیم الگوهای فراغتی (هسته ای و تعادلی) در ثبات ازدواج انجام گرفت.<br /> روش:به همین منظور تعداد270 نفر از متأهلین شهرستان کرمانشاه به شیوه خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش عبارتند از: ابزار راهبردهای حفظ رابطه (RMSM)، شادکامی زناشویی(MHM)، ثبات ازدواج، و نیمرخ فراغت خانواده (FLAP).<br /> یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که الگوهای هسته ای و فراغتی با راهبردهای حفظ رابطه؛ و راهبردهای حفظ رابطه با شادکامی زناشویی؛ و متغیر اخیر با ثبات ازدواج رابطه دارند و به این ترتیب راهبردهای حفظ رابطه و شادکامی زناشویی نقشی واسطه ای را در رابطه با الگوهای فراغتی و ثبات ازدواج ایفا می کنند.<br /> نتیجه گیری: بنابراین میتوان گفت که تفریحات و فعالیتهای فراغتی با تقویت مهارتهای ارتباطی و تزریق شادی و نشاط در ازدواج، نقش مهمی در ثبات آن ایفا میکند.دانشگاه کردستانمشاوره و روان درمانی خانواده2251-66544220140823Manager Notesیادداشت های مدیر مسئول1311010FAJournal Article20150929