2024-03-28T11:35:40Z
https://fcp.uok.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1598
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
اثر بخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل بر افزایش عملکرد زوج های ناسازگار
منصور
سودانی
مهناز
مهرابی زاده هنرمند
زیبا
سلطانی
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل به شیوهی گروهی بر افزایش عملکرد زوجهای ناسازگار مراجعهکننده به مرکز بهزیستی شهرستان بروجن بود. روش: طرح این پژوهش از نوع تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعهی آماری این تحقیق شاملکلیهی زوج های ناسازگار مراجعه کننده به ادارهی بهزیستی بروجن میباشد. نمونه آماری شامل 20 زوج بود که از بین تعداد 31 زوج، از زوج های ناسازگار که به فراخوان محقّق برای بهبود عملکرد خانواده پاسخ مثبت دادند، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمودنیها به طور تصادفی به دو گروه مساوی (10زوج گروه آزمایش و 10 زوج گروه کنترل) تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامهی عملکرد خانواده بود. ابتدا افراد هر دو گروه مورد پیش آزمون قرارگرفتند و سپس آزمودنیهای گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش تحلیل رفتار متقابل شرکت کردند. پس از پایان مداخله بر روی گروه آزمایش، آزمودنیهای هر دو گروه به ابزار سنجش خانواده پاسخ دادند. یافته های تحقیق با استفاده از روشهای آماری کوواریانس تک متغیبّری و چندمتغیّری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: یافتههای به دست آمده نشان داد که بین زوجهای گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ عملکرد کلّی خانواده و حیطه های آن (حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و کارایی) تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجهگیری: با توجّه به نتایج پژوهش حاضر میتوان نتیجهگرفت که آموزش تحلیل رفتار متقابل باعث افزایش عملکرد کلّی خانواده و حیطههای آن در زوجهای گروه آزمایش در مقایسه با زوجهای گروه کنترل شد. تعمیم این آموزش به دیگر جنبههای زندگی میتواند از مشکلاتی که ممکن است برای زوجین به وجودآید، پیشگیری کند
تحلیل رفتار متقابل
عملکرد خانواده
زوجهای ناسازگار
2012
11
21
268
287
https://fcp.uok.ac.ir/article_9551_7d28c552cc0a42133902c4bcbd7289b4.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
سبکهای دلبستگی، فرایندهای تعامل زناشویی و رضایت زناشویی: مدل معادلات ساختاری (برازش مدل خانواده درمانی)
مختار
عارفی
فرشاد
محسن زاده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ماهیت رابطهی سبک های دلبستگی و فرآیندهای تعامل زناشویی(صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض، ارتباط) و رضایت زناشویی ب است که از فنون معادلات ساختاری بهره میگیرد. روش: این مطالعه از نوع همبستگی بوده و از میان والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر کرمانشاه تعداد410نفر (150 مرد،260 زن) به شیوهی نمونهگیری خوشه ی چندمرحلهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان مقیاس تجربهی روابط نزدیک، مقیاس سازگاری زناشویی (اسپاینر،1976) و پرسشنامهی انریچ(اولسن و همکاران، 1987) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان دادند که سبک دلبستگی اجتنابی به طور مستقیم و معنادار بر رضایت زناشویی اثر(منفی) دارد. دو سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به واسطهی فرآیندهای تعامل زناشویی غیرمستقیم بر رضایت زناشویی اثر معنادار دارند. سه فرآیند تعاملی صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به طور مستقیم(مثبت) بر رضایت زناشویی اثر دارند. نتیجه گیری: فرآیندهای صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به عنوان میانجیگر رابطهی سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی عمل میکنند و در مداخلات زناشویی می توانند آماج درمانی، مشاوران خانواده قرارگیرند.
سبک های دلبستگی
صمیمیت جنسی
مدیریت تعارض
ارتباط
رضایت زناشویی
2012
11
21
288
306
https://fcp.uok.ac.ir/article_9553_8fceaf84454b85ad2f91dc83f9cc9c51.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
بررسی اثربخشی درمان شناختی – رفتاری بر سردمزاجی زنان و صمیمیت زوجین در زنان سردمزاج شهر بندر عباس
محمد
باقر کجباف
سالار
فرامرزی
فروغ
حسینی
هدف: سردمزاجی زنان و صمیمیت زوجین از جمله عوامل مهمّی است که نه تنها بر سلامت روانی زوجین تأثیر میگذارد؛ بلکه استحکام خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و تاکنون در مورد آن پژوهش های مختلفی صورت گرفته است. این پژوهش نیز با هدف بررسی اثر بخشی درمان شناختی – رفتاری بر سردمزاجی زنان و صمیمیت زوجین درشهر بندرعباس انجام گرفتهاست. روش: روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شدهاست. به این منظور از بین زوجینی که به دلیل مشکل سردمزاجی زن به مراکز مشاورهای مداخله در بحران و کاهش طلاق و کلینیک های تخصّصی در شهر بندر عباس مراجعه کرده بودند با توجّه به ملاکهای ورود به پژوهش، 20 زوج به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخلهی شناختی – رفتاری به مدّت 8 جلسهی90 دقیقهای قرار گرفت و گروه کنترل هیچ گونه مداخلهای را دریافت ننمود. ابزار های جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامهی صمیمیت زوجین و سردمزاجی زنان بود که روایی و اعتبار هر دو مورد تأیید قرار گرفته است. دادههای بهدست آمده با استفاده از روشهای آماری تحلیل کوواریانس یکمتغیره و چندمتغیره و با بهره گیری از نرم افزار15 SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل پس از مداخلهی شناختی- رفتاری تفاوت معنادار آماری وجود دارد ( 01/0p<)، و درمان شناختی – رفتاری بر سردمزاجی زنان و صمیمیت زوجین در ابعاد مختلف به جز در بعد فیزیکی تأثیر دارد و میزان این تاثیر برسردمزاجی95%، برصمیمیت زوجین 96%، برصمیمیت عاطفی 87%، برصمیمیت عقلانی81%، بر صمیمیت جنسی 91% و بر صمیمیت اجتماعی- تفریحی60% ، صمیمیت ارتباطی92% ، صمیمیت مذهبی 83% ، صمیمیت روانشناختی 92% و در کل 86% می باشد. نتیجه گیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از این روش درمانگری می توان برای کاهش سردمزاجی زنان و افزایش صمیمیت زوجین در ابعاد مختلف و بهبود روابط زوجین و در نهایت سلامت خانواده بهرهمند شد
درمان شناختی – رفتاری
سردمزاجی زنان
صمیمیت زوجین
2012
11
21
307
321
https://fcp.uok.ac.ir/article_9554_9a028c0c436427ed42408756d338552f.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
تاثیر آموزش گروهی انسانگرایی بر باورهای ارتباطی زنان متأهّل مراجعهکننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان
مرضیه
مشتاقی
سید حمیدرضا
آتش پور
اصغر
آقایی
سیدفرید
علامه
هدف: باورهای ارتباطی عبارت از تفکّرات غیرمنطقی، پیشدارویها و نگرشهای منفی، باورهای غلط و غیرواقعی، تعصّبهای شخصی و برداشت منفی زوجین از یکدیگر است که در ایجاد و بروز اختلافات زناشویی موثّر است. در همین راستا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی انسانگرایی بر باورهای ارتباطی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان انجام شد. روش: طرح پژوهش نیمه تجربی به صورت طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل میباشد. نمونهی پژوهش از بین 114 متقاضی شرکت در آموزشگروهی بهصورت تصادفی انتخاب و در3 گروه قرارداده شدند؛ گروه اوّل شامل30نفر از زنانی که با همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند، گروه دوم شامل 30 نفر از زنانی که بدون حضور همسر خود درآموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه سوم شامل گروه کنترل(30 نفر ) بودند. از همهی افراد سیاههی باورهای ارتباطی(RBI) بهعنوان پیشآزمون صورتگرفت. گروههای آزمایش تحت 10جلسه آموزش گروهی انسانگرایی قرارگرفتند، در جلسهی آخر مجدّدأ از هر سه گروه پسآزمون گرفته شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیّری و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافتهها: نتایج نشان دادند آموزش گروهی انسانگرایی بر باورهای ارتباطی هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل موثّر بوده و در باورهای ارتباطیکلّی بین گروه آموزشی زنان همراه با همسر وگروه آموزش زنان بهتنهایی با گروه کنترل (01/0P<) و بین گروه آموزش زنان همراه با همسر و گروه آموزش زنان به تنهایی (01/0P<) تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: رویکرد انسانگرایی روش مناسبی برای بهبود باورهای ارتباطی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراها است. این روش از مناسبترین روشها برای بهبود روابط زوجین و کاهش روابط مخرّب در خانواده می باشد.
: انسانگرایی
باورهای ارتباطی
زنان متأهّل
2012
11
21
322
339
https://fcp.uok.ac.ir/article_9555_ec3c491a92ad459647b81a3b4f0b6ad4.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
طرّاحی و مقایسهی اثربخشی دو برنامهی درمانی مبتنی بر اصول درمان روایتی و درمان مبتنی بر آموزه های قرآنی در کاهش تعارضهای زناشویی
اسدالله
ویسی
هدف: هدف پژوهش حاضر طرّاحی و مقایسهی اثربخشی دو برنامهی درمانی مبتنی بر اصول درمان روایتی و درمان مبتنی برآموزههای قرآنی درکاهش تعارضهای زناشویی با توجّه به محتوای بستن در ایجاد آن بود. سه گروه برای انجام تحقیق در نظر گرفته شد،که هر گروه شامل (10 =n) نفر بودند. جامعهی این پژوهش را مراجعانی که به مرکز فوریتهای بهزیستی شهرسنندج و کلینیک مرکز مشاورهی دانشگاه کردستان تشکیل می دادند. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون نامتعادل با گروه کنترل بود. در ابتدا به روش انجام مصاحبهی اوّلیه و درمیان گذاشتن شرایط کار و توافق با مراجعان به صورت تصادفی ساده درسه گروه (درمان روایتی، آموزههای قرآنی و گروه کنترل) جایگزین شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزههای قرآنی و درمان روایتی تأثیر معناداری برکاهش تعارضهای زناشویی افراد داشته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که گشتالتهای ناتمام تأثیر زیادی در ایجاد تعارضهای زناشویی به عنوان یک فرآیند ارتباطی صمیمانه دارد . لذا از راهبردهای درمان روایتی و آموزههای قرآنی برای کاهش تعارضها استفاده شد که نتایج موثّری داشتند
: تعارض زناشویی
درمان روایتی
آموزههای قرآنی
2012
11
21
340
357
https://fcp.uok.ac.ir/article_9556_ad5071ccdbcfd6b56c3211d56921106b.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
بررسی انگیزهی ازدواج در بین دختران و پسران نامزد
احمد
امانی
داوود
بهزاد
هدف:میزان گرایش به ازدواج در هر جامعهای بر اساس انگیزه مندی افراد آن جامعه قابل تبیین است. انگیزه فرآیندی درونی است که رفتار را نیرومند و هدایت میکند و فصل مشترک نیازها، شناختها و هیجانها است. اینکه کدام دسته از عوامل در تعیین گرایش و انگیزش افراد برای ازدواج موثّر میباشند، موضوعی است که در اینجا مورد توجّه قرارگرفته است. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سئوالات است: الف) افراد در آستانهی ازدواج از چه میزان انگیزهمندی برای ازدواج برخوردارند؟ ب) آیا ابعاد مختلفی برای این انگیره وجود دارد؟ ج) انگیزههای عاطفی از چه جایگاهی در گرایش به ازدواج برخوردار می باشند؟ روش: این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری کلیهی دختران و پسران مراجعهکننده به مراکز بهداشتی شهر همدان جهت اقدام برای ازدواج بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 156 نفر بهعنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای سنجش انگیزه مندی از مقیاس محقّق ساخته با پایایی آلفای کرونباخ 87/0 و در تحلیل متغیّرها ازضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شد. یافته ها: براساس یافتهها80% آزمودنیها در حدّ متوسطی برای ازدواج انگیزه داشتند. میزان اهمبیت و دلایل در میان دو جنس و درگروههای سنّی و تحصیلی تفاوت معناداری را نشانداد. در تحلیل عاملی شش مولفهی انگیزهی نامناسب، عاطفی، روانشناختی، زیستی، اجتماعی و بدون دلیل حاصل گردید. نتیجه گیری:در یک نتیجهگیری کلّی میتوان گفت اگرچه افراد از میزان انگیزهمندی قابل قبولی برای ازدواج برخوردارند؛ امّا توجّه به چگونگی و کیفیت آن باتوجّه به گرایشی که بیشتر معطوف به وجوه منفی و هیجانی آن است، میتواند نکتهی قابل تأمّلی برای محقّقان و روانشناسان حوزهی ازدواج و خانواده تلقی گردد.
: انگیزهی ازدواج
نامزد
دختران و پسران
2012
11
21
358
372
https://fcp.uok.ac.ir/article_9557_86886b9ffd06fba689d8a72c76459d38.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر رضایت و سازگاری زناشویی زنان متاهّل، روستاهای شهرستان فارسان
ذبیح الله
کاوه فارسانی
سیّد احمد
احمدی
مریم السّادات
فاتحی زاده
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر رضایت و سازگاری زناشویی زنان متاهّل،روستاییشهرستان فارسان بود. روش: این پژوهش، نیمه تجربی بوده. و جامعهی آماری آن، زنان مراجعه کننده به امور بانوان شهرستان فارسان در شهریور و مهر ماه سال 1390بودند. نمونهی پژوهش شامل 60 زن متاهّل بود که به روش داوطلب با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند و در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه هر هفته یک جلسه، تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند و بر روی گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. فرضیهی پژوهش این بود که آموزش مهارت های زندگی رضایت و سازگاری زناشویی زنان روستاهای شهرستان فارسان را افزایش میدهد. ابزار اندازهگیری در این پژوهش، پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) و سازگاری زناشویی لاک- و الاس بود. یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه پس از اجرای آموزش مهارتهای زندگی از لحاظ رضایت و سازگاری زوجین تفاوت معنی داری وجود داشت(001/0 P<). و میزان رضایت و سازگاری زناشویی گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافته بود. نتیجه گیری: آموزش مهارتهای زندگی بر افزایش سازگاری و رضایت زوجین روستایی موثّر بود
آموزشمهارتهایزندگی
رضایت زناشویی
سازگاری زناشویی
2012
11
21
373
387
https://fcp.uok.ac.ir/article_9558_1c6e4bec821c3b36c362c4b9f4d63175.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
رابطة تأهل و جنسیت با اثر موقعیتهای آزارنده در کُنشهای هوشی مراجعان دارای اختلال
فاتح
رحمانی
محمدعلی
کیانی
فرزین
رضاعی
مرضیه
نصوری
مقدمه: بررسی رابطة متغیرهای خانوادگی و اختلال شخصیت مرزی، عمدتاً نادیده گرفته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطة جنسیت و تأهل با اثر استرسزاهای آزمایشگاهی در وضعیت هوشی مراجعان دارای اختلال شخصیت مرزی است. روش:از میان مراجعان مراجعه کننده به مراکز مشاورهای شهر سنندج، که با تشخیص روانپزشکان، دارای اختلال شخصیت مرزی بوده و همکاری در پژوهش را پذیرفتند، 15 نفر زن و بههمین تعداد مرد انتخاب شدند. بعد از ثبت ویژگیهای جمعیت شناختی، با آزمون میلون 3، با هدف تأیید و کمی کردن تشخیص اولیه، و سپس با استفاده از آزمون هوشی وکسلر بزرگسال، مورد ارزیابی قرار گرفتند. بعد از دو هفته، گروه آزمایشی، همراه با گروه همتای آن، استرسور آزمایشگاهی را تجربه کردند تا واکنش آنها به شکست مشخص شود و متعاقب آن مجددا با آزمون هوشی وکسلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل، با استفاده از تحلیل کوواریانس، مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها:نتایج، بیانگر ارتباط معنادار تأهل و جنسیت با فعالیتها هوشی مراجعان، در پاسخ به استرسورهای آزمایشگاهی بود. طبق نتایج، متغیرهای تأهل و جنسیت در تعامل با علائم اختلال شخصیت مرزی، در توان به بهکارگیری تواناییهای هوشی مراجعان، در موقعیتهای ناخوشایند، مداخله میکنند. نتیجه گیری: نقش مهمی برای متغیرهای تأهل و جنسیت در در درک سازشیافتگی هوشی و اجتماعی مراجعان دارای اختلال شخصیت مرزی قابل توجه است. بهنظر میرسد درک عمیقتر مشکلات هوشی و رفتاری این مراجعان، مستلزم توجهی خاص به این متغیرهاست
: اختلال شخصیت مرزی
کنشوری عقلانی
تأهل
جنسیت
2012
11
21
388
411
https://fcp.uok.ac.ir/article_9559_44018e5334c077239dba964643fef171.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
اثربخشی رویکرد خانواده درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر سرد مزاجی زنان در آستانهی طلاق
جمیله
نبوی حصار
خدابخش
احمدی
مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسهی اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر حضور ذهن (MBFT) بر سرد مزاجی زناندر آستانهی طلاق صورت گرفت. روش: طرح این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوهی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 32 زن متقاضی طلاق به مراکز مشاورهای به طور تصادفی انتخاب شدند و به شیوهی گمارش تصادفی به دو گروه 11 نفری تقسیم شدند. به وسیله ی پرسشنامه سرد مزاجی زنان، ابتدا میزان سرد مزاجی زنان در این مراجعان اندازهگیری شد (پیش آزمون) و بعد از مداخله گروهی بر روی گروه آزمایشی در 8 جلسه، سرانجام پرسشنامه مجدداً اجرا شد (پس آزمون). یافته ها: داده های به دست آمده برای بررسی میزان تأثیر روش درمانی تحلیل شدند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری بین مراجعان متقاضی طلاق گروه آزمایش و کنترل در متغیر وابسته یعنی سرد مزاجی زنان تفاوت معنا داری نشان داد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه اخیر اثربخشی قابل ملاحظه ای از خانواده درمانی مبنی بر حضور ذهن بر سرد مزاجی زناندر آستانهی طلاق نشان داد.
: خانواده درمانی مبتنی بر حضور ذهن
سرد مزاجی زنان
طلاق
2012
11
21
412
425
https://fcp.uok.ac.ir/article_9560_56fd540bea99174443c0afa7d4e8a21a.pdf
مشاوره و روان درمانی خانواده
خانواده
2251-6654
2251-6654
1391
2
3
یادداشت های مدیر مسئول
2012
11
21
1
3